بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

«اگر به پیشرفتی که مدنظر شماست و می‌توانید به آن برسید دست نمی‌یابید، تنها به این دلیل است که اهداف‌تان را به‌وضوح تعریف نکرده‌اید.‌»

همهٔ ما می‌توانیم انتخاب‌های قدرتمندی بکنیم. همهٔ ما می‌توانیم با ملامت‌نکردن شانس، تقدیر یا افراد دیگر برای نتایج خود، دوباره کنترل خودمان را در دست بگیریم. ما توانایی تغییردادن هرچیزی را داریم. به‌جای آن‌که اجازه دهیم تجارب زیان‌بار گذشته انرژی‌مان را ضعیف و موفقیت‌مان را خراب کنند، می‌توانیم از آن‌ها برای برانگیختن تغییراتِ سازندهٔ مثبت استفاده کنیم.

دشمن‌ها به ما دلیلی برای سرافرازیِ شجاعانه می‌دهند. مجبوربودن به مبارزه باعث به‌چالش‌کشیدن مهارت‌ها، شخصیت و عزم‌تان می‌شود. مبارزه‌کردن شما را وادار به ارزیابی و تقویتِ استعدادها و توانایی‌های‌تان می‌کند. بدون مبارزهٔ انگیزشی، ممکن است چاق و تنبل شویم و قدرت و هدف‌مان را از دست بدهیم.

افراد یا با چیزی که می‌خواهند انگیزه پیدا می‌کنند یا با چیزی که نمی‌خواهند. عشق نیروی انگیزشیِ قدرتمندی است؛ اما نفرت نیز همین‌گونه است. برخلاف هنجارهای اجتماعی، نفرت‌ورزیدن خوب است، نفرت از بیماری، نفرت از بی‌عدالتی، نفرت از نادانی، نفرت از خودخشنودی و... . گاهی شناساییِ دشمن باعث روشن‌شدن زندگی‌تان می‌شود. بخشی از انگیزه، اراده و ایستادگیِ سرسختانهٔ من از زمانی حاصل شده است که دشمنی برای مبارزه‌کردن یافتم.

در شمارهٔ ژانویهٔ ۲۰۰۹ مجلهٔ ساکسس، مصاحبه‌ای کردم با متخصص کارآمد، آنتونی رابینز. او گفت: «دیده‌ام که افراد موفق در کسب‌وکار به اهداف نهایی‌شان می‌رسند، اما همچنان با ناکامی، نگرانی و ترس زندگی می‌کنند. چه‌چیزی مانع خوشحالیِ این افراد می‌شود؟ پاسخ این است که این افراد تنها بر موفقیت تمرکز کرده‌اند و نه بر احساس رضایت. موفقیتِ فوق‌العاده باعث تضمین لذت، خوشحالی و عشقِ فوق‌العاده نمی‌شود. این دو ازهم تغذیه می‌کنند و باعث می‌شوند باور کنم که موفقیت، بدون احساس رضایت، شکست است.‌»

هوشمندانه‌ترین و انگیزشی‌ترین انتخاب‌ها آن‌هایی‌اند که با هدف، خودمحوری و والاترین ارزش‌های‌تان هم‌راستا هستند. هم می‌توانید چیزی را بخواهید و بدانید چرا آن را می‌خواهید، هم می‌توانید به‌راحتی همه‌چیز را رها کنید. انتخاب با شماست.

تنها کاری که باید بکنید بهبود خودتان و عملکردتان و خروجی یا درآمدتان به‌اندازهٔ یک‌دهمِ ۱ درصد در هر روز کاری است

کلید موفقیت این است که اکنون شروع کنید. هر اقدام بزرگ یا هر مخاطرهٔ خارق‌العاده با گام‌های کوچک آغاز می‌شود. همیشه گام اول سخت‌تر از واقعیتِ آن به نظر می‌آید.

این قدرتِ چیزهای کوچکی است که روی هم جمع می‌شوند. چیزهای بزرگ نیستند که در پایان جمع می‌شوند، بلکه صدها، هزارها یا میلیون‌ها چیز کوچک‌اند که فردی عادی را از فردی فوق‌العاده متمایز می‌کنند. بهتربودن به‌اندازهٔ یک ضربه نیازمند چیزهای کوچکِ بی‌شماری است که وقتی ژاکت سبز [گلف] را بر تن می‌کنید، دیده نمی‌شوند.

جادو در پیچیدگیِ کار نیست، بلکه در انجام مکرر و طولانی‌مدت کارهای ساده برای برانگیختن معجزهٔ اثر مرکب است.

تمام انتخاب‌های امروزتان را آگاهانه انجام دهید تا بتوانید در آینده انتخاب‌های هوشمندانه‌تری داشته باشید.

امروز روز فراغت از تحصیل است! از این روز به‌بعد، مسئولیت کامل زندگی‌ات را برعهده بگیر. همهٔ بهانه‌هایت را حذف کن. این حقیقت را بپذیر که اگر مسئولیت فردیِ انتخاب‌هایت را برعهده بگیری، انتخاب‌هایت حکم آزادی‌ات را خواهند داشت.‌ زمان آن فرارسیده است که عنان را در دست بگیری.

آماده‌سازی: با بهبود و آماده‌سازیِ مداومِ خودتان در مهارت‌ها، دانش، تخصص، روابط و منابع خود، ابزار لازم برای بهره‌مندی از فرصت‌های بزرگ را خواهید داشت، آن‌هم هنگام پدیدارشدن آن‌ها، یعنی زمانی که شانس هجوم می‌آورد.

در قبال همهٔ کارهایی که انجام می‌دهید، انجام نمی‌دهید یا حتی واکنش‌تان در مقابل آن‌چه درمورد شما انجام شده است، تنها خودتان مسئولید.

با حروف مشکیِ بزرگ روی کاغذ نوشت: «۱۰۰-۰.» او گفت: «باید مشتاقانه و بدون داشتن هیچ انتظاری برای پاسخ متقابل، ۱۰۰ درصدِ مسئولیت را تقبل کنید. رابطه تنها زمانی موفق خواهد بود که تمایل داشته باشید ۱۰۰ درصد مسئولیتِ پیشبردِ آن را به عهده بگیرید؛ در غیر این صورت، رابطه‌ای که به بخت‌واقبال واگذار شود، همواره در معرض آسیب است.‌»

باورِ اشتباه‌کردنِ شخصِ دیگر به‌جای کندوکاو در خود و انجام کارهای ضروری برای برطرف‌کردن مشکلاتی که ایجاده کرده‌اید موضوع دروس روان‌شناسیِ پایه است.

انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه + ثبات + زمان = تفاوت بنیادی

نکته‌ای که آن‌ها متوجهش نمی‌شوند این است که این گام‌های کوچکِ به‌ظاهر غیرمهم که به‌مرورزمان و به‌طور ثابت تکمیل شده‌اند، تفاوتی بنیادی ایجاد خواهند کرد.

اثر مرکب منشأ به‌دست‌آوردن پاداش‌های بزرگ از مجموعه‌ای از انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه است.

یکی از فلسفه‌های اصلیِ پدر این بود: «اهمیتی ندارد چقدر باهوشید یا نیستید؛ باید کمبود تجربه، مهارت، هوش یا تواناییِ ذاتی‌تان را با سخت کارکردن جبران کنید. اگر رقیب شما باهوش‌تر، بااستعدادتر یا باتجربه‌تر است، فقط باید سه یا چهار برابرِ او سخت‌تر کار کنید. هنوز هم می‌توانید شکستش دهید!»