بریدههایی از کتاب از نتایج سحر
۳٫۰
(۴)
اگر رخداد فرهنگی و ادبی قدسی و الهی باشد، خطرگاهها و رودررویان آن همیشه بیشتر و سرسختتر بودهاند و کمینکنندگان برای نادیده گرفتن، خوارداشت، و تحریف آن پُرشمارتر.
البرز بهرامی
شاعر باید زمانی دست به نوآوری بزند که درنگ ژرف در ادبیات کهن، رمز و راز زیبایی و مانایی آثار بزرگ، سیر تحول و تطور آثار، و مطالعهٔ دقیق و عمیق در صیرورت و تکوین آثار بزرگ کرده باشد؛ بدون این سلوک مدبرانه و صبورانه، هرگونه حرکت در نوآوری نوعی خیانت قلمداد میشود و اصولاً نوآوری جز از گذرگاه شناخت گذشته و راه رفته میسر نیست.
البرز بهرامی
راهی که نیما گشود، در شعر اخوان صیقل خورد و هموار شد و مسیری که سنایی گشود، زیر گامهای مولانا به «راهی» روشن و صراطی مستقیم بدل شد. نقدپذیری، بهویژه در تجربههای تازه، شرط کمال و اعتلاست.
البرز بهرامی
نقد مستمر و مداوم اثر خود و نهراسیدن از نقد دیگران ـ هرچند گاه تلخ و گزنده ـ راه باروری ذوق و اندیشه است. راههای تازه برای تبدیل شدن به جادهٔ هموار باید پای بخورند و گاه لگدکوب شوند تا مسافران بعدی نرم و راهوار در آنها حرکت کنند
البرز بهرامی
هنجارشکنی اگر هنجارمند نباشد، جز تخریب زبان و ادبیات فرجامی نخواهد داشت. گرایش به مدرنیته و گاه پستمدرن پوششی برای جبران ناتوانیهای برخی شاعران و اهالی ادبیات است. به قول نیچه ـ دربارهٔ شاعران سطحی ـ برخی عمداً گلآلوده میشوند تا عمیق جلوه کنند! یعنی پیچیدهگویی و ابهام و غموض در شعر برخی شبیه همان داستان لباس نامرئی هانس کریستن آندرسن است که حتی بزرگان را دچار توهم میکند.
البرز بهرامی
شعر انقلاب، شعر آشتی و همسازی و همراهی عناصر به ظاهر ناهمساز است و به زبان دیگر،
ـ آشتی شعر کلاسیک و نو
ـ آشتی شعر بومی و ملی با شعر جهانی
ـ همزیستی نسل پیشین شعری و نسل نوظهور
ـ همسایگی شعر رسمی فارسی با شعر گویشها و زبانهای محلی ایرانی
البرز بهرامی
در شعر انقلاب، نهتنها مردمباوری و مردمستایی هست، که شاعر خاضعانه و فروتنانه در برابر عظمت مردم سر خم میکند و خود را سرزنش میکند که فقط به وصف عظمت و شکوه ایمان و حرکت مردم بسنده کرده است. این ویژگی بعدها در سالهای دفاع مقدس چنان بارز و فراوان میشود که نوعی «خوداتهامی» را در شعر باعث میگردد.
البرز بهرامی
راه شناخت اینکه یک ملت با کدام هویت و شناسنامه در خطرگاهها حضور مییابد یا از دشواریها و عقبهها میگذرد آن است که به ادبیات دوران درگیری و خطر توجه کنیم.
البرز بهرامی
شعر انقلابی ـ دینی، یا بهتر است بگوییم نخستین طلیعهها و آذرخشهای شعر انقلاب اسلامی، بعد از خرداد ۱۳۴۲ و قیام نهضت امام خمینی (ره) شکل میگیرد و در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ در سرودههای دکتر شفیعی کدکنی، سید علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، و نعمت میرزازاده بارز و ممتاز میشود.
البرز بهرامی
اساسیترین کارمایهٔ شعر مشروطه، ناسیونالیسم، ملتگرایی، به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملت، آزادیخواهی، مبارزه با استعمار روس و انگلیس، مبارزه با استبداد، قانونخواهی، حقوق بشر، اندیشهٔ اتحاد اسلامی (این اندیشه توسط عالم و مبارز فراملی ایرانی، سید جمالالدین اسدآبادی یا افغانی، مطرح و ترویج شد) و انتقاد از اوضاع اجتماعی است.
البرز بهرامی
ساحت شعر آیینی که گستردهترین ساحت شعر انقلاب محسوب میشود، شامل:
ـ شعر نیایش (مناجاتها) و تحمیدیهها
ـ شعر نبوی
ـ شعر علوی
ـ شعر فاطمی
ـ شعر عاشورایی (این ساحت بسیار گسترده و وسیع است و شامل زیرشاخههایی چون شعر ابوالفضلی، زینبی، و شعر اصحاب میشود)
ـ شعر انتظار (شعر مهدوی یا شعر موعود)
ـ شعر آیینی ملی، بومی و منطقهای، فراملی
ـ شعر رضوی
البرز بهرامی
مجموعهٔ ساحتهای شعر انقلاب را به سه دستهٔ کلی میتوان تقسیم کرد:
۱. ساحتهای نوپدید مانند شعر دفاع مقدس
۲. ساحتهای تقویتشده مانند شعر اجتماعی و شعر کودک و نوجوان
۳. ساحتهایی با زبان و نگاه متفاوت مانند شعر عاشورایی، شعر جهانی، شعر انتظار، و شعر عاشقانه و عارفانه
البرز بهرامی
حق با شکارسری است که «هیچ شاعر و جریان شعری از تأثیر انقلاب و مظاهر آن برکنار نمانده است، گیرم فرمالیستها با تأخیر بیشتر!»
البرز بهرامی
شعر انقلاب اسلامی نمیتواند از نمودها و نمادهای دینی تهی باشد. پسوند اسلامی ترجمان جریانی است که اولین شاخصهٔ هویتی آن «اسلام» است و اگر همین شاخصه دیده نشود، مرزها چنان فرومیریزند که «تعریف» نیز مخدوش خواهد شد.
البرز بهرامی
ادبیاتی که صرفاً متکی به سفارش و برای رسانه باشد توفیق چندانی نخواهد یافت. اثری که خاسته از جان نباشد و به امید «نامی» و «نانی» عرضه شود بهزودی رنگ میبازد و گم میشود. اما اگر «اثری» خاستگاهش جان شاعر و نویسنده باشد و حمایت حکومت و دولت را در پی داشته باشد، «دیگرگونه» خواهد بود.
البرز بهرامی
مگر بخشی از برترین نمونههای ادبیات گذشتهٔ ما «دولتی» نبوده است. برخی از بزرگترین آثار ادبی ما در دربارها تولید یا با حمایت و سفارش بزرگانِ حکومت آفریده شده است.
البرز بهرامی
«شعاری بودن» خود شعاری برای تخطئهٔ کلیت و هویت شعر انقلاب شده است. هرچند باید پرسید آیا «شعار» و شعر شعاری همیشه منفی است و نفی مطلق شعار رواست؟ تردیدی نیست اگر شعر شعاری فقط در شعار بماند و در سطح حرکت کند، قطعاً مقبول و مطلوب نخواهد بود: ادبیات هیچ ملتی را نمیتوان یافت که «شعار» بخشی از هویت آن نباشد.
البرز بهرامی
شعر انقلاب نه محدودهٔ مذهبی دارد نه محدودهٔ جغرافیایی. در شعر انقلاب، جهان عصر شاعر پیداست؛ یعنی فقط مسائل ایران در شعر بازتاب ندارد. شاعر در «جهان» میزید و به «جهان» میاندیشد. مسائل فلسطین، بوسنی، افغانستان، عراق، رویدادهای تلخ و شیرین جهانی در شعر بازتاب مییابد و شاعر، که شاخک حساس جامعه است، نسبت به این مسائل و رویدادها حساسیت نشان میدهد.
البرز بهرامی
شاعران به هر موضوعی در هر جای جهان حساسیت و حضور نشان میدهند؛ فلسطین، لبنان، بحرین، بوسنی، عراق، افغانستان، اروپا، و امریکا و دردها و مسائل مشترکِ جهانی، شاعران را برمیانگیزاند تا سرودههایی حتی ویژه برای این سرزمینها و مردمانشان داشته باشند.
البرز بهرامی
شعر انقلاب، حتی در اندوه خویش، نشان از امید دارد. در بنبست، راه میگشاید و در تاریکی چشم به خورشید دارد و این ویژگی را وامدار تفکر شیعی و باورهای عمیق دینی است.
البرز بهرامی
حجم
۵۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه
حجم
۵۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه
قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
۶۲,۰۰۰۵۰%
تومان