بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیایش دریا | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیایش دریا

بریده‌هایی از کتاب نیایش دریا

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۹ رأی
۴٫۶
(۹)
نیایش دریا الهام گرفته از داستان آلان کردی، پسر بچهٔ سه سالهٔ سوری و پناهنده‌ای بود که در سپتامبر ۲۰۱۵ در تلاش برای رسیدن به امنیت در اروپا، در دریای مدیترانه غرق شد. در طی یک سال بعد از مرگ آلان ۴۱۷۶ نفر دیگر در تلاشی مشابه جان باخته یا مفقود شدند. این کتاب تقدیم به هزاران پناهنده‌ای‌است که برای فرار از جنگ و مرگ در دریا غرق شدند.
مادربزرگ علی💝
دعا کنم که پروردگار کشتی را به درستی هدایت کند، زمانی‌که خشکی‌ها از نظر پنهان می‌شوند و ما همچون بال مگس در میان موج‌های خیزان بالا و پایین و این‌سو و آن‌سو می‌شویم و به راحتی در کام آن کشیده می‌شویم.
📖
"آه، اما عزیز دلم اگر می‌دیدند. حتی نیمی از آنچه تو دیده بودی. اگر می‌دیدند. حتماً حرف‌های پر مهرتری به زبان می‌آوردند."
serendipity
"آه، اما عزیز دلم اگر می‌دیدند. حتی نیمی از آنچه تو دیده بودی. اگر می‌دیدند. حتماً حرف‌های پر مهرتری به زبان می‌آوردند."
یك رهگذر
افغان‌ها و سومالی‌ها و عراقی‌ها و مردم اریتره و سوریه. همه‌مان بی‌قرار طلوع خورشید، همه‌مان نگران. همه‌مان در جستجوی خانه. شنیده‌ام که گفته‌اند ما مهمان ناخوانده‌ایم. که پذیرای ما نیستند. که باید بدبختی‌هایمان را جای دیگری ببریم.
serendipity
تو می‌دانی می‌شود از حفرهٔ بمب، چاله‌ای ساخت برای شنا. تو یاد گرفته‌ای که خون تیره بهتر از روشن است.
masoome
ای کاش کوچه‌های شلوغی که بوی کوبه‌های سرخ‌شده می‌دادند و پیاده‌روی‌های عصرانهٔ من و مادرت دور میدان ساعت را به یاد می‌آوردی.
ناپلئون
تو می‌دانی می‌شود از حفرهٔ بمب، چاله‌ای ساخت برای شنا. تو یاد گرفته‌ای که خون تیره بهتر از روشن است.
Melikathe3D
تو یاد گرفته‌ای که مادرها، خواهران و هم‌کلاسی‌ها را می‌توان بین شکاف‌های باریک سیمان، آجرها و تیرآهن‌های برهنه پیدا کرد، همچون وصله پینه‌های کوچک پوست‌های آفتاب سوخته که در میان تاریکی می‌درخشند.
serendipity
افغان‌ها و سومالی‌ها و عراقی‌ها و مردم اریتره و سوریه. همه‌مان بی‌قرار طلوع خورشید، همه‌مان نگران. همه‌مان در جستجوی خانه. شنیده‌ام که گفته‌اند ما مهمان ناخوانده‌ایم. که پذیرای ما نیستند. که باید بدبختی‌هایمان را جای دیگری ببریم.
serendipity
"آه، اما عزیز دلم اگر می‌دیدند. حتی نیمی از آنچه تو دیده بودی. اگر می‌دیدند. حتماً حرف‌های پر مهرتری به زبان می‌آوردند."
serendipity
تو یاد گرفته‌ای که مادرها، خواهران و هم‌کلاسی‌ها را می‌توان بین شکاف‌های باریک سیمان، آجرها و تیرآهن‌های برهنه پیدا کرد، همچون وصله پینه‌های کوچک پوست‌های آفتاب سوخته که در میان تاریکی می‌درخشند.
serendipity

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد