بریدههایی از کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
۴٫۶
(۲۶۲)
همچنان که امام صادق علیهالسلام فرمود:
تَعْصَی الاِْلهَ وَ اَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ
هذا لَعَمْری فِی الْفِعالِ بَدیعُ
لَوْ کانَ حُبُّک صادِقا لاََطَعْتَهُ
اِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یحِبُّ مُطیعُ
خدا را نافرمانی کنی و اظهار دوستی او کنی؟! به جان خودم این رفتاری شگفت است. اگر دوستیات راستین بود اطاعتش میکردی زیرا که دوستدار، مطیع کسی است که او را دوست دارد.
همچنان خواهم خواند...
مردی به امام صادق علیهالسلام گفت: ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان اسم میگذاریم. آیا این کار، ما را سودی دارد؟ حضرت فرمودند: آری به خدا قسم «وَ هَلِ الدّینُ اِلاَّ الْحُبُّ» مگر دین چیزی غیر از دوستی است؟ سپس به آیه شریفه: «اِنْ کنْتُمْ تُحِبّونَ اللّهَ فَاتَّبِعونی یحْبِبْکمُ اللّهُ» استشهاد فرمود.
همچنان خواهم خواند...
در محضر امام باقر علیهالسلام بودم. مسافری از خراسان که آن راه دور را پیاده طی کرده بود به حضور امام شرفیاب شد. پاهایش را که از کفش درآورد شکافته شده و ترک برداشته بود. گفت: به خدا سوگند من را نیاورد از آنجا که آمدم مگر دوستی شما اهلالبیت. امام فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند آن را با ما محشور کند و قرین گرداند «وَ هَلِ الدّینُ اِلاَّ الْحُبُّ» آیا دین چیزی غیر از دوستی است؟
همچنان خواهم خواند...
فَسَوْفَ یأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَ یحِبّونَهُ.
خدا بیاورد قومی را که دوستشان دارد و آنها او را دوست دارند.
همچنان خواهم خواند...
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
زانکه عشق مردگان پاینده نیست
چونکه مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دو میباشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین کو باقی است
وز شراب جانفزایت ساقی است
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
همچنان خواهم خواند...
نیکخواهانم نصیحت میکنند
خشت بر دریا زدن بیحاصل است
شوق را بر صبر قوّت غالب است
عقل را بر عشق دعوی باطل است
همچنان خواهم خواند...
هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست
دل افسرده غیر از مشت گل نیست
الهی! سینهای ده آتشافروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز
همچنان خواهم خواند...
لَوْ ضَرَبْتُ خَیشومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیفی هذا عَلی اَنْ یبْغِضَنی ما اَبْغَضَنی، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمّاتِها عَلَی الْمُنافِقِ عَلی اَنْ یحِبَّنی ما أَحَبَّنی، وَ ذلِک اَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضی عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ اَنَّهُ قالَ: یا عَلیُّ لایبْغِضُک مُؤْمِنٌ وَ لایحِبُّک مُنافِقٌ.
اگر با این شمشیرم بینی مؤمن را بزنم که با من دشمن شود، هرگز دشمنی نخواهد کرد و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت، زیرا که این گذشته و بر زبان پیغمبر امّی جاری گشته که گفت: یا علی! مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمیدارد.
همچنان خواهم خواند...
علی همچون قوانین فطرت است که جاودانه میمانند. او منبع فیاضی است که تمام نمیگردد بلکه روز به روز زیادتر میشود و به قول جبران خلیل جبران از شخصیتهایی است که در عصر پیش از عصر خود به دنیا آمدهاند.
همچنان خواهم خواند...
هَلَک خُزّانُ الاَْمْوالِ وَ هُمْ اَحْیاءٌ وَ الْعُلَماءُ باقونَ ما بَقِیَ الدَّهْرُ، اَعْیانُهُمْ مَفْقودَةٌ وَ اَمْثالُهُمْ فِی الْقُلوبِ مَوْجودَةٌ.
گردآورندگان داراییها در همان حال که زندهاند مردهاند و دانشمندان (علمای ربانی) پایدارند تا روزگار پایدار است. جسمهای آنها گمشده است اما نقشهای آنها بر صفحه دلها موجود است.
همچنان خواهم خواند...
هر شخصیتی همسنخ خود را جذب میکند و غیر همسنخ را از خود دور میسازد. شخصیت عدالت و شرف، عناصر خیرخواه و عدالتجو را به سوی خویش جذب میکند و هواپرستها و پولپرستها و منافقها را از خویش طرد میکند. شخصیت جنایت، جانیان را به دور خویش جمع میکند و نیکان را از خود دفع میکند.
همچنان خواهم خواند...
علی علیهالسلام میفرماید:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِْخْوانِ وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیعَ مَنْ ظَفَرَ بِهِ مِنْهُمْ.
ناتوانترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوانتر آن که دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.
همچنان خواهم خواند...
عبدالرحمن بن ملجم مرادی از سختترین دشمنان علی علیهالسلام بود. علی خوب میدانست که این مرد برای او دشمنی بسیار خطرناک است. دیگران هم گاهی میگفتند که آدم خطرناکی است، کلکش را بکن. اما علی میگفت: قصاص قبل از جنایت بکنم؟! اگر او قاتل من است، من قاتل خودم را نمیتوانم بکشم. او قاتل من است نه من قاتل او.
همچنان خواهم خواند...
در مثنوی، دفتر دوم، داستان شیرینی را آورده است:
حکیمی زاغی را دید که با لکلکی طرح دوستی ریخته، با هم مینشینند و با هم پرواز میکنند! دو مرغ از دو نوع. زاغ نه قیافهاش و نه رنگش با لکلک شباهتی دارد. تعجب کرد که زاغ با لکلک چرا؟! نزدیک آنها رفت و دقت کرد دید هر دو تا لنگند.
آن حکیمی گفت دیدم هم تکی
در بیابان زاغ را با لکلکی
در عجب ماندم، بجستم حالشان
تا چه قدر مشترک یابم نشان
چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ
خود بدیدم هر دوان بودند لنگ
همچنان خواهم خواند...
شخصیت افراد از نظر عکسالعمل سازی در روحها و جانها یکسان نیست. به هر نسبت که شخصیتْ حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول میدارد و در دلها هیجان و موج ایجاد میکند، و هر چه عظیمتر و پرنیروتر است خاطرهانگیزتر و عکسالعمل سازتر است، خواه عکس العمل موافق یا مخالف.
همچنان خواهم خواند...
علی از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد. دلهای ما به طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق سر و سرّ و پیوستگی دارد، و چون علی را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق مییابند به او عشق میورزند. در حقیقت پشتوانه عشق علی پیوند جانها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرتها نهاده شده، و چون فطرتها جاودانی است مهر علی نیز جاودان است.
یاسمن
از جمله حقایق تاریخی اسلام که موجب اعجاب هر بیننده و محقق انسانشناس و جامعهشناس است، انقلابی است که اسلام در عرب جاهلی به وجود آورد. روی حساب عادی و با ابزار آموزشها و پرورشهای معمولی، اصلاح چنین جامعهای احتیاج به گذشت زمانی بسیار دارد تا نسل کهنه و مأنوس با رذایل منقرض گردد و از نو نسلی جدید پیریزی شود، اما از اثر جذبهها و کششها نیز نباید غافل بود که گفتیم همچون زبانههای آتش ریشهسوز مفاسد است.
غالب یاران رسول خدا به آن حضرت سخت عشق میورزیدند و با مرکب عشق بود که این همه راه را در زمانی کوتاه پیمودند و در اندک مدتی جامعه خویش را دگرگون ساختند.
یاسمن
از جمله حقایق تاریخی اسلام که موجب اعجاب هر بیننده و محقق انسانشناس و جامعهشناس است، انقلابی است که اسلام در عرب جاهلی به وجود آورد. روی حساب عادی و با ابزار آموزشها و پرورشهای معمولی، اصلاح چنین جامعهای احتیاج به گذشت زمانی بسیار دارد تا نسل کهنه و مأنوس با رذایل منقرض گردد و از نو نسلی جدید پیریزی شود، اما از اثر جذبهها و کششها نیز نباید غافل بود که گفتیم همچون زبانههای آتش ریشهسوز مفاسد است.
یاسمن
اساسا یک فرق بین مکتب انبیاء و مکتب فلاسفه همین است که شاگردان فلاسفه فقط متعلّماند و فلاسفه نفوذی بالاتر از نفوذ یک معلم ندارند، اما انبیاء نفوذشان از قبیل نفوذ یک محبوب است، محبوبی که تا اعماق روح محب راه یافته و پنجه افکنده است و تمام رشتههای حیاتی او را در دست گرفته است.
یاسمن
کوشش و کشش یا فعالیت و انجذاب باید همراه باشند. از کوشش بدون جذبه کاری ساخته نیست کما اینکه کشش بدون کوشش به جایی نمیرسد.
یاسمن
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
۸,۸۰۰۶۰%
تومان