بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سگ خوری | طاقچه
کتاب سگ خوری اثر محمدرضا قلی‌پور

بریده‌هایی از کتاب سگ خوری

انتشارات:نشر آواژ
امتیاز:
۴.۱از ۲۲ رأی
۴٫۱
(۲۲)
نعیم: غلاف کن. کِی بیاد اون وقت و ساعتی که تو ناموسم باشی و فُحشِتو به جون بخرم. شاهده: آدم هرجایی باشه، ناموسِ تو نباشه.
بوف عینکی
گفتم تو حرف نزن یا نه، گفتم به عربده‌کشی نمی‌رسیم یا نه؟ گفتم بعدِ من بیا و هوام باش یا نه؟ تو چی بودی؟ از هر چی بهت گفته بودم، تو یا نه شدی. تو اصلاً چرا حالیت نیست؟ معرکه‌گیری تو خیابون با تفنگ و نقاب؟ این بود قرار یا یه بچه‌قاپیِ ساده؟
دینانی
نعیم: چرا یه جوری دست می‌دی که انگار ما از اول شیش‌گیریم و تو هم رو تاسِت جز شیش هیچی نیست؟ مگه تُو تو تنهایی و بی کَسیت چی داری که هیچی خالی واسه من توش نیست؟ مگه قراره چقد این بیرون باشیم؟ حالا هر چقد، بیا باهم باشیم. می‌ریم دفترخونه رسمیش می‌کنیم. شاهده: جلو نیا نعیم، گُم شو عقب. (شاهده اسلحه را مسلح می‌کند و رو به نعیم می‌گیرد.) نعیم: یعنی اونقد چرند و پرندم که تو روم تفنگ بالا بیاری؟ شاهده: آره. چرند می‌گی. جفنگ می‌گی. گُم شو تا سرِ هیچی خونِتو ننداختی گردنم. نعیم: من دارم خودم و تو رو نیگا می‌کنم. هر جوری هم نیگا می‌کنم می‌بینم می‌شه. دو نفریم عین هم از یه قماش. از آسمون و زمین نیستیم. از یه جاییم.
|ݐ.الف
چرا یه جوری دست می‌دی که انگار ما از اول شیش‌گیریم و تو هم رو تاسِت جز شیش هیچی نیست؟ مگه تُو تو تنهایی و بی کَسیت چی داری که هیچی خالی واسه من توش نیست؟ مگه قراره چقد این بیرون باشیم؟ حالا هر چقد، بیا باهم باشیم. می‌ریم دفترخونه رسمیش می‌کنیم.
ava

حجم

۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۳,۹۰۰
۶,۹۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد