بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همواره عشق | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب همواره عشق

بریده‌هایی از کتاب همواره عشق

نویسنده:علی رضا بدیع
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۲ رأی
۴٫۵
(۱۲)
رو کن به آسمان، به زمین اقتدا نکن در کار گِل نباش، برای دلت بکوش مردم به فکر قصر شنی، روی ساحل‌اند عاشق به فکر وسعت دریای روبه‌روش پارو بزن! نه... منتظر بادها نباش! یک قایق است و کثرت امواج پر خروش
mobina
مهدی فرجی دوستت دارم پریشان، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری، اسیرم، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم، بسوزان، عشق کن ای که شاعر می‌کشی! پروانه می‌خواهی چه کار؟ مُردم از بس شهر را گشتم، یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو، از چار دیواری درآ در دل من قصر داری، خانه می‌خواهی چه کار؟ بشکن آن آیینه را، در شعر من خود را ببین شرح آن زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن گریه کن! پس شانه مردانه می‌خواهی چه کار؟ شب بی‌شعر، ص ۲۲
FAtheme
عشق شکل‌های بسیار دل‌انگیزی دارد مثل گل سرخ در دست دختری زیبا مثل ماه بالای کلبه‌ای برفی اما من گوش بریده ونسان ونگوگم شکل تلخی از عشق پایین آوردن پیانو از پله‌های یک هتل یخی
FAtheme
عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ که به عمری نتوان دست در آثارش برد
zara97

حجم

۱۱۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۱۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۳
۱۴
صفحه بعد