حرفمفتزن از سویی دغدغهٔ صدق و کذب سخنانی را که بر زبان میراند ندارد و از دیگر سو میکوشد قصد واقعیاش را از مخاطب پنهان دارد.
Parvane
حرفمفت لازم نیست که کاذب باشد، به لحاظ محتوای نادرستنمایش با دروغ تفاوت دارد. احتمالش کم است که حرفمفتزن ما را دربارهٔ امور واقع یا دربارهٔ تصوّرش از امور واقع فریب بدهد، یا حتّی قصدی برای این کار داشته باشد. آن چه او لزوماً تلاش میکند تا ما را دربارهاش فریب بدهد قصدش است.
Parvane
دروغ و حرفمفت از جهتی نیز با یکدیگر شباهت دارند: هر دو در پی نادرستنمایی اند، هرچند یکی در پی نادرستنمایی چیزی و دیگری در صدد نادرستنمایی چیزی دیگر است.
Parvane
فرانکفورت در این اثر موجز و عمیق چه میکند؟ او در بخش اعظم جستار میکوشد از خلال بررسی مفاهیمی چون شیّادی، نادرستنمایی، دروغگویی، و لافزنی نرمنرمک به ما درکی از مفهوم حرفمفت بدهد.
Parvane
این کتاب، در اصل، متن سخنرانیای است که فرانکفورت به سال ۱۹۸۵ در دانشگاه یِیل ایراد کرد و آنگاه آن را به صورت مقالهای در یک مجلّهٔ دانشگاهی نهچندان شناختهشده و، دو سال بعد، در مجموعهای از مقالاتش به چاپ رساند.
Parvane
عشق عمیقترین منبع معنابخشی به زندگی بشر است و، از میان صورتهای گوناگون عشق، عشق به خود عزیز، یعنی تعهّد به "حفاظت از علایق و منافع حقیقی خود"، نابترین صورت عشق است،
Parvane
عشق منبع مبدع ارزش نهایی است. اگر عاشق هیچ چیز نبودیم، هیچ چیز نزد ما هیچ ارزش قطعی و ذاتیای نداشت. هیچ چیز در میان نبود که خود را به طریقی ملزم به پذیرش آن به مثابهٔ غایتی نهایی بدانیم. عشقورزیدن بنا به طبیعتش موجب میشود که هم متعلّقهای آن را ارزشمند بدانیم و هم چارهای نداشته باشیم جز اتّخاذ آن متعلّقها به عنوان غایات نهاییمان.
Parvane
اگر ما حقیقتاً طالب فکر هستیم، نباید فلسفهدوستی ستایشبرانگیز ما به فلسفهزدگی تبدیل شود و موجب غفلت از دیگر شیوههای فکری و سایر حیطههای علوم انسانی باشد.
Parvane
اما فکر فلسفی، با همهٔ تنوعش و همهٔ شرافتش، البته که یگانه شیوهٔ فکر کردن نیست و حاصل فعالیت فکری انسان صرفاً در آثار فلسفی بروز نیافته است.
Parvane