از من ای آرام جان، احوال صائب را مپرس
خاطر آسودهای داری، چه آزارم تو را؟!...
Mahtab
سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم تو را
هر قدر افشردهای دل را، بیفشـارم تو را
از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن، روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظـر دارم تو را...
Mahtab
فعلاً یک کلمهٔ ساده نیست! فعلاً در خودش ادامهداشتن را نشان میدهد؛ یعنی تا الان هرچه بوده، باز هم ادامه خواهد داشت! یعنی فعلاً میروم تا بعد دوباره هم را ببینیم! یا دوباره باهم صحبت کنیم! چه چیزها که در خیالم با همین یک کلمه ساختم... اولینباری بود که با حرفت دلم میریخت...
Mahtab
قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت! حالا هرچیزی بهانهایست برای اینکه یاد تو را در دل من زنده کند.
Mahtab