بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هی شعر تر انگیزد | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب هی شعر تر انگیزد اثر سعید بیابانکی

بریده‌هایی از کتاب هی شعر تر انگیزد

امتیاز:
۳.۴از ۳۰ رأی
۳٫۴
(۳۰)
ابتدا به ساکن عشق در خیابان این می‌کنم آن می‌کنم نهی از منکر دمشقی بگیر بگیر
پناه
اصفهان را ارمنستان می‌کنم شهرداری را همه رایانه‌ای کارها را سهل و آسان می‌کنم تا که کار خلق فوراً حل شود، کارمندان را دوچندان می‌کنم هفته‌ای یک شب کلیسا می‌روم ارمنی‌ها را مسلمان می‌کنم همزبانی، همدلی، هم‌زیستی با سرای سالمندان می‌کنم مثل اقشار ضعیف اجتماع نوش جان سویای سبحان می‌کنم گر رقیبانم به من فرصت دهند چارۀ کمبود سیمان می‌کنم می‌کنم هی کارهای خوب خوب دشمنانم را پشیمان می‌کنم
Haniyeh amini😄
من چیزی احتیاج ندارم، شما چطور؟ چون عشق تخت و تاج ندارم، شما چطور؟ جز این که کله‌شقّم و جز این که شاعرم امراض لاعلاج ندارم، شما چطور؟ نزد عوام قابل فهم است لهجه‌ام حاجت به دیلماج ندارم، شما چطور؟
"Shfar"
هر چی تازه‌ش قشنگه الا عشق دلای ما رو تازه کن، یا عشق! بنویسین با خط نستعلیق هر چی تازه‌ش می‌چسبه غیر رفیق
sadeghi
هی می‌چرخن توی خیابونا می‌زنن داد، آی مسلمونا! عشقای فست‌فودی و یه‌شبه بخشی از واجبات مستحبه عمریه غوطه می‌خوریم تو کف دلبرا هم شدن یه بار مصرف
پناه
سمند صفر اگر زیر پام بود، خدایا! تو شاهدی که به جز پیرزن سوار نکردم!
سیّد جواد
یک روز جناح چپ یک عمر جناح راست همواره در این کشور اوضاع چنین باشد هر کس که در این کشور آشوب کند، جایش یا گوشۀ کهریزک یا کنج اوین باشد بر عکس شما، حافظ! من معتقدم در کل هی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
plato
بین خرچنگ‌های مردابی سخن از خاویار یعنی کشک چون که پروازها سر وقت‌اند سالن انتظار یعنی کشک چون که بینش‌پژوه می‌خواند اثر شاهکار یعنی کشک محسن نامجو که خواننده است بیژن کامکار یعنی کشک
plato
در شهر قرار است که اوباش بگیرند چاقوکش و بی‌کلّه و کلاش بگیرند آن هفته در آن مرحله طاووس گرفتند این هفته قرار است که خفاش بگیرند آن یار نمک بود سراپاش و تپل بود حکم است گمانم که نمک‌پاش بگیرند
plato
مثل اقشار ضعیف اجتماع نوش جان سویای سبحان می‌کنم
پناه

حجم

۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۲۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰
۵۰%
تومان