بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول | صفحه ۶۰ | طاقچه
کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول اثر شارون  لیچر

بریده‌هایی از کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول

۳٫۷
(۳۸۳)
من پرسیدم یعنی قیمت‌ها نباید بالا بروند؟ وی گفت در یک جامعه تحصیل کرده و فهمیده با دولتی که از عهده امور برمی‌آید نه. در واقع قیمت‌ها باید پایین هم بیاید. البته این حرف فقط در نظر درست است. قیمت‌ها به خاطر ترس و حرص حاصل از جهالت بالا می‌رود. اگر در مدارس در مورد پول به افراد آموزش می‌دادند آن وقت پول بیشتر می‌شود و قیمت‌ها پایین می‌آمد ‌اما تمرکز مدارس فقط روی این است که به افراد یاد بدهند برای پول کار کنند نه اینکه یاد بگیرند قدرت پول را تحت کنترل خودشان در بیاورند.
محمدحسین
وقتی دکتر‌ها حق ویزیت‌شان را بالا می‌برند وکلا هم همین کار را می‌کنند. وقتی وکلا این کار را می‌کنند معلم‌ها هم خواستار افزایش حقوق می‌شوند که در نتیجه مالیات پرداختی افراد جامعه را بیشتر می‌کند و این چرخه همین طور ادامه پیدا می‌کند. به زودی شکاف میان فقیر و غنی آنقدر زیاد می‌شود که هرج و مرج می‌شود و یک تمدن بزرگ نابود می‌شود. تمدن‌های بزرگ موقعی سقوط کردند که اختلاف میان دارا و ندار زیاد شد. آمریکا هم در همین مسیر قرار دارد و دارد تبدیل به نمونه‌ای از تکرار تاریخ می‌شود چون ما از تاریخ درس نمی‌گیریم. ما فقط اسامی و تاریخ‌های مهم را حفظ می‌کنیم و درس‌هایی که می‌شود از آن گرفت را نمی‌آموزیم.
محمدحسین
پرسیدم خوب ارتباط جهالت با ترس و حرص چیست؟ وی گفت جهالت باعث می‌شود مردم ترس و حرص داشته باشند. بگذارید چند تا مثال برایتان بزنم. دکتری را فرض کنید که می‌خواهد پول بیشتری داشته باشد تا خانواده‌اش در رفاه بیشتری باشند پس حق ویزیت‌اش را بالا می‌برد. وقتی حق ویزیت او بالا می‌رود هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی افزایش پیدا می‌کند. خوب این جوری فقرا بیشتر از همه آسیب می‌بینند بنابراین می‌بینیم که وضعیت سلامتی‌شان از بقیه که پول دارند بدتر است.
محمدحسین
پدر پولدار گفت جهالت است که ترس و آرزومندی را تشدید می‌کند. به خاطر همین است که افراد پولدار وقتی پولدار می‌شوند غالباً ترسشان هم بیشتر می‌شود. پول همان هویج است همان توهم است. اگر الاغه می‌‌توانست عاقبتش را ببیند آنوقت شاید در تصمیم خودش مبنی بر تعقیب هویج تجدید نظر می‌کرد. سپس پدر پولدار توضیح داد که زندگی انسان تقلایی است میان جهالت و دانایی. وی توضیح داد همین که یک نفر دست از جستجو به دنبال اطلاعات و آگاهی در مورد خودش برمی‌دارد جهالت جای دانایی را می‌گیرد. این تقلا لحظه به لحظه اتفاق می‌افتد و طی آن فرد تصمیم می‌گیرد که فکر بکند یا نه.
محمدحسین
مایک پرسید یعنی شما می‌گویید وقتی من به دنبال داشتن دستکش بیس بال، اسباب بازی یا شیرینی بروم دارم مثل آن الاغ رفتار می‌کنم؟ پدر پولدار لبخند زد و گفت بله و به موازات بالا رفتن سنت اسباب بازی‌هایی که دنبالشان هستی هم گران تر می‌شود. مثلاً آن موقع دنبال داشتن ماشین جدید قایق یا خانه شیک خواهی رفت تا دوستانت را تحت تاثیر قرار بدهی. ترس ترا وادار می‌کند که هر روز از خانه بزنی بیرون و آرزومندی تو را به سوی خودش می‌خواند و تو را به سمت صخره‌ها می‌کشاند. تله همین است. مایک پرسید پس چاره چیست؟
محمدحسین
بسیاری از افراد از حرص و ترس بر ضد خودشان استفاده می‌کنند. جهالت از همین جا شروع می‌شود. خیلی از افراد در زندگی‌شان مدام دنبال دریافت چک حقوقی افزایش حقوق و پیدا کردن‌امنیت شغلی هستند چون احساساتشان از آرزومندی و ترس‌شان سرچشمه گرفته است. بنابراین از خودشان نمی‌پرسند که افکار احساسیشان آن‌ها را به کدام سو می‌کشاند. مثل الاغی هستند که یک گاری را می‌کشد و صاحبش هویجی را جلوی چشمش گرفته است. شاید صاحب الاغ به این ترتیب به مقصدی که می‌خواهد برسد ‌اما الاغ دارد به دنبال توهم هویج می‌رود. فردا که بیاید الاغ باید دوباره به دنبال هویج برود.
محمدحسین
ببین مدرسه نقش بسیار بسیار مهمی دارد. شما به مدرسه می‌‌روید تا مهارت یا حرفه‌ای را یاد بگیرید تا بتوانید عضوی فعال و مشارکت جو در اجتماع باشید. همه فرهنگ‌ها نیازمند معلم، دکتر، مکانیک، آشپز، تاجر، افسر پلیس، آتش نشان و سرباز هستند. مدارس به تربیت این افراد می‌پردازند تا فرهنگ ما بدین ترتیب بتواند به رشد و شکوفایی برسد‌ اما متاسفانه از نظر بسیاری از افراد مدرسه پایان کار است و نه شروع آن.
محمدحسین
پدر پولدار گفت دلیل اصلی و اولیه فقر یا مشکلات مالی، ترس و جهالت است نه وضع اقتصادی یا دولت یا ثروتمندان یک جامعه. ترس و جهالت خود ساخته است که افراد را در دام نگه می‌دارد
محمدحسین
ببین پدر تو به دانشگاه رفته است و مدرک تحصیلی بالایی کسب کرده است تا بتواند شغل پر در‌آمدی پیدا کند که البته موفق هم شده است. ‌اما هنوز هم مشکلات مالی دارد زیرا هرگز در مورد پول در مدرسه چیزی یاد نگرفته است. تازه از این‌ها گذشته پدرت به کار کردن برای کسب پول اعتقاد دارد. پرسیدم شما اعتقاد ندارید؟ نه. من واقعاً چنین اعتقادی ندارم. اگر می‌خواهی یاد بگیری که برای پول کار کنی پس در مدرسه بمان. بهترین جا برای یادگیری این کار همان مدرسه است.‌اما اگر می‌خواهی یاد بگیری چطور عمل کنی که پول برای تو کار کند آنوقت من به تو یاد می‌دهم
محمدحسین
یکی از دلایلی که ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند و فقرا فقیرتر و طبقه متوسط هم در قرض دست و پا می‌زند این است که ثروتمندان آموزش در مورد امور مالی و پول را در خانه به فرزندان می‌دهند (و نه در نظام آموزشی و مدارس). بیشتر ما هر چه در مورد پول می‌دانیم را از والدینمان یاد می‌گیریم. پس فکر می‌کنید والدین فقیر به فرزندانشان چگونه آموزش مالی‌ای می‌توانند بدهند؟ آنها صرفاً می‌گویند" به درس خواندن ادامه بده و سخت تلاش کن". ممکن است که فرزند مزبور با نمرات عالی از مدرسه فارغ التحصیل شود اما نظام فکری اش و برنامه‌ریزی مالی اش همانی است که افراد فقیری چون والدینش در ذهن دارند. بچه موقعیکه هنوز کوچک بوده این‌ها را یاد گرفته است.
محمدحسین

حجم

۵۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۵۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان