«مرگ بر دشمنان زندگی!»
پویا پانا
گفتگوها هرگز انتهایی ندارند، حتی اگر برخی تصور کنند که مخاطب خود را قانع کردهاند.
Mozhgan
داس نیز از جمله اجسامی بود که مانند برخی انسانها همواره از کمبود خواب گلایه میکنند؛ از این رو هر زمان که فرصتی پیدا میکنند، به استراحت میپردازند. البته همه میدانند که مشکل این افراد کمبود خواب نیست، بلکه از نبود آرامش در عذاب هستند.
abbas
زندگی نیز همچون ارکستری است که همواره در حال نواختن است؛ گاه هماهنگ و گاه ناهماهنگ. در دوران زندگی، هر اتفاقی ممکن است روی دهد. مثلا کشتی تایتانیک لازم است به آب انداخته و غرق شود. اگر پری دریاها و ایزد آبها اراده کنند، بزرگترین و مقاومترین شناورها نیز قادر به گریختن از سرنوشت نیست.
abbas
مرگ در هر گامی که برمیداریم، مراقب ما است: تعویض خانه، شهر، شغل، عادات، آداب، استعمال یا ترک دخانیات، کمخوری، پرخوری یا اعتصاب غذا، معافیت یا تنبلی، سردرد، زخم معده، ابتلاء به اسهال یا یبوست، طاسی سر، انواع سرطانها، مثبت، منفی یا خنثی بودن... اینها همه اموری هستند که در پروندهها ذکر شده و اگر میتوانستیم به آن پرونده دسترسی پیدا کنیم، دیگر متعجب نخواهیم ماند که چطور مرگ میتواند همه چیز را در مورد ما بداند؛
abbas
هیکل بیرمقش روی عرشهٔ کشتی زندگی در تلاطم بود و با این که لحظهای از تهدید مرگ در امان نبود، اما گویا مرگ در اثر وسواسی عجیب در انجام وظیفهٔ خود مردد مانده بود.
fati.rshd