بریدههایی از کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
۴٫۶
(۲۶۲)
این است که خردمندان بلافاصله سگ هار را اعدام میکنند که لااقل دیگران از خطر هاری نجات یابند.
علی میفرماید اینها حکم سگ هار را پیدا کرده بودند؛ چارهپذیر نبودند، میگزیدند و مبتلا میکردند و مرتب بر عدد هارها میافزودند.
amirreza9
علی دو طبقه را سخت دفع کرده است:
۱. منافقان زیرک
۲. زاهدان احمق
ArEf
خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشکمغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند.
Mozhan122
خطر جهالت این گونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمیانگیزند؛ اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها.
Mozhan122
علی فریاد برآورد: بزنید آنها را! اینها صفحه و کاغذ قرآن را بهانه کرده، میخواهند در پناه لفظ و کتابت قرآن خودشان را حفظ کنند و بعد به همان روش ضد قرآنی خود ادامه دهند. کاغذ و جلد قرآن در مقابل حقیقت آن، ارزش و احترامی ندارد. حقیقت و جلوه راستین قرآن منم. اینها کاغذ و خط را دستاویز کردهاند تا حقیقت و معنی را نابود سازند.
Mozhan122
برتراند راسل در کتاب زناشویی و اخلاق میگوید:
کاری که منظور از آن فقط درآمد باشد نتایج مفیدی به بار نخواهد آورد. برای چنین نتیجهای باید کاری پیشه کرد که در آن ایمان به یک فرد، به یک مرام یا یک غایت نهفته باشد. عشق نیز اگر منظور از آن وصال محبوب باشد کمالی در شخصیت ما به وجود نخواهد آورد و کاملاً شبیه کاری است که برای پول انجام میدهیم. برای وصول به این کمال باید وجود محبوب را چون وجود خود بدانیم و احساسات و نیات او را از آنِ خود بشماریم.
sed_hosein_art
قلب زمامدار بایستی کانون مهر و محبت باشد نسبت به ملت. قدرت و زور کافی نیست. با قدرت و زور میتوان مردم را گوسفند وار راند ولی نمیتوان نیروهای نهفته آنها را بیدار کرد و به کار انداخت.
Mozhan122
«وَ هَلِ الدّینُ اِلاَّ الْحُبُّ» آیا دین چیزی غیر از دوستی است؟
Mozhan122
بلکه او نسبت به همه چیز مهر میورزید حتی حیوانات و جمادات، و لذا در سیره او میبینیم که تمام آلات و ابزار زندگیاش اسمی خاص داشت، اسبها و شمشیرها و عمامههایش همه اسمی خاص داشتند و این نیست جز این که موجودات، همگان مورد ابراز محبت و عشق او بودند و گویی برای همه چیز شخصیتی قائل بود. تاریخ، این روش را در مورد انسانی غیر او سراغ ندارد و در حقیقت این روش حکایت میکند که او سمبل عشق و محبت انسانی بوده است. وقتی از کنار کوه احد میگذشت، با چشمان پرفروغ و نگاه از محبت لبریزش احد را مورد عنایت خویش قرار داد و گفت: «جَبَلٌ یحِبُّنا وَ نُحِبُّهُ» کوهی است که ما را دوست دارد و ما نیز آن را دوست داریم. انسانی که کوه و سنگ نیز از مهر او بهرهمند است.
ZRA98
مشکلترین مبارزهها مبارزه با نفاق است که مبارزه با زیرکهایی است که احمقها را وسیله قرار میدهند.
ZRA98
من از هجوم فقر و تنگدستی بر امت خودم بیمناک نیستم. آنچه از آن بر امتم بیمناکم کجاندیشی است. آنچه فقر فکری بر امتم وارد میکند، فقر اقتصادی وارد نمیکند.
ZRA98
خوارج را از پس من دیگر نکشید، زیرا آن کس که حق را میجوید و خطا رود همانند آن کس نیست که باطل را میجوید و آن را مییابد.
ZRA98
سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد اما مردان حقیقت خود میمیرند ولی مکتب و عشقها که برمیانگیزند با گذشت قرون تابندهتر میگردد.
Mozhan122
شخصیتها تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت احترام بگزارند اما آنجا که میبینیم اصول اسلامی به دست همین سابقهدارها پایمال میشود، دیگر احترامی ندارند؛ ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیتها. تشیع با این روح به وجود آمده است
ZRA98
شیعه بسیاری از صحابه پیغمبر را ـ که از شخصیتها و اکابر و معاریف به شمار میروند ـ مورد انتقاد قرار میدهد و اهل سنت، درست در نقطه مقابل شیعه از این جهت قرار گرفتهاند؛ به هر کس که نام «صحابی» دارد با خوشبینی افراطی عجیبی مینگرند، میگویند: صحابه پیغمبر همه عادل و درستکار بودهاند. بنای تشیع بر انتقاد و بررسی و اعتراض و مو را از ماست کشیدن است، و بنای تسنن بر حمل به صحت و توجیه و «انشاءاللّه گربه بوده است» .
ZRA98
در میان اصحاب پیغمبر هیچ کس مانند علی دوستانی فداکار نداشت، همچنان که هیچ کس مانند او دشمنانی اینچنین جسور و خطرناک نداشت. مردی بود که حتی بعد از مرگ، جنازهاش مورد هجوم دشمنان واقع گشت
ZRA98
علی در راه خدا از کسی ملاحظه نداشت بلکه اگر به کسی عنایت میورزید و از کسی ملاحظه میکرد به خاطر خدا بود.
ZRA98
اگر شخصیت علی، امروز تحریف نشود و همچنان که بوده ارائه داده شود، بسیاری از مدعیان دوستیش در ردیف دشمنانش قرار خواهند گرفت.
ZRA98
بعضی از مذاهب ممکن است از نظر شعار بمیرند ولی از نظر روح زنده باشند، کما اینکه برعکس نیز، ممکن است مسلکی از نظر شعار زنده ولی از نظر روح بکلی مرده باشد و لهذا ممکن است فرد یا افرادی از لحاظ شعار تابع و پیرو یک مذهب شمرده شوند و از نظر روح پیرو آن مذهب نباشند و به عکس ممکن است بعضی روحا پیرو مذهبی باشند و حال آنکه شعارهای آن مذهب را نپذیرفتهاند
کاربر ۲۱۵۵۰۷۱
علاقه به خود که از آن به «حبّ ذات» تعبیر میشود به غلط در انسان گذاشته نشده است تا لازم گردد از میان برداشته شود. اصلاح و تکمیل انسان بدین نیست که فرض شود یک سلسله امور زاید در وجودش تعبیه شده است و باید آن زایدها و مضرها معدوم گردند. به عبارت دیگر اصلاح انسان در کاستی دادن به او نیست، در تکمیل و اضافه کردن به اوست. وظیفهای که خلقت بر عهده انسان قرار داده است در جهت مسیر خلقت است، یعنی در تکامل و افزایش است نه در کاستی و کاهش.
کاربر ۲۱۵۵۰۷۱
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
۸,۸۰۰۶۰%
تومان