بریدههایی از کتاب هی شعر تر انگیزد
۳٫۵
(۳۱)
عکس زنهای بدحجاب و قشنگ
تازه با جامههای خیلی تنگ
بغل عکس رنگی پت و مت
می زنم عکس خاله و عمهت!
جای آن قابهای شیک و نفیس
می زنم عکس تیم پرسپولیس
بعد هم با مجید اخشابی
میکنم کلّ سقف را آبی
این سخن حرف یک جهانگرد است:
بهترین رنگ این جهان زرد است
تخمهای دوزرده خواهم کرد
کارهای نکرده خواهم کرد
الغرض هر چه عکس زن باشد
جایگاهش اتاق من باشد
سیّد جواد
انگشت پر عسل به دهان کسان مکن
آنها به مزۀ عسلت گیر میدهند
گیرم دماغ گندۀ خود را عمل کنی
قطعاً به قیمت عملت گیر میدهند
اصلا فشن مشن نکنی عینهو خودم
آنگه به ظاهر فشلت گیر میدهند
plato
میفروشم کل اسراییل را
پول آن را خرج لبنان میکنم
reza
گفتی که «از آن باشد» گفتم که «از این باشد»
یک نکتۀ بیمعنی گفتیم و همین باشد
plato
شادی روزگار یعنی کشک
خاطر بیغبار یعنی کشک
plato
حاج قربانعلی! سلام علیک
پسر جانعلی! سلام علیک
plato
غنیسازی
چه روزگار عجیب و غریب و باحالی است
هر آن چه را که نظر میکنم، غنی شده است
ببین که کشک به یُمن همین غنیسازی
نرفته داخل یخچال، بستنی شده است
قضای حاجت اگر میروید، میبینید
که آفتابه پر از آب معدنی شده است
عروس، خانۀ شوهر نرفته زاییده است
جنین نارس او گرم مُخ زنی شده است
دو شاخ سر زده روی سرش پدر ژپتو
که نیمه شب پسرش آدمآهنی شده است
به همت خدمات فشار در مترو
زن غریبه تو را خواهر تنی شده است
Hossein
مردم فریب خطبه و وعظت نمیخورند
وقتی نظر به خانۀ ویلاییات کنند
ای خان! کمی بیا و به پایینیان برس
تا کدخدای قریۀ بالاییات کنند
محمدرضا
خواهران! از چه زود میرنجید؟
ما که قصد برادری داریم
محمدرضا
خواهران و برادران عزیز!
همه اهل کتاب و اهل تمیز
سال تحصیلی جدید آمد
خوشتان شد دوباره عید آمد
بازهم فصل برگریزان شد
کیفتان کوک بود، میزان شد
sadeghi
مملکت زوج خوب میخواهد
زن و مردی بکوب میخواهد
دست در دست هم نهند زیاد
میهن خویش را کنند آباد
sadeghi
زشت است این که گیر سر از چین بیاوریم
کبریتهای بیخطر از چین بیاوریم
آوردهایم هر چه شما فکر میکنید
چیزی نمانده شعر تر از چین بیاوریم
plato
گر به شورا راه یابد پای من
هر چه ویرانی است، عمران میکنم
میروم هر شب به میدانهای شهر
هرچه ساعت بود، میزان میکنم
مشکلات شهرتان را رتق و فتق
پشت میز و پشت فرمان میکنم
تا کش آید پوز اعضای اوپک
نفت را فالفور ارزان میکنم
کوچهها را میکنم هر شب گشاد
هرچه بن بست است، دالان میکنم
می شوم هر شب سوار بولدوزر
هر چه ناصافی است ویران میکنم
هر سه راه و چارراه شهر را
چارراه پاسداران میکنم
"Shfar"
یکی از نامزدهای شورای شهر در پوستر انتخاباتیاش اینگونه وعده داده بود: حل مشکل ازدواج، تأسیس دو عدد باغ وحش، ریشهکنی اعتیاد، حذف کنکور!
"Shfar"
خوشم که عمر گرانمایه را تباه نکردم
به جز شراب نخوردم، به جز گناه نکردم
مهدی ملکی
مصطفی
به همت خدمات فشار در مترو
زن غریبه تو را خواهر تنی شده است
محمدرضا
توی ایران ادیب خیلی هست
مثلا مهدی سهیلی هست
آنهمه شعرهای بامفهوم
نور بارد به قبر آن مرحوم
sadeghi
ای کارمند جزء! دعا کن که چند ماه
مأمور در وزارت داراییات کنند
مردم فریب خطبه و وعظت نمیخورند
وقتی نظر به خانۀ ویلاییات کنند
ای خان! کمی بیا و به پایینیان برس
تا کدخدای قریۀ بالاییات کنند
پیکان سالخورده! نترس از عوض شدن
این بار میبرند گلآراییات کنند
plato
حالا که خوشگلان همه رقاص گشتهاند
پس واجب است شافنر از چین بیاوریم
plato
مطابق دو سه قانون آخر نیوتن
جواب مشت، عزیز دلم! لگد باشد
زهرا حسینی
حجم
۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان