بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۱۱ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۷)
دلم می‌خواهد همه‌ی دنیا را بگردم و بالاخره روزی این کار را خواهم کرد. آن روزی که نویسند‌ه‌ای بزرگ، یا هنرپیشه، یا نقاش یا شخصیت بزرگ دیگری شدم حتماً این کار را خواهم کرد بابا.
آسمان شب
وه که چقدر دشت و صحرا پرماجراست! و لذت زندگی در آمیختن با این ماجراهاست نه نوشتن آن‌ها در کتاب.
|قافیه باران|
بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه‌ی دو گذاشته‌اند، می‌‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالی‌که نفسشان به شماره افتاده می‌‌دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند. آن‌وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی‌تفاوت است.
کتاب ناب
من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
f_altaha
دنیا پر از شادی است، در صورتی که هر چه پیش آید انسان قبول کند. فقط سرِّ موفقیت در اینست که انسان کم‌توقع باشد؛ مخصوصاً در ییلاق چیزهای سرگرم‌کننده فراوان است. من می‌توانم در زمین مردم راه بروم به مناظر مردم نگاه کنم و در جوی مردم آب‌بازی کنم گویی مال خودم است بدون این‌که لازم باشد مالیات بدهم!
عاطی
احترامات مرا بپذیرید. کسی که شما را فراموش نمی‌کند.
AM!R HOSSEiN
خداحافظ آن‌که شما را همیشه دوست دارد ـ جودی
AM!R HOSSEiN
نمی‌دانم چرا چنین پرده تیره‌ای به روی زندگی کشیده‌ام؟
«Ashkan»
من از مردمی که می‌نشینند و رو به آسمان می‌کنند و چشم‌ها را در چشم‌خانه می‌گردانند و می‌گویند: «خواست خدا چنین بوده است» درحالی‌که یقین دارند چنین نیست خیلی عصبانی می‌شوم.
«Ashkan»
آیا داستان آن استاد آلمانی را شنیده‌اید که با زینت‌آلات مخالف بود و آن‌ها را زائد می‌دانست؟ وی معتقد بود که لباس را برای پوشش بدن باید پوشید و بس، زیبایی لزومی ندارد. زن استاد که موجودی مهربان و سر راه بود طریقه‌ی «اصلاح لباس» را قبول کرد و لباس‌های کیسه‌ مانند می‌پوشید. خیال می‌کنید استاد چه کرد؟ با یک دختر خواننده که سر تا پا یک پارچه مد بود فرار کرد!
«Ashkan»
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
«Ashkan»
شوخی‌های بزرگ مهم نیستند، اصل اینست که آدم بتواند از یک موضوع کوچکی خوش باشد.
«Ashkan»
چقدر باعث تأسف است که انسان پولش کم باشد و کت‌هایش متعدد!
«Ashkan»
از لذت خواندن مست شدم.
«Ashkan»
زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
«Ashkan»
«آن‌چه را به خود نمی‌پسندی به دیگران مپسند»
«Ashkan»
وی عقیده دارد همین‌قدر که انسان اسمش پندلتن شد او را بدون چون و چرا به بهشت برین هم راه می‌دهند.
kosar
هدف مؤسسه ژان گریر (چنان‌چه می‌دانید و خودتان هم با آن موافق هستید) اینست که ۹۷ یتیم را به صورت ۹۷ قلو در بیاورند همه مثل هم بدون اراده و ابتکار.
kosar
احساس می‌کنم که در دنیا بیگانه هستم و زبان مردم را نمی‌فهمم
kosar
خیلی مشکل است که آدم بخواهد تمام وقت مواظب خود باشد تا آن‌چه را احساس می‌کند نگوید.
kosar

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان