بریدههایی از کتاب باغهای همیشه بهار
نویسنده:علیاصغر عزتیپاک
ویراستار:محمدمهدی عقابی
انتشارات:انتشارات سوره مهر
دستهبندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
حضرت ادامه داد: «عمر، از خدا بترس! و توجه داشته باش هر چه را که دوست میداری در هنگام ملاقات با خدا همراهت باشد، از پیش بفرست؛ و از هر چیزی که میترسی خدا را با آن ملاقات کنی، دوری کن. حواست باشد مبادا از بازار این دنیا، جنسی بخری که در پیشگاه خداوند به هیچ نیرزد و بیارزش باشد! از خدا بترس، عمر، و درِ بارگاهت را به روی مردم باز کن، و به دربانان بسپار که مزاحم آنان نشوند. به کمک مظلوم بشتاب و حق مردم را از ظالم بستان!»
k.mehrabi
ـ حق با تو بود، عبدالله؛ هنوز نشانی از آن ۳۱۳ یارِ خالص و ناب نیست! به خدمت جعفر صادق رسیدم و پرسیدم: «تکلیف چیست؟»
گفت: «شک نکن که هر یک از ما اهل بیت، اگر آن ۳۱۳ نفر را داشته باشد، بیهیچ معطّلیای قیام خواهد کرد و تا براندازی ستم از پای نخواهد نشست!»
k.mehrabi
همواره خطاب به من میفرمود: «پسرم، از سستی و بیقراری برحذر باش؛ زیرا این دو، کلید همهٔ بدیها هستند. بدان که اگر سستی کنی، هرگز حقی را ادا نخواهی کرد؛ و اگر بیقرار باشی، بر حق صبور نتوانی بود.»
k.mehrabi
شنیدم که میگفت: «خدایا، تو پاک و پاکیزهای؛ تو به حقیقت پروردگار من هستی. پروردگارا، برای تو از روی بندگی سجده میگزارم. خدایا، اعمال و کردار ناچیزم را افزون کن! بارالها، مرا از عذابت رهایی بخش، و ببخشای در روزی که بندگانت را برمیانگیزی؛ چرا که تو همواره بسیار توبهپذیر و مهربانی!»
k.mehrabi
من اعتقاد دارم که عمل به این سخنان میتواند دنیا و آخرت هر کسی را که به مقامی میرسد، آباد کند. حضرت ابتدا فرمود: «توصیهٔ من به تو این است که مسلمانان کوچک را فرزند خود بدانی، و میانهسال آنان را برادر، و بزرگانشان را پدر. هان ای عمر، به فرزندت رحم کن، به برادرت کمک کن، و به پدرت نیکی روا دار!»
k.mehrabi
هنوز طنین اولین جملاتی را که در آن لحظه از زبان حضرتش شنیدم، در خاطرم دارم: «اگر میخواهی که بدانی در وجود تو خیری هست، به دلت توجه کن. اگر بندگان خوب خدا را دوست داری، و از افراد گناهکار بدت میآید، پس در وجودت خیر و نیکی است و خداوند تو را دوست دارد؛ اما اگر دیدی که از اهل اطاعت خوشت نمیآید و اهل گناه را دوست داری، بدان که در تو هیچ خیری نیست و خداوند از تو خشمگین است. و انسان با آن کسی در قیامت همنشین خواهد شد که در این دنیا دوستش دارد!»
k.mehrabi
میفرمود: «خودتان را در برابر قرآن بگذارید؛ اگر دیدید به راه قرآن میروید، پس پابرجا و استوار باشید. اگر دیدید که از قرآن دور افتادهاید، دیگر حق ندارید به خود ببالید؛ بلکه باید با نفستان مبارزه کنید و او را به راه آورید!»
k.mehrabi
میفرمود: «خداوند، سه چیز را در سه چیز پنهان کرده است: رضایت و خشنودی خود را در اطاعتش پنهان کرده؛ پس هیچ یک از فرمانهای الهی را کوچک نشمار که شاید رضای خدا در آن باشد. و خشم خود را در گناه و نافرمانی خود مخفی کرده؛ پس هیچ یک از گناهان را کوچک مشمار که شاید خشم خدا در آن باشد. و دوستانش را در بین مردم پنهان کرده؛ پس هیچ کس را کوچک و حقیر مدان که شاید همو از اولیای خدا باشد.»
k.mehrabi
نگاهش را دوخت به دوردست صحرا، و پس از مکثی کوتاه فرمود: «ای جابر، کسی که دین خالص و ناب الهی به قلبش راه یافته باشد، از غیر خدا روی برمیگرداند و قلبش تنها متوجه خداوند میشود. مگر دنیا چیست و چه میتواند باشد؟ آیا دنیا جز همین اسبی است که بر آن سوار میشوی؛ یا جز این لباسی است که میپوشی؟ جابر، بدان که مؤمنان دل به بقای دنیا نبستهاند و خود را از قرار گرفتن در آستانهٔ آخرت ایمن نمیپندارند. فتنهها و نیرنگهای دنیا، گوششان را از شنیدن ذکر خدا ناشنوا نکرده، و جلوههای زندگی دنیا، چشمشان را از دیدن نور الهی نابینا نکرده است. آنان از این رو پاداش نیکان را دریافت کرده و به رستگاری رسیدهاند!»
k.mehrabi
آنگاه سخنانش را اینگونه به پایان برد: «سه چیز است که در هر کس پیدا شود، ایمان او کامل است: یکم اینکه شادمانی و سرخوشی، او را به کار حرام نیندازد. دوم؛ اگر خشمگین شد، خشمْ او را از راه راست و از مسیر حقیقت دور نکند. سوم نیز اینکه وقتی به قدرت رسید، بیش از حق خود نخواهد!»
k.mehrabi
میفرمود: «پاداش صدقه و کمک به نیازمندان در روز جمعه، بیشتر از هر زمان دیگر است.»
k.mehrabi
حجم
۱۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد