۴٫۱
(۳۵)
مدتی بود فهمیده بود تشخیصِ دروغ گفتنِ آدمها هیچ فایدهای ندارد. تقریباً دروغ از راست کاربرد بیشتری دارد و گاهی حتی به طرزِ شرمآوری بافایدهتر است. یک بیگناهی عجیبی در دروغ نهفته است. گاهی دروغگو با کمک گرفتن از یک باور نیک میتواند دروغ را از آغوش گناه بیرون بکشد و حتی به امر نیک بدلش کند. ذهن چهقدر میتواند کثافتکارِ ظریفی باشد. اصلاً کسی چه میداند چه چیزی تا چه زمانی در محدودهٔ خیر است و کِی زمانش به سر میآید و از خط فرضی بیرون میزند و تبدیل به شر میشود یا برعکس؟
حسین احمدی
ایما فکر کرد تحمل کردنِ توأمان چند درد و مصیبتِ پخششده در کل امورات زندگی راحتتر از تحمل یک درد متمرکز است. وقتی همهٔ بدنت درد میکند راحتتر تحمل میکنی نسبت به وقتی که تخم چشمت یا حتی نوک شست پایت به سوزدرد افتاده. بنا بر این قانون نانوشته میشود کل یک جامعه را با مصیبت منتشر، به مویهای ریز و پیوسته و بیآزار، دور هم نگه داشت؛ طوری که نه آبها از آسیاب بیفتد و نه نیفتد. بیمارستان یک دردِ منتشر بود.
حسین احمدی
ز آندست آدمها بود که وقتی حرف میزنی معلوم است دارند همزمان فکرهایشان را هم میکنند. میفهمید که یک شیوهٔ نو، همانقدر که ممکن است شکست بخورد، ممکن است بزند به قلبِ معدن.
حسین احمدی
«ببین خانم، کسی که از حقیقت خبر ندارد فقط نادان است، ولی کسی که خبر دارد و انکارش میکند دیگر فقط احمق نیست؛ میشود تبهکار، جنایتکار، هیچیندار...»
حسین احمدی
عادت به خبر، همهٔ چیزهای هولناک دنیا را پیش چشمت عادی میکند. این را در چهرهٔ خیلی از پیگیرهای سمجِ اخبار دیدهام. انگار هر چه خبر هولناکتر، ولعِ شنیدن و پیگیری بیشتر است. ما ته دلمان قند آب میشود از شنیدن اخبار هولناک. هر چه خبر هولناکتر، ما مسختر و قند ته دلمان شهدوشکرتر، چون خدا را شکر میکنیم که فاجعه اینهمه از من دور است.
فرناز
انگار هر چیزی در فصلِ پلاسیدگیاش سراغش میآید. تقابلِ تروتازگی و دیرهنگامی. مثل زنی که لباس زیبای پُرچین و خوشرنگی را آنقدر در گنجه نگه میدارد تا دیگر به صورت پُرچینوچروکش نمیآید.
فرناز
آن موقعِ صبحْ تهران زنی آرام بود که هنوز وجه لکاتهاش از ریختوپاش دیشب از خواب بیدار نشده بود. زنی آرام و فریبا. گیسوانش دود و پیراهنش کبود.
حسین احمدی
فقط میتوانم بگویم همهٔ آدمها، حسود و بخیل و تنگنظر هستند؛ فقط بعضیها هستند که میتوانند تابلو نباشند.
حسین احمدی
زنان سریعتر از صاعقه ثبات را انکار میکنند.
حسین احمدی
از طرفی عادت به خبر، همهٔ چیزهای هولناک دنیا را پیش چشمت عادی میکند. این را در چهرهٔ خیلی از پیگیرهای سمجِ اخبار دیدهام. انگار هر چه خبر هولناکتر، ولعِ شنیدن و پیگیری بیشتر است. ما ته دلمان قند آب میشود از شنیدن اخبار هولناک. هر چه خبر هولناکتر، ما مسختر و قند ته دلمان شهدوشکرتر، چون خدا را شکر میکنیم که فاجعه اینهمه از من دور است.
حسین احمدی
حجم
۳۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه
حجم
۳۶۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۵۰%
تومان