بریدههایی از کتاب دلآشوبه
۳٫۷
(۶۶)
برای همیشه داشتن یک نفر باید از یک رابطه مراقبت کرد.
sarina_asadi
با هم قرار را بر این گذاشتند که کار عصر را تعطیل کنند و به همان تپه مشرف به غروب خورشید بروند و کمی تفریح کنند.
این ایده که باید از عشق میانشان مثل کودکی نوپا پرستاری و مواظبت کنند، در ذهن هر دو پر رنگ و زنده بود. هر از چندگاهی باید با هم به این تپه میآمدند و برای هم وقت ویژه میگذاشتند تا ملال زندگی، سر و کلهاش پیدا نشود و البته در این چند ماه کوتاه انگار این نسخه جواب داده بود و این دیدار در جوار غروب خورشید انرژی تازهای به رابطه شان میداد.
ellena_1988
آن مردک نشان میداد که شیفته ام شده است. برایش مهم نبود چه پیش میآید، فقط میخواست این رابطه شکل بگیرد. از فکر این که هنوز زیباییم کسی را شیفته میکرد، لذت میبردم. دلم میخواست اشتباه کنم. مثل نوجوانی ام با تو، دلم میخواست خطهای قرمز را رد کنم، دلم میخواست باور کنم هنوز داستان ام به آخر نرسیده است. ولی باور کن آن رابطه کثیف جنسی تاوانی بود که باید برای نگه داشتن آن رابطه میدادم.
عاطفه
یک روز صبح، یک رهگذر در ساحل از دیدن صورت ورم کرده او حالش بد میشد و شاید زندگی اش هم برای همیشه به هم میریخت
reza
درمانگر در یکی از جلسات خصوصی که با او داشت، مدل رابطهای را معرفی کرد که ناتوانی از برقراری آن، مشکل آن روزهایش بود. درمانگر از فیلسوفی به اسم "مارتین بوبر" نام برد، که مدل رابطهای من_-تو اش معروف است و با این که چیز خاصی از توضیحات فلسفی درمانگر نفهمیده بود، آن قدر موضوع دستش آمده بود که وقتی تو در رابطه با دیگری او را ابزار، وسیله و شیء، در نظر بگیری دیگر رابطهای وجود ندارد. رابطه با یک شی با رابطه با "تو" فرق دارد. اگر یک بار رابطه با "تو" را تجربه کنی، دیگر تن به رابطههای مزورانه و سودجویانه که فرد مقابل تنها وسیله رسیدن به نیازها است، نمیدهی.
Aysan
بخش قدرتمندتری در وجودش مدیریت را به دست داشت و انگار که اجازه هیچ حماقت عاشقانه ای را نمیداد. دیگر فریب جادوی عشق برایش نجات دهنده نبود.
Aysan
رویاهای عاشقانه، آن روی دروغین خود را چنان به او نشان داده اند که جای بازگشت و خودفریبی باقی نمانده است.
Aysan
دیگر فریب جادوی عشق برایش نجات دهنده نبود.
Amin.e
فقط یک مستخدم بودم که مواجبش حرفهای دروغین عاشقانه و مزد نهایی اش خیانت تلخی بود که بند بند وجودم را آتش زد.
Amin.e
قرص آرامبخش راه حل جدیدی بود که اجازه میداد بدون دردسر زیاد و کلنجار رفتن با خودش بخوابد و به جز کمی کسل بودن در صبح و سخت جدا شدن از رخت خواب، مشکل دیگری هم به بار نمیآورد. در کل آرامتر بود. ولی در درونش دل آشوبه و نگرانی عجیبی احساس میکرد.
sarina_asadi
مدام کوشش میکرد در همین لحظه و در حال زندگی کند، اما این کار ساده نبود.
sarina_asadi
یادش نمیآمد که کی و چه طور از آن حال و هوا در آمد و چه کسی کمکش کرده بود. اصلا کسی کمکش کرده بود یا نه؟
sarina_asadi
برای او هر چیز حکمتی داشت و جهان سرشار از نادانستههایی بود که حکیمی الهی با تمام جزئیات در آسمانها ادارهاش میکند
sss
اما این بار از ژرفای وجودش حس میکرد که حمایت شدن و پرستاری شدن چه لذتی دارد.
sss
به راحتی میشد انزوای خودخواسته شان را دید و به این نتیجه رسید که آنها از این انزوا سود استخراج کرده اند. و این مردم گریزی اختیاری رابطه شان را قویتر و نزدیکتر کرده است. از این گذشته هیچ کدام دوست صمیمی واقعی ای هم نداشتند. در گذشته هم همین طور بودند و اصولا به نزدیک شدن زیاد به دیگران علاقهای نشان نمیدادند. حالا هم سعی در برقراری رابطه با هیچ فرد جدیدی نداشتند. یک گوشی همراه داشتند که با هم از آن استفاده میکردند و تلفن تازهای که از مخابرات برای خانه گرفته بودند هم جز شماره همان گوشی، شماره دیگری را نگرفته بود.
ellena_1988
برای همیشه داشتن یک نفر باید از یک رابطه مراقبت کرد. این حرفی بود که مشاورش قدیم ترها زده بود
ellena_1988
درمانگر از فیلسوفی به اسم "مارتین بوبر" نام برد، که مدل رابطهای من_-تو اش معروف است و با این که چیز خاصی از توضیحات فلسفی درمانگر نفهمیده بود، آن قدر موضوع دستش آمده بود که وقتی تو در رابطه با دیگری او را ابزار، وسیله و شیء، در نظر بگیری دیگر رابطهای وجود ندارد. رابطه با یک شی با رابطه با "تو" فرق دارد. اگر یک بار رابطه با "تو" را تجربه کنی، دیگر تن به رابطههای مزورانه و سودجویانه که فرد مقابل تنها وسیله رسیدن به نیازها است، نمیدهی.
ellena_1988
خود درمانی از نوع مواجهه به آینده احتمالی و پیش رو که میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد و وقایعی را رقم زند که ترسهای درونی ما معطوف به آن است.
sgh
استفاده از تحلیل رویا در روانکاوی و چگونگی فرآیند وسواسهای ذهنی و درگیر شدن بخشهای مختلف وجود در خلال داستان مدنظر قرار داده شده است و دید من به داستان از نگاه یک تحلیل گر روان بوده است
reza
حجم
۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
قیمت:
رایگان