کتاب نزدیکترین مخاطب من باش
۵٫۰
(۸)
خواندن نظراتقطرههای باران بوسههای ناتمامی به شیشهٔ پنجره میزنند و تو خوب میدانی تلاقی باران و پنجره، چقدر شعر است.
مادربزرگ علی💝
باران همیشه همینطور است. کسانی را که هیچ جادهای به تو نمیرساند، کنارت مینشاند
mtf
خالصترین حرفها آنهایی است که هیچ نمیدانیم به گوشی خواهد رسید یا نه و پاسخی در پی خواهد داشت یا نه.
mtf
بعد از هجده سالِ آزگار به یاد تو افتادم، نه بهتر بگویم: یادت در من افتاد
mtf
باران همیشه همینطور است. کسانی را که هیچ جادهای به تو نمیرساند، کنارت مینشاند
mtf
آرمن، عیسی میگفت: «چراغِ تن دیده است. پس اگر دیدهات سالم باشد، تنت از پای تا به سر نورانی خواهد بود»
(متی، ۶: ۲۲)
و ما چقدر چراغ چشممان پِتپِت میکند. آنقدر سرگرم ظاهریم که نقش معنا را نمیبینیم. ظاهرِ عمویعقوب، آن ریشِ شلخته و لباس وصلهدار، ما را از دلِ صفااندود او محجوب میکرد و به قول سعدی:
«چو صورتپرست به ظاهر چنان شدی مشغول / که دیگرت خبر از عالَم معانی نیست».
haniye
از خدا چه خبر داری؟ مشنو حرف آنانی را که میگفتند: «آن را که خبر شد خبری باز نیامد». مگر میشود شعلهور شوی و نخروشی. مشنو و راویِ دلت باش. آیا در این سکوت بیاعتنا که در لحظات غریبه تجربه میشود، ردّی از خدا پیدا میکنی؟ در مغربِ وجود، آوازی روشن به گوش میرسد، در نهایت شب حتی.
haniye
«پروردگارا،
از تو ملتمسانه میخواهم نشانم دهی
که مرا با محبتی جاودانه
دوست داشتهای».
کاربر ۸۸۴۵۸۵
آرمن، دوست داشتنِ واقعی درست زمانی محقق میشود که هیچ چیز از آنکه دوستش میداری، در دستان تو نیست. دوست داشتن وقتی به کمال میرسد که به گودی دستهایت نگاه میکنی و به خالیِ پرندهای که دیگر نیست، دل میبازی. دوست داشتن، خواهرِ ایمان آوردن است. در دوست داشتن، از دلِ خاکستری که برجایمانده، با جادوی خیال، آتشی میافروزی و در ایمان، خدا را هربار، به مدد فیض سرمدیِ او که از آغاز با ما بوده است، در خود میآفرینی. نه جایی بیرون از مساحت دل، که درست در وسط امواج متلاطم روح که کشتی تو را تختهتخته کردهاند.
fatemeh hadadi
«دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد»
haniye
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۱۰۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
قیمت:
۱۷,۵۰۰
تومان