بریده‌هایی از کتاب تعهد؛ فلسفه‌ی مدیریت منابع انسانی هوآوی

ما باید جرأت خطرپذیری داشته باشیم و در شرایط سخت بتوانیم به عملکردمان مسلط بشویم؛ که با چنین شهامت و اعتمادبه‌نفسی، می‌توان بازارها و فناوری‌های جدید را ایجاد کرد. ما باید به‌کارکنان خود کمک کنیم تا درک و بینش خود از فناوری و تجارت را بالا ببرند تا بتوانند دربرابر آزمون‌وخطا مقاومت کنند و نسل جدیدی از کارکنان را پرورش بدهیم. آزمون و خطا بهترین راه برای موفقیت است، تا وقتی که تلاش کنید می‌توانید موفق شوید و اگر تلاش نکنید هیچ شانسی نخواهید داشت زیرا بخت با افراد با شهامت و شجاع یار است.

ما افزایش سرمایه انسانی را نسبت به افزایش سرمایه مالی در اولویت قرار می‌دهیم.

دربرخی صنایع پیشرفته، ذهن انسان که اصطلاحاً به آن سرمایه دانش گفته می‌شود نقش مهم‌تری را نسبت به سرمایه پولی ایفاء می‌کند و دقیقا به‌همین‌دلیل باید روی کار و دانش تأکید داشته باشیم.

۴۰ ساعت کار در هفته فقط از شما یک آدم معمولی می‌سازد و شما هرگز نمی‌توانید به یک موسیقیدان، رقصنده، دانشمند، مهندس یا تاجر موفق تبدیل شوید؛ زیرا اگر شما هم مثل بقیه اغلب در کافه‌ها وقت می‌گذرانید، هرگز موفق نخواهید شد.

ما از تمام کارکنانی که متعهد بوده و بیش‌از توان خود همکاری می‌کنند، صرف نظر از ملیت و سابقه آن‌ها، قدردانی می‌کنیم، (رن ژنگفی. سخنرانی در جلسه "تیم مدیریت اجرایی و تیم کارکنان"،

در هوآوی ۴۰ درصد کارکنان ما در بخش تحقیق‌وتوسعه، ۳۵ درصد در فروش و بازاریابی و تنها ۱۵ درصد در ساخت و تولید مشغول به‌کارهستند.

در حوزه فناوری پیشرفته باید نقش دانش‌وکارآفرینی در ایجاد ارزش در حوزه فناوری پیشرفته را باید مجدداً تعریف کنیم، نمی‌توان صرفاً روی نقش کار، به‌خصوص کارِ دستی، تأکید کرد زیرا در شرکت‌های فناوری پیشرفته، کار دستی، بخش کوچکی از کل نیروی کار محسوب می‌شود. برای مثال، در هوآوی ۴۰ درصد کارکنان ما در بخش تحقیق‌وتوسعه، ۳۵ درصد در فروش و بازاریابی و تنها ۱۵ درصد در ساخت و تولید مشغول به‌کارهستند. از این ۱۵ درصد، کم‌تر از ۱۰ درصد کارکنانی هستند که کار دستی دارند. در چنین شرایطی، چه کسی ارزش‌آفرینی می‌کند؟ دیگر نمی‌توان گفت که کار باعث ارزش‌آفرینی می‌شود، بلکه باید روی نقش دانش‌وکارآفرینی در ایجاد ارزش تأکید کرد.

بنابراین، ما باید نسبت به حداکثرسازی منافع مشتریان متعهد باشیم. از نظر من، کیفیت بالا، خدمات مناسب و قیمت‌های پایین منجر به حداکثرسازی منافع مشتریان می‌شود و وقتی منافع مشتری به حداکثر برسد، آن‌ها به شما وفادار مانده، محصولات بیشتری را خریداری کرده و به ماندگاری و دوام شما کمک خواهند کرد. ما باید ساختارهای سازمانی، فرآیندها، سیستم‌ها، شیوه خدمات‌رسانی و مهارت‌های کاری را براساس این هدف تغییر بدهیم.

پیشرفت مداوم ما بستگی به این دارد که آیا می‌توانیم نیازهای مشتریان را برآورده سازیم.

پیشرفت و ماندگاری ما در گرو منافع و مصالح مشتریان است؛ بنابراین، هنگام توسعه شرکت، بخش خدمات را در اولویت قرار می‌دهیم و رضایت مشتری بهترین معیار برای اندازه‌گیری کار ما محسوب می‌شود.

