بریدههایی از کتاب یادداشتهایی برای سیارهی پراسترس
۴٫۰
(۱۱۹)
نگرانم که مبادا دیگران را بی آنکه منظوری داشته باشم ناراحت کنم. نگرانم که مبادا افراد برای جنایاتی که مرتکب نشدهاند در زندان باشند. نگران تجاوز به حقوق بشر هستم. نگران تبعیضها و سیاستها و آلودگی هوا و دنیایی هستم که فرزندان من و تمامِ نسل آنها از ما به ارث خواهند برد. نگران تمام گونههایی هستم که به دلیل انسانها رو به انقراضاند. نگران ردپای کربنیام هستم. برای تمام رنجهایی در دنیا نگرانم که قادر به پایان دادن به آنها نیستم. نگران شدت منزوی بودن و راکد بودنم هستم که خودِ همین نگرانی مرا منزویتر از قبل میکند.
aram0_0
کمکم دارم به این نتیجه میرسم که بعضی امیال و آرزو هایم تا چه اندازه اشتباه بودهاند. تا چه اندازه خودم را دور از زمانِ حال یافتهام. میفهمم که تا چه اندازه همیشه چیزی "بیشتر" از آنچه درست در مقابلم قرار داشته میخواستم. باید راهی برای ساکن شدن در زمان حال پیدا کنم و به قول مادربزرگم، "از آنچه که دارم لذت ببرم و راضی باشم".
aram0_0
افراد میتوانند میلِ به احساسِ ناکافی بودن داشته باشند اما همین که بفهمند "احساسشان" با "چیزی" که نگرانش هستند دو مسئلهٔ جدای از یکدیگرند، دیگر نیازی به داشتنِ این حس ندارند. علی رغم آگاهی بسیاری که در رابطه با خطرات ناشی از چاقی وجود دارد، آگاهی در مورد سایر معضلاتِ مرتبط با ظاهرِ فیزیکیِ ما خیلی زیاد نیست. اگر نسبت به ظاهرمان احساس بدی داریم، آنچه که باید به آن اشاره شود احساسِ ماست نه ظاهرِ ما.
aram0_0
در برخی عرصهها، وقتی حرف از مفهومِ تحریفشدهٔ مساوات به میان میآید، به نظر میرسد که بیشتر تلاش میکنیم تا به جای رها کردنِ همگان از نگرانی، همه را به طوری مساوی در نگرانی فرو ببریم.
aram0_0
آینده واقعی نیست. آینده مفهومی انتزاعی است. تمامِ آنچه که از آن خبر داریم لحظه است. لحظهای در پسِ لحظهای دیگر. لحظه آن جایی است که باید در آن زندگی کنیم. از پیریِ شما میلیاردها نسخهٔ مختلف و از زمانِ حالِ شما تنها یک نسخه وجود دارد. بر نسخهٔ زمانِ حالِ خود تمرکز کنید.
aram0_0
"تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خودِ ترس است.
aram0_0
به شکلی روز افزون، بیش از اینکه زمان به ما خدمت کند، ما در حال خدمت کردن به زمان هستیم. ما نگران زمانیم و نسبت به آن اضطراب داریم. ما در شگفتیم که زمان چطور سرآمده. ما با زمان درگیریم.
aram0_0
احساسِ وقتِ کافی نداشتن لزوماً به معنای نداشتنِ وقت کافی نیست.
احساسِ زشت بودن لزوماً به معنای زشت بودنِ شما نیست.
احساس اضطراب لزوماً به این معنا نیست که باید اضطراب داشته باشید.
احساسِ موفق نبودن لزوماً به معنای موفق نبودنِ شما نیست.
احساس نقص لزوماً به معنای کامل نبودنِ شما نیست.
aram0_0
چالشِ ما شناختِ خودمان در میان انبوهی از خودمان است.
aram0_0
گاهی احساس میکنم سرم مثل کامپیوتری است که چندین پنجره را به صورت همزمان باز دارد و صفحهٔ زمینهاش شلوغ و بههمریخته است. درونِ من مثل یک کامپیوترِ کُند شده، حالت سکونی وجود دارد که ناتوانم میکند. حالم خوب میشد اگر فقط میتوانستم برخی از این پنجرهها را ببندم و کمی بههمریختگیاش را سر و سامان دهم. اما باید کدام پنجره را انتخاب کنم وقتی تمام آنها به نظر حیاتی میآیند؟ چطور میتوانم ذهنم را از درگیر شدن باز دارم وقتی که دنیا خودش پُر از درگیری است.
aram0_0
"جهانِ ما جهانی پُر از غولهای هستهای و خالی از اخلاق است؛ ما بیش از اینکه درباره زندگی کردن بدانیم، در مورد کُشتن میدانیم."
خورشیدخانوم
شاید بهتر باشد برای لذت بردن از زندگی، دست از فکر کردن به آنچه که هرگز قادر به خواندن و گفتن و تماشا کردنش نیستیم برداریم و به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم با وجودِ محدودیتهایمان از زندگی لذت ببریم. به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم بر مقیاسی انسانی زندگی کنیم؛ تمرکزمان را بر اندک اموری که قادر به انجام آنها هستیم معطوف کنیم نه بر میلیونها کاری که در توان ما نیستند
احسان رضاپور
"یک مشت انسان که در یک مشت شرکت مرتبط با تکنولوژی کار میکنند، از طریق انتخابهایشان به طرز فکر میلیاردها نفر جهت میدهند ... معضلی مهمتر از این سراغ ندارم... این معضل در حالِ تغییرِ دموکراسیِ ما و تواناییِ ما برای برقراریِ مکالمات و روابطی است که مایلیم با یکدیگر داشته باشیم."
sayna.s
ترسیده بودم. نمیتوانستم نترسم. اصلاً اضطراب یعنی ترسیدن.
eameli
هدف این کتاب این نیست که بگوید همه چیز به نابودی رسیده و همه ما بدبخت شدهایم چرا که برای رسیدن به چنین هدفی توییتر وجود دارد!
کاربر ۶۰۷۳۲۵۰
اگر اخبار را به برای آرام کردن ما طراحی میکردند که دیگر نمیشد نامش را اخبار گذاشت؛ میشد یوگا
کاربر ۶۰۷۳۲۵۰
حال اگر سلامت جسمانی و سلامت روانی تا این اندازه در گرو یکدیگر هستند، نمیتوانیم چنین ارتباطی را برای زندگی مدرن و حالت روحی و روانی خود نیز قائل باشیم؟
کاربر ۶۰۷۳۲۵۰
"کسی که از رنج کشیدن میترسد، از همین ترسش نیز رنج میکشد."
para32oo
"کسی که از رنج کشیدن میترسد، از همین ترسش نیز رنج میکشد."
para32oo
گاهی برای متصل شدن لازم است اتصال خود را قطع کنیم.
Unica
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان