بریدههایی از کتاب خود ناشناخته؛ فرد در جامعه امروزی
۲٫۴
(۱۷)
هزاران هزار صفر را که کنارِ هم بگذاری نتیجه همان صفر یعنی هیچ است. آری، همه چیز بستگی به ارزش افرادی دارد که دور هم جمع شده و آن چیز را ساختهاند. اما کوتهفکری که عادت عصر ما شده و سرنوشت ما را تعیین میکند باعث آن شده است که ما فقط به انبوهی افراد و سازمانهای تودهای و تلمبار فکر میکنیم و فقط عاملی اصلی و مهم که میشناسیم عدد است.
گو اینکه هرکس به آسانی میتواند بفهمد که دنیا از دست تودههای به صف کشیده و جامعههای پرورشیافته انضباطی سربازی در دست یک دیوانه چهها که نکشیده است. افسوس که این همه واقعیتها و حقایق به مغز ما مردم فرو نمیرود و کوردلی ما در این مورد به مرحله خطرناکی رسیده است. مردم با دلخوشی به سازماندادنها و اعتقاد بر این که فقط ــ آری فقط ــ کارهای دستهجمعی و تودهای نوشداروی همه دردهاست، پرداخته؛ بدون اینکه کمترین توجهی به این حقیقت و واقعیت داشته باشند که هر اندازه قدرت این اجتماعات بیشتر شود برای سجایا و اخلاق بیشتر خطرناک است
Javad Azar
. تا روزی که فرد نتواند روی پای خود بایستد، فضایل و ارزشهای محسوس و ملموس او فایده کمی برای او داشته و حتی میتوان گفت هیچ فایدهای برای او ندارد. چرا که این فضایل و ارزشهای ظاهری جانشین سجایا و خصایل حقیقی و انسانی او شده و آنها را پایمال خود کرده و فردیت و شخصیت صاحب آن فضایل و ارزشها را از میان برده است.
البته که جامعه حق دارد در برابر خیالبافیهای بیرون از اندازه افراد، خود را حفظ کند. اما کدام جامعه؟ آن جامعهای که از افراد بیشخصیت و از افرادی که روی پای خود نایستادهاند و در مقابل افراد زورمندی که میخواهند بر گرده آنها سوار شوند هیچ پناهی ندارند؛ این افراد به هر اسم و رسمی که میخواهند دور هم جمع شوند بشوند، بالاخره جامعهای که این افراد آن را تشکیل دادهاند جامعهای است که از خود هیچ تصمیم و ارادهای ندارد و چنین جامعهای فقط به کار این میخورد که آلت دست و آلت فعل جباران (تورانیان۱۱) و افراد زورمندی گردند که جز حرص قدرت و زورمندی هیچ در خود ندارند.
Javad Azar
در این عصری که ما در آن هستیم؛ آنقدر گوش مردم از این جار و جنجالهای تبلیغاتی: اندرزهای اجتماعی، راهنماییهای دلسوزانه پر شده که روح آنها را به عصیان آورده است؛ در مورد بیمار خود برای یک دفعه هم که شده باید او را راحت بگذاریم. و از این نوع «بایستیها» و «بایدها» که هیچ سودی ندارد بهکار نبریم. در برابر این هجومهای خارجی که به مریض واردشده و همچنین ناملایمات درونی که روح او را فرسوده ساختهاند؛ در قدم نخست پزشک باید به شکل یک وکیل مدافع، مدافع از شخصیت او، وارد میدان عمل شود. چرا که همین که صحبت از تغییر دید کسی به میان آید، ترس از این پیش میآید که غرائز لجامگسیخته و نافرمان او فرمانروایی یابند. اما گرچه احتمال این پیشامد هست، نباید خطر آنها را بیش از آنچه هست بزرگتر به نظر آوریم؛ زیرا که هنوز در فرد بیمار موانع داخلی و خارجی مؤثری برای پیشگیری از لجامگسیختگی و نافرمانی غرائز نهفته وجود دارد که عمده آن موانع عبارت باشند از: ذوق سلیم، اخلاق، ترس از رسواییها و بالاتر از همه ترس از قوانین کیفری و مجازاتها.
Javad Azar
طبعا چنین تلاش در مورد آن روحانی که راهنمای روحانی و به اصطلاح «آرامشبخش روحی» مردم است نیز صدق میکند، مگر آنکه آن روحانی تنها سعیش در این باشد که هرچه بیشتر مردم را در گروه خود جمعآوری کند و دیگر به تربیت روحی فردفرد آنها کاری نداشته باشد. این موضوع به این معنی است که هنگامی که رهبران روحانی فقط به تلمبارشدن تودههای معتقدین به دور هم قناعت میورزند، حقِّ فرد در زندگی پایمال شده و خود فرد در آن اجتماع خرد شده و مضمحل میگردد. اما اگر از سنّتهای مذهبی به شکل سرمشق و نمونههایی که برای تربیت روحی مردم گذارده شده استفاده شود، آن وقت است که ما دست فرد را گرفته و بر پای داشتهایم. مثلاً هرگاه از حضرت مسیح (ع) و زندگی او به عنوان یک فرد نمونه کامل و آرمانی استفاده شود که مردم در این راه با توانایی خود، گو اینکه کم باشد، و در محیط خود، اگرچه کوچک باشد، بکوشند. آنجاست که از مذهب و صاحب مذهب نتیجه گرفته شده است. اما امروزه چقدر از مردم در این راهاند، داوری آن را به خود مردم وامیگذارم.
Javad Azar
حجم
۱۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
حجم
۱۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۱,۵۰۰۳۰%
تومان