بریده‌هایی از کتاب پنج صبح

. جیم ران که استاد بیش‌تر افراد موفق دنیا است می‌گوید، شما در هر زمینه‌ای، بالاتر از میانگین پنج نفری که بیش‌ترین رابطه را با آن‌ها دارید، نمی شوید. از نظر سلامتی، ثروت، مقبولیت عمومی، شجاعت و ... بیش‌تر از آن پنج نفر نمی‌شوید. برای این منظور، من با معروف‌ترین افراد موفق دنیا رابطه برقرار کردم. یعنی هر چه می‌توانستم، کتاب‌هایشان را خواندم و به صحبت‌هایشان گوش دادم.

رابطهٔ ما با همسرمون مثل یه نهالِ نحیفه که اگه بهش توجه نکنیم پژمرده می‌شه؛ حتی اگه سالیان زیادی با هم زندگی کرده باشیم. جمله قبل رو اغراق نکردم، رابطه رو باید مثل نهال نحیف در نظر بگیریم که مداوم و مداوم نیاز به توجه داره. اگه به رابطه این‌طور نگاه کنیم، تحمل سختی‌ها برامون آسون‌تر می‌شه

مداومت تو انجام کارا، خیلی خیلی مهم‌تر از بزرگی و کوچیکی کاراست.

می‌خواهید باور کنید یا نکنید، هر فکر منفی که وارد ذهن شما می‌شود یا از دهان شما خارج می‌شود، زندگی مشترکتان را سرد و سردتر می‌کند

الان که این مقدمه را می‌نویسم، حدود پنجِ صبح است. چشمانم خواب‌آلود است ولی قلبم کاملاً بیدار. می‌دانید این یعنی چه؟ یعنی مداومت، مداومت و مداومت. همین مداومت در انجام کارهای به ظاهر کوچک بود که زندگی‌ام را گرم و گرم‌تر کرد.

یه سوالی، از همسرتون چه قدر تشکر می‌کنید؟ تشکر رو دستکم نگیریم. تشکر یعنی من به تو و کارات توجه کردم و بابتش ازت ممنونم

شما سیب زمینی نیستید، انسان هستید و قدرت انتخاب دارید. پیشنهاد می‌کنم که رژیم خبری بگیرید. یعنی ورودی‌های ذهنتان را کنترل کنید تا منفی‌ها را نپذیرد. در مورد اتفاقات جامعه مانند سیب زمینی بی‌تفاوت نباشیم، فقط رژیم خبری بگیریم.

گاهی کارایی که همسرتون ازتون توقع نداره رو براش انجام بدید. مطمئن باشید، این کارا شیرینی زندگیتون رو دو چندان می‌کنه.

وقتی محبت می‌کنیم، توقع هیچ تشکری نداشته باشیم ولی وقتی محبت دیدیم، تشکر کردن یادمون نره.

وقتی حتی یک درصد از مسئولیت زندگی را به عهدهٔ عوامل خارجی بیاندازیم، دیگر جانانه برای رشد زندگی تلاش نمی‌کنیم. همیشه بهانه‌هایی وجود دارند تا تلاش نکنیم و دیگران را مقصر بدانیم. از همه بدتر این است که همیشه منتظریم تا همه چیز غیر از خودمان تغییر کند تا زندگی بهتر شود.

بعضی وقتا تو یه دره گیر می‌افتیم. اون لحظه باید دو مطلب رو در نظر بگیریم. یکی این که زندگی بدون دره نمی‌شه و دومین مورد این که، هر دره‌ای قلّه‌ای داره.

می‌دانید، صبحانه خوردن بهانه بود؛ طاقت گرسنگیِ مردِ کمی تنبلش را نداشت. این را هرگز به مردِ مغرورِ محکم خود نگفته بود

این چیه درست کردی؟ مرد با چهره‌ای درهم فرو رفته به غذا اشاره کرد. زن با تعجب جواب داد: غذای مورد علاقته؛ چشه مگه؟ مرد با ناراحتی گفت: کاری کردی که من نتونم بخورمش و گرسنه بمونم. هزاران سوال به ذهن زن حمله کردند، ولی فقط توانست یک سوال بپرسد: چی کار کردم؟ مرد به ظرف غذا اشاره کرد و گفت: انقدر قشنگ تزئین کردی که دلم نمیاد خرابش کنم؛ حتی اگه از گشنگی بمیرم. زن را محکم در آغوش گرفت، تمام شادی دنیا...

مطرح کردن چیزای منفی تو خونه مثل اینه که یه سگ وحشیِ بی‌قلاده رو تو خونه رها کرده باشیم.

بعضی وقتا تو یه دره گیر می‌افتیم. اون لحظه باید دو مطلب رو در نظر بگیریم. یکی این که زندگی بدون دره نمی‌شه و دومین مورد این که، هر دره‌ای قلّه‌ای داره.

قبل از هر کاری که می‌خواید انجام بدید از خودتون بپرسید، آیا این کار رو می‌شه با محبت بیش‌تر انجام داد؟

هر روز کوچیک‌ترین و به ظاهر کم اهمیت‌ترین چیزی که تو رفتار و ظاهر همسرمون خوشمون میاد رو بهش بگیم.

به ۶ سوال زیر دقیق‌ترین جواب را بدهید. ۱. همسرتان به چه افرادی علاقه دارد؟ ۲. همسرتان چه اشیاعی را دوست دارد؟ ۳. اهداف همسرتان چه چیزهایی است؟ ۴. ارزش‌های همسرتان چه چیزهایی است؟ مثلاً شاید ارزش او راستگویی باشد و تلاش کند که هرگز دروغ نگوید. ۵. چه واژه‌هایی در ذهن او معنی مثبتی دارد؟ مثلاً شاید همسرتان از کلمهٔ باعرضه خیلی خوشش بیاید. یا فرد دیگری از کلمه کدبانو ۶. چه واژه‌هایی در ذهن او معنی منفی دارد؟ کلمهٔ «محکم» معنی بدی ندارد ولی شاید برای زنی مفهوم بدی داشته باشد؛ زیرا برداشت او از «محکم» لطیف نبودن پوست بدن اوست.

تا در را باز کرد با صدای بلند گفت: سلام، خداحافظ زن با تعجب نگاهی کرد و گفت: سلام، ولی کجا؟ مرد: هیچ‌جا، از قلب مهربونت جایی نمی‌رم. خداحافظی بابت صبح بود. یادم رفته بود بگم و توی دلم سنگینی می‌کرد. زن خندید و مرد هم.

بعضی کارا و رفتارامون رو همسرمون دوست داره. رفتاری که خودمون هم حس بدی به اونا نداریم. چه خوب می‌شه، فهرستی از اون رفتار و کارا بنویسیم و سعی کنیم تا اونا رو بیش‌تر انجام بدیم.