تنش عصبی و اضطراب موجود در محیط کار، بیشتر از ضعف مدیریت و رهبری نشئت میگیرد تا ماهیت کاری که انجام میدهیم. وقتی بدانیم افرادی در محل کار هستند که به احساسات ما اهمیت میدهند، میزان اضطراب و تنش ما کاهش مییابد، اما اگر احساس کنیم افراد فقط به منافع خودشان میاندیشند یا رهبران شرکت به مسائل مالی بیشتر از ما اهمیت میدهند، میزان اضطراب و فشار عصبیمان افزایش مییابد. این اولین دلیل تمایل ما به تغییر شغل است؛ وقتی رهبران شرکت، هیچ احساس تعلق خاطری در ما ایجاد نمیکنند و برای کار ما دلیلی فراتر از کسب درآمد و تحقق منافع شخصی تعریف نمیکنند، طبیعی است که به هیچ وجه نتوانیم نسبت به چنین شرکتی وفادار بمانیم.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
«اسپارتانها، جنگجویی که کلاهخود یا زرهاش را در جنگ از دست بدهد، بدون هیچ مجازاتی مرخص میکنند، اما کسی که سپرش را کنار میگذارد با حذف کلیهٔ حقوق شهروندی مجازات میکنند.» این امر علت سادهای داشت: «کلاهخود و زره جنگجو برای محافظت شخصی است، اما سپر برای حفظ امنیت کل سپاه است.»
amelie
گرچه، باب چپمن، مدیرعامل شرکت بری-وهمیلر شیفتهٔ آن است که بگوید «هیچکس به شوق کار در محیطی که کسی کارهایش را مدیریت کند از خواب
bita
رهبران سازمان نیز باید کوچکترین کار لازم برای محافظت از کارکنان خود را انجام دهند. اما در ابتدا باید بپذیرند که خود آنها علت اصلی بروز مشکلات هستند.
اعتیادی بسیار جدید و پیشرفته
Amir Ganjkhani
تمام مدیرانی که براساس معیارهای متریک عمل میکنند، فرصتی برای کسب مقام رهبری افراد را در اختیار دارند
Amir Ganjkhani
تمام مدیرانی که براساس معیارهای متریک عمل میکنند، فرصتی برای کسب مقام رهبری افراد را در اختیار دارند
Amir Ganjkhani
وقتی افراد مجبورند به مدیریت خطرات درونسازمانی بپردازند، توانایی سازمان برای مواجهه با خطرات برونسازمانی تحلیل میرود.
reza82