بریدههایی از کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
۴٫۶
(۲۶۲)
علی در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست: اصحاب جمل که خود آنان را «ناکثین» نامید و اصحاب صفّین که آنها را «قاسطین» خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها را «مارقین» میخواند:
parian
اما محبتی که قرآن دستور میدهد آن نیست که با هر کسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم، با او طوری رفتار کنیم که او خوشش بیاید و لزوما به سوی ما کشیده شود. محبت این نیست که هر کسی را در تمایلاتش آزاد بگذاریم و یا تمایلات او را امضا کنیم. این محبت نیست بلکه نفاق و دورویی است.
کتاب باز
انسانها نیز هیچ گاه بدون جهت با یکدیگر رفیق و دوست نمیشوند، کما اینکه هیچوقت بدون جهت با یکدیگر دشمن نمیشوند.
کتاب باز
ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد
چشم خود بر بست و چشم ما گشاد
kordelia
یکی از شگفتیها و برجستگیها و فوقالعادگیهای تاریخ زندگی علی که مانندی برای آن نمیتوان پیدا کرد همین اقدام شجاعانه و تهوّرآمیز او در مبارزه با این مقدس خشکههای متحجّر و مغرور است.
علی بر روی مردمی اینچنین ظاهرالصلاح و آراسته،[ با ]قیافههای حقبهجانب، ژندهپوش و عبادتپیشه شمشیر کشیده و همه را از دم شمشیر گذرانده است. ما اگر به جای اصحاب او بودیم و قیافههای آنچنانی را میدیدیم، مسلما احساساتمان برانگیخته میشد و علی را به اعتراض میگرفتیم که آخر شمشیر به روی اینچنین مردمی کشیدن؟!
محمد حسین
جوانی که از دیدن رویی زیبا و مویی مجعّد به خود میلرزد و از لمس دستی ظریف به خود میپیچد، باید بداند جز جریان مادی حیوانی در کار نیست
Moslem Shiri
غالبا خیال میکنند که حسن خلق و لطف معاشرت و به اصطلاح امروز «اجتماعی بودن» همین است که انسان همه را با خود دوست کند.
Moslem Shiri
تنها کسی موفق میشود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایدههای مختلف را جلب کند که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنمایاند. اما اگر انسانْ یکرو باشد و مسلکی، قهرا یک عدهای با او دوست میشوند و یک عدهای نیز دشمن
محمد حسین
نبیّ اکرم برای رسالتش مطالبه مزد کرد؛ دوستی خویشاوندان نزدیکش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟
قرآن خود به این سؤال جواب میدهد:
قُلْ ما سَاَلْتُکمْ مِنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ اِنْ اَجْرِیَ اِلاّ عَلَی اللّهِ.
بگو مزدی را که درخواست کردم چیزی است که سودش عاید خود شماست. مزد من جز بر خدا نیست.
یعنی آنچه را من به عنوان مزد خواستم عاید شما میگردد نه عاید من.
همای رحمت
قرآن سخن پیامبران گذشته را که نقل میکند میگوید همگان گفتند: «ما از مردم مزدی نمیخواهیم، تنها اجر ما بر خداست.» اما به پیغمبر خاتم خطاب میکند:
قُلْ لا اَسْألُکمْ عَلَیهِ اَجْرا اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی.
بگو از شما مزدی را درخواست نمیکنم مگر دوستی خویشاوندان نزدیکم.
همای رحمت
امیرالمؤمنین میفرماید:
اَشَدُّ الذُّنوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ. (نهجالبلاغه حکمت ۳۴۰)
سختترین گناهان گناهی است که گناهکار آن را آسان و ناچیز پندارد.
همای رحمت
. جلالالدین سیوطی در الدُّر المنثور در ذیل آیه ۷ سوره بینه از ابن عساکر از جابر بن عبداللّه انصاری نقل میکند که گفت در محضر پیغمبر بودیم که علی نیز به محضرش میآمد. حضرت فرمود: «وَ الَّذی نَفْسی بِیدِهِ اِنَّ هذا وَ شیعَتَهُ هُمُ الْفائِزونَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی سوگند به آن کسی که جانم در دست اوست این مرد و شیعیان او در روز قیامت رستگارانند.
همای رحمت
اهل عرفان و سیر و سلوک به جای پویش راه عقل و استدلال، راه محبت و ارادت را پیشنهاد میکنند. میگویند: کاملی را پیدا کن و رشته محبت و ارادت او را به گردن دل بیاویز که از راه عقل و استدلال، هم بیخطرتر است و هم سریعتر. در مقام مقایسه، این دو وسیله مانند وسایل دستی قدیم و وسایل ماشینی میباشند. تأثیر نیروی محبت و ارادت در زایل کردن رذایل اخلاقی از دل، از قبیل تأثیر مواد شیمیایی بر روی فلزات است
دلتنگِ ماه
تنگنظری مذهبی از خصیصههای خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی میبینیم. این همان است که گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشکمغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند.
m.r
اگر خیری در او هست خداوند او را به ما باز میگرداند و اگر خیری در او نیست، بهتر که رفت.
hamidkashi92
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علّتهای ما
همچنان خواهم خواند...
او به تیغ حلم چندین خلق را
واخرید از تیغ، چندین حلق را
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
همچنان خواهم خواند...
مَنْ عَشِقَ وَ کتَمَ وَ عَفَّ وَ ماتَ ماتَ شَهیدا.
آن که عاشق گردد و کتمان کند و عفاف بورزد و در همان حال بمیرد، شهید مرده است.
همچنان خواهم خواند...
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد
از سمک تا به سماکش کشش لیلی برد
همچنان خواهم خواند...
ذره ذره کاندر این ارض و سماست
جنس خود را همچو کاه و کهرباست
همچنان خواهم خواند...
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
۸,۸۰۰۶۰%
تومان