هر شرکتی برای بقاء و ماندگاری به سوددهی نیاز دارد، اما ما فقط به‌دنبال سودهای منطقی هستیم؛ ما باید مطمئن شویم که شرکای ما نیز سود منطقی را کسب می‌کنند، در چنین حالتی می‌توان یک زنجیره صنعتی محکم بنا کرد

حداکثرسازی سود چیزی نیست که به‌دنبال آن هستیم چراکه درواقع حداکثرسازی سود منجر به خشک شدن آینده می‌شود (چیزی برای آینده نمی‌ماند) که به‌نوبه‌خود به وضعیت راهبردی ما صدمه خواهد زد. بنابراین هرشخصی باید این را در ذهن خود حک کند که ما باید از پتانسیل خود استفاده کرده، هزینه‌های عملیاتی را پایین آورده و خدمات پیشرفت‌های را به مشتریان خود ارائه کنیم، همچنین باید از طمع ورزیدن خودداری کرده و حاشیه‌های سود خود را پایین بیاوریم تا سودرسانی به مشتریان و تامین‌کنندگان را افزایش بدهیم. (رن ژنگفی. سخنرانی در جلسه تیم مدیران اجرایی و تیم کارکنان، آوریل ۲۰۱۰)

اولین ارزش هوآوی در هدف آن است. دیدگاه رایج امروز این است که شرکت‌ها باید به‌دنبال حداکثر سود باشند، بااین‌حال آن‌چه هوآوی به‌دنبال آن می‌باشد کاملاً متفاوت است، ما به‌دنبال حداکثر سود نیستیم، بلکه، سود خود را در یک سطح منطقی نگه می‌داریم، پس ما به‌دنبال چه هستیم؟ سعی ما براین است که به یک پیشرو جهانی تبدیل شده و خدمات کیفی را به مشتریان خود ارائه بدهیم.

هیچ چیز رایگان نیست؛ زندگی شاد را باید با تلاش و پشتکار به‌دست آورد. تعهد تنها راه موفقیت است و ما باید کاملا به‌خودمان تکیه کنیم تا آینده بهتری را بسازیم.

اساسی‌ترین هدف ما ماندگاری (بقاء) است و برای ماندگاری باید بازار کار داشت. اگر بازار کار وجود نداشته باشد، نمی‌توان به صرفه‌جوی حاصل در مقیاس دست یافت و اگر صرفه‌جویی در مقیاس نباشد نمی‌توان هزینه‌ها را کاهش داد. اگر نه هزینه‌های پایین و نه کیفیت بالا را داشته باشیم، رقابت برای ما دشوار شده و شرکت ما قطعا افول خواهد کرد.

درآمد، همه چیز نیست و صورت حساب‌های مالی جاری، نمی‌توانند ارزش واقعی را به درستی بیان کنند. درواقع، ارزش شرکت باید سودآوری بالقوه و جاری را منعکس کند. به‌همین‌دلیل هوآوی تا حد زیادی روی رشد پایدار تمرکز می‌کند.

شرکت باید نیاز مشتریان خود را تامین کند زیرا این‌کار اساس ماندگاری آن محسوب می‌شود، همچنین شرکت باید رضایت سهامداران خود را نیز کسب کند زیرا با این‌کار هدف سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری محقق می‌شود. شرکت باید رضایت مشارکت‌کنندگان ارزش را برآورده سازد، همچنین برای مشارکت کارکنان متعهد ارزش قائل شود، زیرا آن‌ها نیروی محرک رشد پایدار هستند.

ارزش چگونه ایجاد می‌شود؟ از دیدگاه رن: "منابع تمام شدنی هستند؛ تنها فرهنگ است که باقی می‌ماند. هوآوی هیچ منبع طبیعی ندارد که به آن متکی باشد. آن‌چه ما داریم قدرت ذهن کارکنان‌مان است و این برای ما به مثابه نفت، جنگل و زغال‌سنگ است. نبوغ انسانی خلق کننده همه ثروت‌ها است."

شد. رن ژنگفی، مدیرعامل هوآوی، با درک صحیح این مطلب، معتقد است که هوآوی فقط برای خدمت به مشتریان ایجاد شده است.

ارزش‌آفرینی تا اندازه‌ای یک تناقض است: هرچه شرکت خودخواه‌تر باشد فاصله بیشتری از اهداف خود می‌گیرد. در حالت عکس، اگر شرکت تاآن‌جاکه می‌تواند تلاش کند تا برای دیگران ارزش‌آفرینی نماید، این‌کار منجر به رشد و پیشرفت آن خواهد شد.