بریدههایی از کتاب هی شعر تر انگیزد
۳٫۵
(۳۱)
انگشت پر عسل به دهان کسان مکن
آنها به مزۀ عسلت گیر میدهند
"Shfar"
حیفه جوونامون پسر بمیرن
کاری کنین جوونا زن بگیرن
کاری کنین جوونا زن بگیرن
یک زن خوشگل مث من بگیرن
من اگه شوهر کنم آدم میشم
نمونه تو تموم عالم میشم
به زندگی میچسبم و به شوهر
گور بابای فیس زن برادر
به جون هر چی مرده تف به گورم
کهنۀ بچه مو اگه نشورم
کوری چشم چشچرون انتر
مانتوی من هم میشه هی بلنتر
به من نیگا نکن، آهای برادر!
خودت مگه نداری خار و مادر؟
سیّد جواد
من از این شاعران پست مدرن
شعرهایی شنیدهام که مپرس
"Shfar"
هر چه میخواهی بگریان، کاملاً قانونی است
تا که میخواهی بخندانی، مجوز لازم است
محمدرضا
به من نیگا نکن آهای برادر!
خودت مگه نداری خوار و مادر؟
ماهو مگه تو نیمه شب ندیدی
می خوای بگی تو خط لب ندیدی؟
صورت من یه کم اناری شده
یه ریزه هم بتونهکاری شده
امّل بیسواد ژل ندیده!
دهاتی خنگ ریمل ندیده
تقصیر خیاطای روسیاهه
مانتوی من اگه یه کم کوتاهه
امون از این شهر مقرراتی
موارد فجیع منکراتی
تو کوچه و تو سلف و دانشکده
سهم من از خوشگلی نیم در صده
خوشگلی تو خونه هم چه فایده
مهمونی زنونه هم چه فایده
سیّد جواد
کاشکی پای چون تو بیذوقی
هستی ام را مچل نمیکردم
یا تمام جوانی خود را
صرف شعر و غزل نمیکردم
"Shfar"
الغرض این میکنم، آن میکنم
تیغ اصلاحات میگیرم به دست
کلّهها را نورباران میکنم
پر شود این شهر از هیهای من
گر به شورا راه یابد پای من
"Shfar"
جای شعر درست و درمان هم
تا بخواهی دری وری داریم
ملت و دولتی به این خوبی
دشمنانی به آن خری داریم
سیّد جواد
یکی از نامزدهای شورای شهر در پوستر انتخاباتیاش اینگونه وعده داده بود: حل مشکل ازدواج، تأسیس دو عدد باغ وحش، ریشهکنی اعتیاد، حذف کنکور!
سیّد جواد
هان ای جهان که نصف جهان از تو بیخبر
"Shfar"
عشقای داغ کوچه و برزن
به خدا یه قّرون نمیارزن
سرخ و سبزند و آبی و زردن
شبا داغاند، صب که شد سردن
نمیدونی که دل دادن به کیا
ارزونن عین گوشی نوکیا
plato
یاران او به برجنشینی رسیده اند
مردی که گفت: کاخنشینی نخواستیم
داوود
خودمانیم، زندگی سخت است
"Shfar"
درج این نکته هست قابل ذکر
نیستم بنده هیچ روشنفکر
گرچه من چارقل نمیخوانم
شاملو هم به کل نمیخوانم
شعراهل قبور هم ایضاً
بوف بینا و کور هم ایضاً
من مجلات زرد میخوانم
من سگ ولنگرد میخوانم
سیّد جواد
آهای خدا! دلم گرفته خیلی
بشین یه کم درد دلامو گوش کن
فتیلۀ خورشیدو پایین بکش
چراغ نفتی روز و خاموش کن
"Shfar"
سمند صفر اگر زیر پام بود، خدایا!
تو شاهدی که به جز پیرزن سوار نکردم!
محمدرضا
خواهران و برادران عزیز!
همه اهل کتاب و اهل تمیز
سال تحصیلی جدید آمد
خوشتان شد دوباره عید آمد
بازهم فصل برگریزان شد
کیفتان کوک بود، میزان شد
ای عزیز دل برادر، هان!
خواهر محترم، برادر جان!
یا به تزویر، یا به زر، یا زور
رد شدی فاتحانه از کنکور
پای درس معلمی ورداج
هاج ماندی و واج و، خواندی گاج
مثل آیندهات بلاتکلیف
سالها با مدرّسان شریف
اسم آن سومی بگم چی بود؟
یادم آمد، بگم؟ قلمچی بود
سیّد جواد
هر جنس که در بازار دیدی و پسندیدی
یا ساخت ایران است یا ساخت چین باشد
یک روز جناح چپ یک عمر جناح راست
همواره در این کشور اوضاع چنین باشد
هر کس که در این کشور آشوب کند، جایش
یا گوشۀ کهریزک یا کنج اوین باشد
بر عکس شما، حافظ! من معتقدم در کل
هی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
مادربزرگ علی💝
رنگ مویی خریدهام که مپرس
خط چشمی کشیدهّام که مپرس
پشت میزی نشستهام که مگو
روی مبلی لمیدهام که مپرس
من از این شاعران پست مدرن
شعرهایی شنیدهام که مپرس
پشت دکه از آن دو قطره چکان
شیر موزی مکیدهام که مپرس
در پی برّهای چو قصابان
دست و پایی بریدهام که مپرس
بین تهران و رشت، ای عارف
من به شهری رسیدهام که مپرس
بین عطار و حافظ و ایرج
شاعری برگزیدهام که مپرس
سیّد جواد
چون دمد توی صور اسرافیل
قطر سنگ مزار یعنی کشک
plato
حجم
۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۲۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان