بریده‌های کتاب شلتاق؛ مجموعه غزل
کتاب شلتاق؛ مجموعه غزل اثر غلامرضا طریقی

کتاب شلتاق؛ مجموعه غزل

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۴از ۱۹ رأی
۳٫۴
(۱۹)
چه می‌داند کسی شاید شبی از قلب باران سر درآوردم
آرام
عشق آخرین تلاش بشر پیش از پذیرفتن مرگ است
اِیْ اِچْ|
عمر انسان قدر حرفی بود و باخت هر کس در بند ای کاش و اما بود
آرام
کاشکی عشق جهان را به فضایی ببرد که در آن دورترین بُعد زمان نزدیک است
آرام
می‌رسی چند ثانیه با من بگذرانی به حال پرسیدن در سؤالت جواب مستتر است در جوابم سؤال پنهان است
اِیْ اِچْ|
چه کرده‌ای که من تیزچنگِ چشم‌دریده میان این‌همه آهو دل شکار ندارم
اِیْ اِچْ|
نگرد نیست! که پیش از تو هر که جست نبود که عشق حادثه‌ای جز تب نخست نبود برای ما که پَر و بال کوچکی داریم شکستن قفس از ابتدا درست نبود من و تو زود شکستیم و دیر فهمیدیم که آسمان گذر بال‌های سست نبود به آسمان زدن و در فراز جان دادن مناسب هوسی که به بال توست نبود سفر به ساحت دریا درست بود ولی سزای چشمه که دست از جهان نشست نبود
احسان
بعد از تو درد مزمن مرموزی مانند درد کهنهٔ یک سرپر بی‌وقفه تیر می‌کشد از قلبش اما نمی‌شود نگران حتا
اِیْ اِچْ|
شاد زی با سیاه‌چشمان شاد شاد زی شاد هر چه بادا باد که جهانْ عمرِ رفته با غم را به کسی باز پس نخواهد داد با تمام وجود عاشق شو تا نگویی که اتفاق افتاد زندگی بادبادکی رنگی‌ست که به‌یکباره می‌رود بر باد می‌رود آن‌چنان که سیلابی از پس بند می‌شود آزاد می‌گریزد چنان که متهمی از شعاع شقاوت جلاد تا نکرده سفیدپوشت مرگ شاد زی با سیاه‌چشمان شاد
آرام
عمر انسان قدر حرفی بود و باخت هر کس در بند ای کاش و اما بود
م.حکیمی

حجم

۳۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۹ صفحه

حجم

۳۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۹ صفحه

قیمت:
۲۰,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد