بریده‌هایی از کتاب مطهری و مسئله‌ی زن

مانند آنکه در کشوری با اکثریت سفیدپوست یک فرد سیاه‌پوست به حکومت برسد و در نتیجه ادعا شود با این انتخاب تبعیض نژادی علیه سیاهان خاتمه یافته است.

انسان بودن زن موجب فراموشی زن بودن وی گردید.

نیچه اندرز می‌دهد که «پیش زنان می‌روی، تازیانه را به یاد داشته باش»

در سال ۵۶۸ میلادی برای رسیدگی به این مسئله که زن انسان است یا خیر کنفرانسی در فرانسه برگزار شد.

ارسطو نیز معتقد است که زن چیزی نیست مگر مرد ناکام، خطای طبیعت و حاصل نقصی در آفرینش (گری، ۱۳۷۸: ۷ و ۴۵).

نکتهٔ قابل تأمل در بررسی مراحل تطور حیات زن قطعیت ظلم به زنان است که به نظر می‌رسد، با توجه به عمومیت آن در میان ملل مختلف و طول دوره آن، مطلبی شایسته توجه و تدقیق است.

ویل دورانت می‌گوید: «مطلب دیگر اینکه اول ما باید ببینیم هر وقت که بخواهیم تاریخ را تفسیر کنیم، باید قانون اصلی حیات را جنگ بدانیم».

هیچ زنی نباید مجاز باشد تا در خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند؛ جامعه باید به‌طور کامل متفاوت شود؛ زنان نباید حق انتخاب داشته باشند. دقیقاً به این دلیل که در صورت داشتن حق انتخاب، بسیاری از آن‌ها سرگرم همان کارهای پیشین می‌شوند

نخستین پیش‌شرط آزادی زنان این است که جنس مؤنث را به طور کامل به بخش صنایع دولتی برگردانیم

فمینیست‌ها برخلاف نظر فروید که معتقد است حس عدالت‌خواهٔ به‌عنوان یک درک اخلاقی در مردان به حد کمال رشد می‌کند و زنان از آن بی‌بهره‌اند، زنان را دارای اخلاقی تحت عنوان اخلاق مسئولیت، غمخواری، تیمارداری یا مراعات می‌دانند.

در سال ۱۸۸۲‌ زنان انگلیسی توانستند صاحب حق مالکیت شده، پول حاصل از کار را برای خود نگاه دارند. جالب است که این قانون توسط کارخانه‌داران مجلس عوام انگلیس وضع شد تا مقدمهٔ جذب زنان به کارخانه‌ها باشد

نهضتی که در اروپا برای احقاق حقوق پامال‌شده زن صورت گرفت، به دلیل اینکه دیر به این فکر افتاده بودند، با دستپاچگی و عجله زیادی انجام گرفت. احساسات مهلت نداد که علم نظر خود را بگوید و راهنما قرار گیرد. از این رو تر و خشک با یکدیگر سوخت. این نهضت یک سلسله بدبختی‌ها را از زن گرفت و حقوق زیادی به او داد و درهای بسته‌ای به روی او باز کرد، اما در عوض، بدبختی‌ها و بیچارگی‌های دیگری برای خود زن و برای جامعه بشریت به وجود آورد.

وجود عدالت و حقوق مسبوق به وجود هیچ‌گونه قانون در عالم بشری نیست و بشر نمی‌تواند با وضع و تقنین قوانین ماهیت عدالت و حقوق انسانی بشر را دستخوش تغییر کند.

مثال، لایحهٔ حقوق زنان در فرانسه بلافاصله پس از وقوع انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹، تحویل پارلمان این کشور شد؛ با این حال این لایحه تصویب نشد. گفتنی است که خانم دوگوژ (Olympe de Gouges) تهیه‌کنندهٔ این لایحه، در سال ۱۷۹۳ با گیوتین اعدام شد.

ماکس نوتکِ آلمانی کتابی با عنوان آیا زن انسان است؟ نوشته است و در آن می‌گوید: «زنان به خاطر مغز کوچکشان در حکم حلقه مفقوده‌ای بین انسان و حیوان هستند و بایستی عنوان «نیمه‌انسان» را به آنها داد.

وی تصریح می‌کند که زن فقط برای مرد وجود دارد. زن برای این خلق شده است که پسند مرد واقع شود و از وی اطاعت کند؛ این اقتضای طبیعت است (روسو، ۱۳۴۵: ۲۴۴).

یهودیان قدیم برای تولد دختر برخلاف پسر، شمع روشن نمی‌کردند و مادری که دختر زاده را موظف به دو بار غسل می‌کردند. پسر که به عهد خود با یهوه می‌بالید، در نماز خود این عبارت را تکرار می‌کرد که «خدایا تو را سپاسگزارم که مرا کافر و زن نیافریدی» (Royden, ۱۹۱۷: ۴۵؛ به نقل از دورانت، ۱۳۶۹: ۱۴۹).