بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۱۲ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۶)
، من معتقدم که مهم‌ترین خصوصیت آدمی قوه‌ی تخیل و تصور است، برای این‌که آدم می‌تواند خودش را به جای دیگری فرض کند. این خصوصیت آدم را مهربان و دلسوز و فهمیده می‌کند و من معتقدم که باید این صفت را در اطفال تقویت کرد
kosar
به نظر من بچه‌ها باید یاد بگیرند که هر کاری را با عشق و علاقه انجام دهند نه به خاطر وظیفه‌شناسی.
kosar
کاش می‌توانستم کمی از این نسیم جان‌بخش و این منظره‌ی روشن برایتان بفرستم.
kosar
دنیا پر از شادی است، در صورتی که هر چه پیش آید انسان قبول کند. فقط سرِّ موفقیت در اینست که انسان کم‌توقع باشد؛
kosar
وقتی که آدم به شخصی، محلی، یا روش مخصوصی در زندگی عادت کرد و ناگهان آن را از دست داد یک جای خالی در دل آدم باقی می‌گذارد،
kosar
حقیقت‌گویی را به رعایت ادب مقدم می‌دارد
kosar
ما قدر شوخی‌ها و بذله‌گویی‌های خودمان را خوب می‌دانیم. شوخی‌های بزرگ مهم نیستند، اصل اینست که آدم بتواند از یک موضوع کوچکی خوش باشد
kosar
می‌خواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم.
kosar
من تصمیم گرفته‌ام که سر راه بنشینم و توده‌ای از خوشی‌های زندگی را ذخیره کنم، خواه نویسنده بزرگی بشوم یا نشوم
kosar
آدم هوس چیزهایی که مزه‌اش را نچشیده هرگز نمی‌کند، ولی بعد از این‌که یک بار مزه‌ی نعمتی را چشید آن‌وقت دیگر محرومیت از آن مشکل است.
kosar
به نظر آن‌ها آن‌چه را دلشان طلب کند دنیا مدیون آ‌ن‌هاست. شاید هم واقعاً همین‌طور است، برای این‌که دنیا این دین را قبول دارد و در ادای آن کوتاهی نمی‌کند، ولی این دنیا از روز اول ثابت کرده است که به من دینی ندارد. من حق ندارم بدون اعتبار قرض کنم
kosar
جوانی کاری به سال و ماه ندارد مهم اینست که انسان زنده‌دل و پرنشاط باشد
kosar
شما را به خدا به یاد من باشید، من خیلی تنها هستم و دلم می‌خواهد یک نفر به یاد من باشد.
kosar
علت این‌که من جواب رد به او دادم این نبود که او را دوست نمی‌داشتم بلکه چون او را دیوانه‌وار دوست می‌داشتم قبول نکردم، می‌ترسیدم در آینده پشیمان بشود و من طاقت تحمل این را نداشتم
kosar
در عوض کتاب‌های معمولی بخوانم و این خیلی لازم است برای این‌که ۱۸ سال توخالی پشت سر گذاشته‌ام که بایستی آن را پر کنم. من حالا می‌فهمم که چقدر از قافله عقب هستم.
Nazanin
راجع به مذهب با سمپل‌ها صحبت‌کردن خالی از خطر نیست. خدای آن‌ها (که دست‌‌نخورده از اجداد خویش به ارث برده‌اند) نظرتنگ، غیرمنطقی، بی‌عدالت، خسیس، منتفم و متعصب است. شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچ‌کس به ارث نبرده‌ام. من آزادم که خدای خود را آن‌طور که دلم می‌خواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من، مهربان، بخشنده، دلسوز، چیزفهم اتفاقاً خیلی هم شوخ است.
مریم دانش
باید تنها پشت به دیوار بزنم و با دنیا مبارزه کنم. هر گاه راجع بدان فکر می‌کنم نفسم بند می‌آید و سعی می‌کنم که راجع به آن فکر نکنم و به تظاهرکردن ادامه دهم.
زهرآ
اثر جای زخمی که بر دلم نشسته از بین نخواهد رفت.
زهرآ
«چاره چیست باید ساخت.
زهرآ
ما بر گذشته پرده می‌کشیم و از نو شروع می‌کنیم
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان