بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟ | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟

بریده‌هایی از کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟

۴٫۰
(۹۶)
وقتی مجرد بودن تحمل‌ناپذیر باشد، آدم اصلاً چارچوب ذهنی خوبی برای انتخاب منطقی شریک زندگی‌اش ندارد. برای اینکه احتمال ایجاد یک رابطهٔ خوب را افزایش دهیم، نباید با دورنمای سال‌ها تنهایی هیچ مشکلی داشته باشیم. وگرنه به جای اینکه همسرمان را که ما را از تجرد درآورده دوست داشته باشیم، از مجرد بودن متنفر می‌شویم. اما متأسفانه پس از رسیدن به سن خاصی، جامعه مجرد بودن را به طرز خطرناکی نامناسب می‌داند.
hedgehog
وقتی بزرگ می‌شویم، ممکن است برخی از نامزدهای مناسب ازدواج را که با آنها روبه‌رو می‌شویم رد کنیم، نه به خاطر اینکه عیب و ایرادی دارند، بلکه دقیقاً به خاطر اینکه زیادی متعادل هستند (زیادی بالغند، زیاد می‌فهمند، زیادی قابل اطمینانند)، و این خوب بودن برای ما ناآشنا و غریب است، تقریباً تحمل‌نکردنی است. در عوض، به سراغ مواردی می‌رویم که ناخودآگاه‌مان به طرف آنها کشیده می‌شود، نه به این علت که رضایت‌مان را جلب می‌کنند، بلکه بدین علت که به همان ترتیبی که می‌شناختیم ما را سرخورده می‌کنند.
hedgehog
ما برخی از احساساتی را که در کودکی می‌شناخته‌ایم در روابط بزرگسالی بازتولید می‌کنیم. نخستین بار بچه بودیم که فهمیدیم معنای عشق چیست. اما متأسفانه درس‌هایی که آموخته‌ایم ممکن است روشن و سرراست نباشد. عشقی که در کودکی آموختیم ممکن است با سایر نیروهای نامطلوب در هم آمیخته باشد: اینکه تحت کنترل دیگران بودیم، احساس حقارت می‌کردیم، ما را رها می‌کردند، هرگز ارتباط برقرار نمی‌کردیم، و در یک کلام: زجر می‌کشیدیم.
hedgehog
اعتقاد داریم در عشق به دنبال خوشبختی هستیم، اما موضوع به این سادگی نیست. آنچه گه‌گاه ظاهراً به دنبال آن هستیم آشنایی است، که ممکن است تمام برنامه‌های ما برای خوشبختی را حسابی پیچیده کند.
hedgehog
میزان دانشی که برای موفق بودن یک ازدواج نیاز داریم بسیار بالاتر از آن است که جامعه تأیید می‌کند، می‌پذیرد، و ظرفیت آن را دارد. و رویه‌های اجتماعی ما برای جلوگیری از سقوط‌مان در این ورطه هیچ کاری نمی‌کنند. غالباً بیشتر علاقه داریم ازدواج زیبایی داشته باشیم تا یک ازدواج قابل تحمل.
hedgehog
ظاهراً اطلاعات زیادی می‌توان از چشم، بینی، شکل پیشانی، پراکندگی کک‌ومک‌ها، لبخند، و غیره به دست آورد. اما این کار همان‌قدر عاقلانه است که فکر کنیم با دیدن عکسی از نمای بیرونی یک نیروگاه برق می‌توان به اصول شکافت اتم پی برد. ما فقط بر اساس شواهد اندکْ مجموعه‌ای از کمالات را به معشوق‌مان نسبت می‌دهیم. ما با جزئیات معدود ولی عمیقاً تجسم‌بخش برای شخصیت درونی طرف مقابل یک شخصیت کامل می‌سازیم، همان کاری که معمولاً چشم ما با نقاشی یک صورت انجام می‌دهد.
hedgehog
باید عملکرد کامل روانِ کسی را که قرار است با او ازدواج کنیم بشناسیم. باید دیدگاه‌ها و عقایدش را دربارهٔ اقتدار، تحقیر، درون‌نگری، صمیمیت جنسی، پول، فرزند، پا به سن گذاشتن، وفاداری، و صدها مسألهٔ جانبی دیگر بدانیم. این چیزها را نمی‌توان با گپ زدن معمولی با او فهمید. ما به سطحی از بینش نیاز داریم که عجالتاً فقط متخصصان روانشناسی در سطح دکترا در اختیار دارند.
hedgehog
در یک جامعهٔ خردمندتر، کسانی که می‌خواهند با هم ازدواج کنند، یکدیگر را در معرض پرسشنامه‌های روانشناسی و خودشان را تحت معاینهٔ طولانی‌مدتِ تیم‌های روانشناسی قرار می‌دهند. تا سال ۲۱۰۰، این کار دیگر مضحک به نظر نمی‌رسد. آنچه عجیب است این است که چرا اینقدر طول کشید تا بشر به این نکتهٔ مهم پی ببرد.
hedgehog
بقیه هم مثل ما شناخت اندکی از خودشان دارند و این مشکل را دو چندان می‌کند. هر چقدر هم حسن‌نیت داشته باشند، در جایگاهی نیستند که بدانند مشکل‌شان چیست، چه برسد به این که به ما هم بگویند. طبیعتاً بیهوده تلاش می‌کنیم آنها را بشناسیم. می‌رویم خویشاوندان‌شان را می‌بینیم، شاید به اولین مدرسه‌ای که رفته‌اند سر می‌زنیم، عکس‌هایشان را تماشا می‌کنیم، دوستان‌شان را ملاقات می‌کنیم. نتیجهٔ همهٔ این کارها این است که حس می‌کنیم وظیفهٔ خودمان را انجام داده‌ایم. اما مثل خلبان تازه‌کاری هستیم که فکر می‌کند اگر یک موشک کاغذی را با موفقیت در اتاق به پرواز درآورد می‌تواند پرواز کند.
hedgehog
یکی از بزرگ‌ترین مزایای تنها زندگی کردن ابتلا به این توهم تملق‌آمیز است که زندگی کردن با من خیلی راحت است. با چنین درک ضعیفی از شخصیت خودمان، عجیب نیست که نمی‌دانیم باید دنبال چه کسی بگردیم.
hedgehog
مشکل اینجاست که شناخت روان‌رنجوری‌های خودمان اصلاً ساده به دست نمی‌آید. ممکن است سال‌ها طول بکشد و این مسائل در موقعیت‌هایی پدیدار شود که هیچ تجربه‌ای از آنها نداریم. قبل از ازدواج، به‌ندرت در فعالیت‌هایی مداخله می‌کنیم که اختلالات و شوریدگی‌های ما را درست و حسابی به خودمان نشان دهند. هرگاه خطر آن احساس می‌شود که روابط غیررسمی‌تر آن «روی سگ»‌ ما را نشان دهند، معمولاً طرف مقابل را سرزنش می‌کنیم و قال قضیه را می‌کنیم. همان‌طور که انتظار می‌رود، دوستان‌مان آن‌قدرها به ما اهمیت نمی‌دهند که شخصیت واقعی ما را کند و کاو کنند. فقط می‌خواهند همان شب که با ما بیرون رفته‌اند خوش باشند. بنابراین چشم ما به آن رویِ زشت شخصیت‌مان بسته می‌ماند. وقتی خودمان تنها هستیم، اگر خشمگین شویم داد و فریاد نمی‌کنیم، چون کسی نیست که صدایمان را بشنود و بنابراین قدرت واقعی و نگران‌کنندهٔ خودمان برای خشمگین شدن را دست کم می‌گیریم.
hedgehog
این احساس که احتمالاً زندگی کردن با ما زیاد سخت نخواهد بود احساس خطرناکی است. آدم‌هایی که از نظر ما نرمال به نظر می‌رسند فقط کسانی هستند که خوب آنها را نمی‌شناسیم. سؤال این است که پس این مشکلات از کجا ناشی می‌شود؟ شاید ما تمایل پنهانی برای خشمگین شدن در مواقعی که دیگران با ما مخالفت می‌کنند داریم، یا فقط وقتی در حال کار هستیم آرامش داریم، یا بعد از رابطهٔ جنسی نمی‌توانیم زیاد صمیمی باشیم، یا هیچ‌وقت نتوانسته‌ایم به خوبی توضیح دهیم وقتی نگران هستیم در ذهن‌مان چه می‌گذرد. مسائلی از این نوع طی چند دهه فاجعه‌آفرین می‌شود. و بنابراین ایده‌آلش آن است که خیلی پیش‌تر از آن این مسائل را بشناسیم تا بتوانیم دنبال افرادی بگردیم که به مناسب‌ترین وجه برای تحمل آنها ساخته شده‌اند.
hedgehog
یک رابطهٔ خوب رابطه‌ای نیست که میان دو انسان سالم شکل بگیرد (اصلاً این آدم‌ها زیاد وجود ندارند)، بلکه رابطهٔ بین دو دیوانه است که مهارت یا شانس آن را داشته‌اند تا سازگاری صلح‌آمیزی بین دیوانگی‌های نسبی خود ایجاد کنند.
hedgehog
همهٔ ما یک جورهایی دیوانه‌ایم. مشخصاً عصبی، نامتعادل، و نابالغ هستیم، اما جزئیاتش را دقیق نمی‌دانیم، چون تا به حال هیچ‌کس زیاد ترغیب‌مان نکرده تا این جزئیات را کشف کنیم. بنابراین وظیفهٔ اولیه و ضروری هر عاشق این است که کم‌کم متوجه شود چطور عصبانی می‌شود. باید جیک و پوک همهٔ خل‌بازی‌هایش را بداند. باید علت آنها را کاملاً درک کند، بداند عصبانیت به چه کارهایی وادارش می‌کند، و مهم‌تر از همه، کدام آدم‌ها او را تحریک یا آرام می‌کنند؟
hedgehog
همهٔ ما یک جورهایی دیوانه‌ایم. مشخصاً عصبی، نامتعادل، و نابالغ هستیم، اما جزئیاتش را دقیق نمی‌دانیم، چون تا به حال هیچ‌کس زیاد ترغیب‌مان نکرده تا این جزئیات را کشف کنیم. بنابراین وظیفهٔ اولیه و ضروری هر عاشق این است که کم‌کم متوجه شود چطور عصبانی می‌شود. باید جیک و پوک همهٔ خل‌بازی‌هایش را بداند. باید علت آنها را کاملاً درک کند، بداند عصبانیت به چه کارهایی وادارش می‌کند، و مهم‌تر از همه، کدام آدم‌ها او را تحریک یا آرام می‌کنند؟ یک
hedgehog
وقتی دنبال شریک زندگی می‌گردیم، الزاماتی که در ابتدا به ذهن‌مان می‌رسد رنگ و بوی زیبا، احساسی، و مبهم دارند: می‌گوییم واقعاً دنبال کسی هستیم که «مهربان»، «باحال»، «جذاب»، یا «پر شر و شور» باشد... نمی‌گویم این معیارها غلط است؛ فقط اصلاً و ابداً دقیق نیست و نشان نمی‌دهد به طور خاص برای اینکه شانس خوشبخت شدن را داشته باشیم، یا دقیق‌تر بگویم همیشه پکر نباشیم، به چه چیزی نیاز داریم.
hedgehog
از این غم‌انگیزتر آنکه مردم به دلایل نسبتاً پیش‌پاافتاده و ساده گزینه‌های نادرست را انتخاب می‌کنند.
hedgehog
البته آدم با هر کس ازدواج کند ممکن است کمی برایش نامناسب باشد. انتظار نداریم که هر روزْ روزِ خوش‌مان باشد. می‌دانیم که هیچ چیز بی‌نقص نیست. با این حال، برخی زوج‌ها آنقدر با هم ناسازگارند، آنقدر از هم دلشان پر است و از یکدیگر ناامیدند،‌ که باید حدس بزنیم قضیه صرفاً بی‌توجهی‌های معمولی نیست، موضوع دیگری در میان است: ظاهراً با یک آدم عوضی ازدواج کرده‌اند.
hedgehog
هیچ‌کس طرف مقابلش را کاملاً درک نمی‌کند و بنابراین نمی‌تواند کاملاً با او همدردی کند.
کاربر ۱۹۵۲۵۴۸
وقتی مجرد بودن تحمل‌ناپذیر باشد، آدم اصلاً چارچوب ذهنی خوبی برای انتخاب منطقی شریک زندگی‌اش ندارد.
قریشی

حجم

۱۰۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۱۰۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۳۸,۵۰۰
۱۹,۲۵۰
۵۰%
تومان