بریدههایی از کتاب طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قرآن
۴٫۷
(۵۳۷)
خدا ما را بس است، یعنی ولو به کامِ دنیا نرسیم، خدا از ما راضی باشد، ما را بس؛
shariaty
پدر و پسر اگر ناهمفکر بودند؛ این مؤمن به خدا بود، آن کافر به خدا؛ این در جبههٔ خدا بود، آن در جبههٔ شیطان؛ پدر و پسر باهم قوم و خویشی ندارند، از یک خانواده نیستند. خویشاوندیِ نَسَبی و سببی، خویشاوندی مربوط به خون، ازنظر اسلام درجهٔ دوم است، خویشاوندی فکری درجهٔ اول است. ببینید، این یک اصلِ اسلامیست.
shariaty
این یک نکتهایست در قرآن که گاهی بنده به مناسبتهایی شاید تذکر داده باشم. گاهی در ضمن یک داستان با بیان یک جملهای که مربوط به آن داستان هست، یک اصل کلی اسلامی بیان میشود، به این توجه کنید.
shariaty
ترسِ از دست دادن همین زندگی پست که معلوم نیست دو روز بشود، سه روز بشود، سند رسمی که ندادند تا فلان سال، تا فلان تاریخ، شما زنده خواهید بود؛ ترسِ از دست دادن یکچنین زندگیِ بیاعتباری، موجب میشود که انسان به زندگیها خاتمه بدهد، زندگیِ اجتماعی را تلخ کند یا از بین ببرد. طمعها برمیگردد به ترس، و ترسها ریشهٔ بدبختیها در زندگی انسانهاست.
shariaty
از جملهٔ تأثیرات توحید در روان یک موحد این است که ریشهٔ ترس را در او میخشکاند، و این خیلی مهم است.
shariaty
همهٔ انسانها از یک اصل و یک منشأ و یک ریشهاند. همهٔ انسانها با یک نوع تجهیزات به دنیا آمدند. همهٔ انسانها لایق اوج و پرواز بهسوی تکاملِ بینهایتند. همهٔ انسانها میتوانند بزرگ و بزرگ و بزرگتر بشوند. این استعداد در همگان هست.
shariaty
از جمله چیزهایی که اگر پیرویاش کردی، عبادت آن را کردی، قانون است. از جمله چیزهایی که اگر پیرویاش کردی، عبادت کردی، نظم اجتماعیست. از جمله چیزهایی که اگر اطاعتش کردی، عبادت کردی، سنتها و آداب است.
shariaty
روایت از امام جواد صلواتاللّهوسلامهعلیه است، که میفرماید: «مَن اَصغیٰ اِلیٰ ناطِقٍ فَقَد عَبَدَه». خیلی وسیعتر است دایرهٔ عبادت، نهفقط اطاعت کردن، بلکه حتی ششدانگ حواس را هم به یکی دادن، عبادت اوست.
shariaty
اطاعتِ هرکسی بهصورت مستقل و بیقیدوشرط، عبادتِ اوست. اگر کسی را، یک انسانی، یا یک جامعهٔ انسانی، بیقیدوشرط اطاعت بکند، فرمان او را در زندگی خود، در جسم و جان خود، در عمل خود، مُتّبَع بشمارد، او را عبادت کرده.
shariaty
آقا! این پردهها را بکشید که توی آفتاب ننشینید. آقا! با شمایم، پردهها را بکشید، چرا نشستید توی آفتاب. بدتر شد! درستش کنید. توجه بفرمایید،
shariaty
عبادت فقط این نیست که انسان درمقابل یک موجودی، بهصورت تقدیس، بهصورت احترام قلبی، بهصورت بالاتر دانستن، خم و راست بشود، سجده بکند، به رکوع برود، او را نیایش بکند، ستایش بکند، دستها را بهطرف او با خضوع دراز بکند؛ فقط این نیست عبادت.
shariaty
«لَاُعَذِّبَنَّ کلَّ رَعیَّةٍ فِی الاِسلامِ دانَت بِوَلایَةِ کلِّ اِمامٍ جائِرٍ لَیسَ مِنَ اللّهِ وَ اِن کانَتِ الرَّعیَّةُ فی اَعمالِها بَرَّةً تَقیَّةً وَ لَاَعفُوَنَّ عَن کلِّ رَعیَّةٍ فِی الاِسلامِ دانَت بِوَلایَةِ کلِّ اِمامٍ عادِلٍ مِنَ اللّهِ وَ اِن کانَتِ الرَّعیَّةُ فی اَنفُسِها ظالِمَةً مُسیئَةً»
shariaty
شیطان یعنی نیروهای شرانگیز و شرآفرینِ خارج از وجود انسان. نیروهای شرآفرین، اما خارج از محدودهٔ وجود خود آدم، این میشود شیطان. همچنانیکه نفس را ـ که قرین شیطان است، نوکر شیطان است، آلت دست و آلت فعل شیطان است اگر بخواهیم تعریف کنیم، میتوانیم اینجوری تعریف کنیم: نیروهای شرانگیز و شرآفرینِ درونیِ انسان.
shariaty
بنابر اصل توحید، انسانها حق ندارند هیچکس و هیچچیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند، این اصل اول از قطعنامهٔ توحیدی.
shariaty
اینجور نیست که اگر در یک جامعهٔ توحیدی، یک قانونی اجرا میشود، آن قانون یا دهتا مثل آن قانون در یک جامعهٔ غیرتوحیدی اجرا شد، آنهم توحیدیست، نه. قوارهٔ جامعهٔ توحیدی، شکلِ قرارگرفتن اجزایِ این جامعه، اندامِ عمومی اجتماعی که بر اساس توحید و یکتاپرستی و یکتاگراییست، با غیر اینچنین جامعهای بهکلی متفاوت است. در یک کلمه، آنچه که امروز به آن میگویند نظام اجتماعی.
shariaty
تعهدی که توحید به یک جامعهٔ موحد میدهد، شامل مهمترین، کلیترین، بزرگترین، اوّلیترین و اساسیترین مسائل یک جامعه است، مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بینالملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که اینها مهمترین حقوق اساسیست برای اداره و زندگی یک جامعه.
shariaty
بندگی خدا بهمعنای آزادی از بندگی غیر خداست، اصلاً با همدیگر نمیسازد این دوتا.
shariaty
اگر چنانچه قائل به توحید باشی، در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد دیگر، اصلاً معنی ندارد. آن جامعهای که سَری و تَهی دارد، بالایی و پایینی دارد، آن جامعه، جامعهٔ توحیدی نیست. توحید میگوید که «کلُّکم مِن آدَمَ وَ آدَمُ مِن تُراب» همه فرزندان آدمند و آدم از خاک است.
shariaty
خدا یک است و دو نیست، معنایش این است که تمام آنچه در اختیار داری از ثروت، تو و همهٔ انسانهای دیگر، برای خداست، شما عاریتداران و ودیعهدارانی بیش نیستید. چه کسی حاضر است موحد بشود حالا؟
shariaty
در مورد مادی روزگار ما، و این نکتهایست. علت گرایشش به چیزی که به آن مکتب مادی میگوید، این است که خیال میکند، امروز این مکتب مادی، بهتر میتواند دنیا را اداره کند.
shariaty
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
حجم
۴٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان