بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایهام | صفحه ۲۶ | طاقچه
کتاب ایهام اثر سیدحسام‌الدین رایگانی

بریده‌هایی از کتاب ایهام

امتیاز:
۴.۰از ۲۲۷ رأی
۴٫۰
(۲۲۷)
فقط یه چیزی می‌گم! اونم اینکه حواست رو جمع کن. به باد نده چیزی رو که براش سال‌ها تلاش کردی!... - چیو؟ - دلت رو... دلت رو صاف نگه‌دار... نذار تیره بشه...
امیرحسینم
ازت گذشتم اما همیشه به خدا می‌گفتم اگر هم من گذشته‌ام، اون نذاره خیرم توی گذشتن باشه! ناراحت بودم. دل‌شکسته بودم اما از کار خدا هم ناامید نبودم. همیشه با خودم می‌گفتم: خدا اون بالا داره خدایی می‌کنه!... کار خدا هم بود که آقا نیما به دلت انداخت که به من به‌عنوان یه مورد ازدواج فکر کنی... - کار امام رضا بود... (لبخند می‌زنم.) - من حتی توی مراحل خواستگاری هم چیزی از محبتم به تو نگفتم. دلم می‌خواست همه‌چی در کمال عقلانیت جلو بره. من تا امشب چیزی از درونم بهت نگفته‌بودم... (بغض می‌کنی...)
نصیری
سخت می‌خواهم که در آغوش تنگ آرم تو را هر قدر اَفشرده‌ای دل را، بیفشارم تو را عمرها شد تا کمندِ آه را چین می‌کنم بر امید آن که روزی در کمند آرم تو را از لطافت گرچه ممکن نیست دیدن، روی تو رو به هر جانب که آرم در نظر دارم تو را...
Laya Sadegh
خدا وقتی ببینه توی خونه‌ش چیزایی رو راه دادید، کسایی رو راه دادید که خوشش نمیاد، تعارف نداره آقا! می‌ذاره می‌ره از اون خونه. انگار راحت نباشه... می‌ره! حالا تو هزاری هم برو دنبالش! نمیاد دیگه جانم... برنمی‌گرده تا وقتی‌که خونه‌ش رو خالی کنی از هرچی بدش میاد...»
Laya Sadegh
قلب خونهٔ خداست. پس توی خونهٔ خدا، کس دیگه‌ای رو راه نده! ساکن نکن! این غیر از خدا چیان؟! حسد، بخل، غضب، کینه، شرک، جاذبه‌های دنیوی
Laya Sadegh
من هیچ‌وقت آدم عجیبی نبوده‌ام. الان هم نیستم؛ اما لابد وقتی تو می‌گویی، هستم! یعنی گاهی می‌فهمم که عجیب شده‌ام! اما عجیب به تعبیر تو. من اسمی برایش نمی‌گذارم چون توصیف‌پذیر نیست. یعنی می‌دانی؛ احساس می‌کنم تفاوت منِ عادی با منِ عجیب (به تعبیر تو) همین توصیف‌ناپذیرهاست! اسم بهتری برایش نیست؟! باید باشد... مثلاً ناگفته‌ها، بله این بهتر است. منِ عجیب، پر از ناگفته است نسبت به منِ عادی.
m.motahari99
چقدر فاصله است بین صحبت کردن در دنیای مجازی و خواندن همان صحبت‌ها! دلیلش واضح است. تایپ کردن زمان‌بر است. تصحیحشان هم. خواندن پیام طرف مقابل هم. فکر کردن و وقفه‌هایی که ایجاد می‌شود هم. مجموع این دلایل، بیشتر از آنکه صحبت‌های معقولی به‌جای بگذارد، قوهٔ تخیل آدم را قوی می‌کند! آن هم به‌صورتی نادرست! لحنِ طرفِ مقابل هم معلوم نیست. بعضی جملات سؤالی‌اند اما خبری خوانده می‌شوند. بعضی جملات شوخی‌اند، اما جدی تعبیر می‌شوند... کاملاً درک می‌کنم که صحبت‌کردن در این فضا مفید نیست. اما راه دیگری برایم نیست تا از تو با خبر باشم و با تو حرف بزنم.
Afsaneh Habibi
ضعف و عاشقی نسبت مستقیمی با هم دارند. هرچه نسبت به یک نفر ضعیف‌تر شوی، یعنی داری بیشتر عاشقش می‌شوی. اصلاً تماماً می‌شوی نیاز. حقیر می‌شوی در برابر وجود او. منتظری که او کاری بخواهد انجام دهد، تو کمکش کنی. چیزی بخواهد، تو برایش فراهم کنی. هرکاری می‌توانی و نمی‌توانی برایش انجام دهی. هرچه محبتت پنهانی‌تر باشد، عیار عشقت هم بالاتر می‌رود. اصلاً از یک جایی به بعد،‌ دلت نمی‌خواهد او بفهمد چه برایش گذاشته‌ای! از یک جایی به بعد همه‌چیز سخت می‌شود و ضعیف‌شدن، از همه‌چیز سخت‌تر است. چون از طرفی درون آدم گُر گرفته است و سرتاپا شامل محبت معشوق شده‌است و از طرفی هم غرورش اجازهٔ انجام بعضی از کارها را نمی‌دهد... این کشمکش، روزی به پیروزی یکی از این دو منتهی می‌شود. عیارت اگر بالا باشد، اگر صادقانه محبت ورزیده‌باشی، درونت پیروز می‌شود...
Atikh
قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همه‌چیز معنای تو را به خودش گرفت!
Mary gholami
چرا باید منتظر شماره‌دادن و قرار گذاشتن باشم در حالی که این کارها را بد می‌دانم؟!... دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
Jimbo Market

حجم

۱۲۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۲۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان