بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شایو؛ پایین رفتن خورشید | صفحه ۱۲ | طاقچه
کتاب شایو؛ پایین رفتن خورشید اثر اوسامو دازای

بریده‌هایی از کتاب شایو؛ پایین رفتن خورشید

امتیاز:
۴.۲از ۴۹ رأی
۴٫۲
(۴۹)
آدم چه احساسی داره وقتی می‌فهمه دیگه تو زندگی قرار نیست مزهٔ شادی رو بچشه؟
کارشناس برجسته اتلاف وقت
حتی تازه‌جوون‌ها هم دیگه شاداب و سرزنده نیستن. تو همون غنچگی درگیر برگ‌ریزون شده‌ان. شبنم سرد. انگار شبنمِ منجمدِ نابهنگامی سراسر جهان رو در بر گرفته.»
کارشناس برجسته اتلاف وقت
شاید نباید ظاهری که این جماعت برای گذران زندگی به خود می‌گیرند، هر قدر هم که زشت باشد، خوار شمرده شود و مورد بیزاری باشد. زنده‌بودن. زنده‌بودن. تعهدِ کلان و تاب‌ناپذیری‌ست که آدم زیر آن تنها با دلهره نفس می‌کشد.
کاربر ۲۶۹۶۴۰۷
یاد مَثلی از انجیل افتادم که بچگی‌ها در کلاس‌های یکشنبه به ما آموخته بودند: گفتار شایسته چون سیب زرینی‌ست با نمای سیمین
nmroshan
منطق، به‌ناچار، عشقِ به منطق است. عشقی برای زندگان نیست. پول و زن. منطق تشر می‌خورد، پا پس می‌کشد و بی‌مهابا می‌گریزد. گواهی دلیرانهٔ دکتر فاوست مبنی بر اینکه لبخند دوشیزه‌ای می‌ارزد به تمام تاریخ، فلسفه، آموزش، دین، قانون، سیاست، اقتصاد و دیگر شاخه‌های دانش‌اندوزی و یادگیری. یادگیری نام دیگر بیهودگی‌ست. تلاش انسان‌هاست برای انسان‌نبودن.
کاربر ۲۶۹۶۴۰۷
اگر به حس نورِ کم‌رمقی که آدم پس از درنوردیدنِ همهٔ مرزهای اندوه به دست می‌آورد بتوان گفت شادی، پس امپراتور، مادر و حتی خود من نیز خوشحال به حساب می‌آییم.
statxcx
به‌تازگی دریافته‌ام چرا جنگ، صلح، اجتماع، داد و ستد و سیاست در این جهان وجود دارند. گمان نکنم شما بدانید. برای همین است که همیشه ناراحت‌اید. به شما می‌گویم چرا: چون مادران بچه‌های زنده می‌زایند.
نسیم رحیمی
کوچک‌ترین دلیلی برای ادامهٔ زندگی نمی‌بینم. تنها آن‌هایی که دلیلی برای ادامهٔ آن دارند باید ادامه دهند. همان‌طور که آدم حق زندگی دارد، حق مردن نیز باید داشته باشد.
نسیم رحیمی
«مادر، من تازگی‌ها به چیزی رسیده‌ام که آدم رو کاملاً از بقیهٔ جونورها جدا می‌کنه. اینکه آدم سخنگوئه، آگاهی داره، اصول و سامان اجتماعی خودش رو داره رو خودم می‌دونم، ولی مگه باقی حیوون‌ها هم (بدون درنظرگرفتنِ اختلاف درجه‌ها) این‌ها رو ندارن؟ حتی احتمال داره اون‌ها دین هم داشته باشن. آدم به اشرف مخلوقات بودنش می‌نازه، ولی انگار اساساً کوچک‌ترین اختلافی با بقیهٔ جونورها نداره. ولی مادر، به یه چیزی رسیده‌ام که آدم رو بی‌چون و چرا از اون‌ها جدا می‌کنه. شاید سر درنیاری. نیرویی ویژهٔ آدمی: رازداشتن. منظورم رو می‌فهمی؟»
نسیم رحیمی
«صِرفِ داشتن نام و مقام کسی رو اشراف‌زاده نمی‌کنه. بعضی‌ها نجیب‌زاده‌هایی بزرگ‌ان، اما نامی جز اون که طبیعت به اون‌ها بخشیده ندارن. یه سری هم مثل ما؛ نام‌زاده‌ایم و تنها نامی رو یدک می‌کشیم. بیشتر به آواره‌ها می‌مونیم تا اشراف‌زاده‌ها.
نسیم رحیمی

حجم

۱۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

حجم

۱۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۵۰%
تومان