بریده‌هایی از کتاب انتخاب‌های سخت

می‌دانستم که در سیاست تجربه‌هایی دردناک وجود دارد که می‌تواند نزدیک‌ترین دوستت را به دشمنی درجه یک تبدیل کند.

هر دو طرف به نتیجه‌ی برد ـ برد نیاز داشتند.

بدون تبادل ایده‌ها و فکر‌ها، و حضور قانون قوی و حامی، خلاقیت و کارآفرینی نابود خواهد شد.

در ۱۹۹۷، محمد خاتمی رئیس‌جمهور منتخب ایران شد که تا حد زیادی میانه‌رو بود و در مصاحبه‌ای با یک تلویزیون امریکایی اعلام کرده ‌بود که می‌خواهد «دیوار بی‌اعتمادی» را بین امریکا و ایران فرو بریزد.

کره جنوبی زمانی از کره شمالی فقیر‌تر بود، اما با کمک ایالات متحده و جامعه جهانی، موفق شده بود اقتصادش را شکوفا کند. کره‌جنوبی یادآور میراث رهبری امریکا در آسیا است.

با این حال نظریات من به‌طور گسترده‌ای چنین تفسیر شد که حقوق بشر اولویتی برای دولت اوباما نیست و این که چینی‌ها آسوده می‌توانند حقوق بشر را زیر پا بگذارند.

تیم ما میراث‌دار لیست بلند بالایی از آسیب‌ها و چالش‌هایی بود که باعث تحلیل‌رفتن انتظارات از ایالات متحده در داخل و خارج از کشور، در توانایی اداره‌کردن دنیا شده بود.

رهبری امریکا در جهان همچون مسابقه دو امدادی بود. یک وزیر، یک رئیس‌جمهور و یک نسل باید چوب امدادی را به دست یکی دیگر می‌رساندند تا بتوانند تا هر‌جا که در توان دارند برای پیروزی کل تیم بدوند.

اکتبر ۲۰۱۱ به همراه سلطان قابوس در مسقط عمان. سلطان به ما کمک کرد سه کوهنورد امریکایی که در ایران دستگیر شده بودند آزاد شوند. او همچنین یک راه دیپلماتیک سری برای مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای ایران ایجاد کرد.

ایالات متحده و مکزیک مرزی مشترک به طول حدود دو هزار مایل دارند و اقتصاد و فرهنگ ما به‌خصوص در مناطق مرزی بسیار به‌هم وابسته و شبیه است. به غیر از این‌ها بخش زیادی از جنوب ایالات متحده، زمانی جزء خاک مکزیک بوده است و مهاجرت‌ها باعث ارتباط بیش‌تر مردم و پیوند‌های خانوادگی بین آن‌ها شده است.