دخترکان ۱۸ – ۲۰ ساله که هیچی از جنگ و نظامیگری نمیدانستند و فکر میکردند با نفربرهای صدام، تختهگاز تا خود تهران خواهند رفت و ۳ روزه ایران را فتح میکنند، در بنبست هویتی و وجودی قرار گرفتند.
یکییکی نارنجک را از جیب درآورده، برای اینکه هم چهرهشان متلاشی شود و هم اثر انگشتشان از بین برود، نارنجک را در مشت، جلوی صورت گرفته، فریاد زدند:
"قسم به مسعود، قسم به مریم، تسلیم ننگ است ..."
و نارنجک جلوی صورتشان منفجر شد.
و از شهادتین و مسلمانی هیچ بهگوش نرسید، مگر قسم به مسعود و مریم!
•متکلم وحده•