بریده‌هایی از کتاب آشپزی برای پیکاسو

«همه همیشه شهرت می‌خوان، اما هیچ‌کس نمی‌خواد که درست کار کنه. سال‌ها طول می‌کشه تا بشه یک حرفه رو یاد گرفت، هر حرفه‌ای. با فرض اینکه کسی در وهلهٔ اول استعدادش رو هم داشته باشه.»

هیچ‌کس نمی‌تواند بدون نابودکردنِ چیزی ارزشمند، چیز دیگری را خلق کند.

گاهی‌اوقات آدم‌ها به‌خاطر مصیبت‌های زیادی که توی زندگی‌شون کشیدن بدعُنق و پرخاش‌جو می‌شن، فقط برای‌اینکه آسیب‌پذیری بیش از حدشون رو از دیگران مخفی کنن.»

«اگه چیزی رو توی زندگی‌ت می‌خوای، نباید خیلی خوب و مؤدبانه دنبالش بگردی. نباید نامه بنویسی. باید به‌خاطرش بُکشی.»

ما همیشه نمی‌تونیم اون چیزی رو که می‌خوایم به‌دست بیاریم، اما می‌تونیم یاد بگیریم که بعضی از رؤیاهامون رو قربانی کنیم تا مطمئن بشیم زندگی‌مون به یه مشت کابوس ختم نمی‌شه.

هرکسی یه ستارهٔ نورانی داره که اون رو به‌طرف سرنوشتش فرا می‌خونه، اما اگه تو از گوش‌کردن به ستاره‌ت دست برداری، صدا در طی سال‌ها مبهم‌تر می‌شه تا اینکه دیگه نمی‌تونی اون رو بشنوی.

«زن‌ها هم باید نقاشی کنند. چهرهٔ انسان آن‌قدر بااهمیت است که نباید فقط به‌عهدهٔ چشم‌های مردها گذاشته شود!»

اگه می‌خوای بدونی چطور یه مرد وقتی زنش شدی باهات رفتار می‌کنه، فقط نگاه کن چطور با مادرش رفتار می‌کنه.

واقعاً انتخاب با توست که تصمیم بگیری چه کسی می‌خواهی باشی و همان راهی را به‌سوی زندگی پیدا کنی که از صمیم قلب خواهانش هستی...

اگر در شرایط سخت تاب بیاوری، سرانجام برای تلاش‌هایت پاداش خواهی گرفت.

آدم باید مرتب باشد، نظم کلید کار است.

اگه مجبور باشی واسهٔ یه مرد بجنگی، مبارزه رو از پیش باختی.

دلتنگ‌کننده و درعین‌حال به‌طرزی عجیب رها، که بتوانی آن‌طور که دوست داری بیایی و بروی؛ نه مجبور باشی خودت را برای کسی توضیح دهی و نه به حرف‌های سرزنش‌آمیز دیگران گوش دهی.

خوشحال باش که خاطرات خوبی از عشق داری. اما اشتباهه که سعی کنی همیشه به‌دنبال شادی باشی. این اشتباه باعث می‌شه فرصت‌هایی رو که همین الان داری از دست بِدی.

عشق رو فقط جایی پیدا می‌کنی که بتونی با شجاعت حقیقت رو ببینی

به دلایلی، وقتی می‌خواهی هندوانه زیر بغل مردها بگذاری یا حواسشان را پرت کنی، کمی احمقانه رفتارکردن ظاهراً جواب می‌دهد. مثل پسربچه‌ای که می‌خواهد کلکسیون کارت بیسبالش را نشانت دهد، گیل هم مشتاقانه سرحال آمد

هر عکاسی یه نقاش درونش داره که منتظره به هر شکلی آزاد بشه

ترجمهٔ این کتاب را تقدیم می‌کنم به همهٔ مادربزرگ‌ها، مادرها، دخترها و نوه‌های دختریِ ایران‌زمین. و در آخر از شما خوانندگان گرامی یک تقاضا دارم: لطفاً این کتاب را با شکم خالی نخوانید!

هرکسی یه ستارهٔ نورانی داره که اون رو به‌طرف سرنوشتش فرا می‌خونه، اما اگه تو از گوش‌کردن به ستاره‌ت دست برداری، صدا در طی سال‌ها مبهم‌تر می‌شه تا اینکه دیگه نمی‌تونی اون رو بشنوی.

آندین هیچ کاری رو به روش معمول انجام نمی‌داد. ترسی نداشت از اینکه دست به کارهای جدید بزنه و مواد غذایی مختلف رو باهم قاطی کنه. این کار نه‌تنها از اون یه سرآشپز برجسته ساخته بود، بلکه اون رو تبدیل به یه زن باابهت هم کرده بود.