اگر از دنیا نگذشته باشی، حتی عبادتهایت هم، دنیاست؛ نمازت، گریهات، روزهات و... اما اگر از دنیا بزرگتر شده و عبور کرده باشی، خوردنت هم عبادت میشود.
...
داشته باشی راهی را که ابوذرها شصت ساله رفتهاند ششماهه بروی و روایت زیبای «الایمان مبثوث علی الجوارح»؛ ایمان در اعضای انسان پراکنده است را میخواند.
...
میگفت: اگر به من بگویند امام زمان (عج) در دو خیابان آن طرفتر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد امام (عج) نمیروم. چرا که آن وقت امام (عج) مرا توبیخ میکند: چرا سر پست خودت نایستادهای!
Ali Ali
سپس دراز کشید و چشمهایش را بست و گفت: خدایا من آمادهام! بیامرز و ببر. بعد از سکوتی نیمخیز شده گفت: مرگ شیرین است بچهها!
و راستی که مرگ نزد او چنین بود. بارها میگفت: من سالهاست که منتظرم. تشبیه زیبایی میکرد که: در جاده کمربندی دیدهای که بعضی با ساک دنبال اتوبوس میدوند و میگویند: «روی بوفه هم سوار میشوم»؟ من اینطور با ساک دنبال مرگم.
...
با عزم رفتن
از رنج و از غم
هم میتوان ره توشه برداشت
هم میتوان آسوده پر زد
...
بعضی عذرخواهی میکردند که: نمیشود نام شما را برد و ایشان میفرمود: باید حرف برسد و دلی به حق پیوند بخورد؛ از هر کس باشد. این اواخر به خیلی از دوستان میگفت: آن جزوه یا آن بحث را کتاب کن و اسم خودت را هم بزن! و واقعا برایش هیچ اهمیتی نداشت.
...
نه کوچک نباشید. ما دوستان بزرگ میخواهیم.
...
خدایا مرا از این احساس که خود را مقصر بدانم بیرون مبر!
...
در کوران انقلاب که بچهها داغ بودند و برای انقلاب میدویدند، او در عین تحرک پنهان به تحکیم بنیانهای فکری میپرداخت. او میدانست که روزی این شور و شوقها فروکش میکند و شبهات و زرق و برقها مطرح میشود. آن گاه مجاهد به منافق یا حداقل به دنیا پرست تبدیل میشود.
...
آدم پیدا کردنی نیست، ساختنی است. باید بسوزی و بسازی.
...