بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اشتباه در ستاره‌های بخت ما (نحسی ستاره های بخت ما) | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اشتباه در ستاره‌های بخت ما (نحسی ستاره های بخت ما)

بریده‌هایی از کتاب اشتباه در ستاره‌های بخت ما (نحسی ستاره های بخت ما)

نویسنده:جان گرین
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۲۸۴ رأی
۴٫۲
(۲۸۴)
عشق پای‌بند بودن به قول‌وقرارها توی هر زمان و هر موقعیتیه
Amir Reza Rashidfarokhi
به‌هرحال، مردم به‌تدریج به زیبایی‌ها عادت می‌کنن.
ME
عشق پای‌بند بودن به قول‌وقرارها توی هر زمان و هر موقعیتیه.
اژدهای کوچک
عشق پای‌بند بودن به قول‌وقرارها توی هر زمان و هر موقعیتیه.
اژدهای کوچک
گاس گفت «کاش گاهی اون تاب رو داشتیم.» «تاب حیاط ما؟» «آره. دلتنگیم ان‌قدر شدیده که می‌تونم برای یه تاب هم که هرگز روش نشستم، دلتنگ بشم.» گفتم «دلتنگی عارضهٔ جانبی سرطانه.» جواب داد «نه، دلتنگی یکی از عوارض جانبی مرگه.»
پونه
«زندگی زیباست / زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست / گر بیفروزیش، / رقصِ شعله‌اش در هر کران پیداست.»
F_S_M
دنیا کارخانهٔ تحقق آرزوها نیست
میم الف
خداوند توی روزهای تاریک بهترین آدم‌ها رو وارد زندگی آدم می‌کنه.»
Hossein shiravand
خانه جایی است که دل آدم آن‌جاست.
Hossein shiravand
زیر تابش آفتاب فوق‌العاده و لطیف شهرمان
شیلا در جستجوی خوشبختی
گفتم «خدایا، تو بهترینی.» جواب داد «شرط می‌بندم هر پسری هزینهٔ یه سفر خارج از کشور رو به‌ت بده همین رو به‌ش می‌گی.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
برای بارِ چند میلیونم شروع کردم به مطالعهٔ عظمت درد.
شیلا در جستجوی خوشبختی
گفتم «تو فرصت مبارزه با سرطان رو به دست می‌آری. این نبرد توئه. باید به مبارزه‌ت ادامه بدی.» متنفر بودم از این‌که مردم سعی می‌کردند مرا برای مبارزه آماده کنند، بااین‌حال همان کار را با او کردم. «تو... تو امروز زندگیت رو به بهترین وجه سپری می‌کنی. حالا نوبت جنگ خودت رسیده.» به خاطر آن حرف‌های احساساتی قشنگ از خودم بیزار بودم، اما چه کار دیگری از دستم ساخته بود؟!
نیومون
بیش‌تر آدم‌ها توی آزادی گناه رو پیدا می‌کنن
نیومون
خط ساکت بود، ولی قطع نبود. تقریباً حس می‌کردم او در اتاقم پیش من است، اما به شکلی بهتر؛ انگار من در اتاقم نبودم و او هم در اتاق خودش نبود؛ هر دو در یک فضای سوم نامرئی و باریک بودیم که فقط از طریق تلفن می‌توان به آن‌جا سر زد.
نیومون
سرش را تکان می‌داد و گفت «این خیلی زیاده. نمی‌تونیم از یه آدم تقریباً غریبه چنین چیزی رو قبول کنیم.» «مامان، اون غریبه نیست. اون خیلی راحت دومین دوست صمیمی منه.» «بعد از کیتلن؟» گفتم «بعد از تو.» عین واقعیت بود، ولی این را گفتم، چون می‌خواستم به آمستردام بروم.
maryam_ghanbari💎
من یه نارنجکم. فقط می‌خوام از مردم دور بمونم و کتاب بخونم و فکر کنم و با شما باشم، چون نمی‌تونم جلوِ آزار و اذیت‌هام رو بگیرم.
Shamoy
«مامان، اون غریبه نیست. اون خیلی راحت دومین دوست صمیمی منه.» «بعد از کیتلن؟» گفتم «بعد از تو.»
کاربر ۴۴۴۷۶۶۵
در این دنیا نمی‌توانی انتخاب کنی که آسیب ببینی، ولی می‌توانی انتخاب کنی چه کسی به تو آسیب برساند. من انتخاب‌هایم را دوست دارم. امیدوارم او هم انتخاب‌هایش را دوست بدارد. من هم انتخاب‌هایم را دوست دارم. دوست‌شان دارم.
Narges Iran
«یه روز می‌آد که همهٔ ما از دنیا رفته‌ایم. همهٔ ما. زمانی می‌رسه که هیچ انسانی باقی نمی‌مونه که به خاطر بیاره زمانی کسی وجود داشته، یا این‌که گونهٔ ما آدم‌ها چه کارهایی کرده. هیچ‌کس باقی نمی‌مونه که ارسطو یا کلئوپاترا رو به خاطر بیاره، چه برسه به شما. هر کاری که کردیم و هر چی که ساختیم و نوشتیم، فکر کردیم و کشف کردیم، فراموش می‌شه.»
HANNAH

حجم

۲۴۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

حجم

۲۴۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰
۵۰%
تومان