کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه شما

ناخودآگاهتان فرق بین شوخی و جدی را تشخیص نمی‌دهد و هر آنچه را که به او می‌گویید واقعیت و حقیقت می‌پندارد و برای تحقق آن در دنیای بیرون دست‌به‌کار می‌شود.

نکات این فصل در یک نگاه ۱. وقتی به ذهنتان فشار می‌آورید یا بیش از حد تلاش و تقلا می‌کنید، نشان می‌دهد می‌ترسید و اضطراب دارید و این اجازه نمی‌دهد به چیزی که دنبالش هستید دست پیدا کنید. آرام و خونسرد باشید! ۲. وقتی ذهنتان آرام است و در این وضعیت فکر یا ایده‌ای را (به‌مثابه حقیقت) می‌پذیرید و تحقق‌اش را بدیهی می‌پندارید، ناخودآگاهتان دست‌به‌کار می‌شود تا آن را در دنیای واقعی تجسم بخشد. ۳. همیشه روش‌های سنتی حل مشکلات را مد نظر داشته باشید و برای هرکدام جداگانه برنامه‌ریزی کنید. به خاطر داشته باشید همیشه برای هر سؤال جوابی و برای هر مشکل راه‌حلی وجود دارد. ۴. هیچ‌وقت ذهنتان را بیش از حد مشغول

فیلسوف امریکایی رالف والدو امرسون می‌گوید: «انسان همان چیزی می‌شود که تمام روز به آن می‌اندیشد.»

بزرگی گفته بود: «شب‌ها قبل از به خواب رفتن از خودتان بپرسید اگر امشب بمیرم، آیا فردا در نبود من، از خوبی‌های جهان کاسته می‌شود؟»

راه‌حل تمام مشکلات و کلید همه قفل‌های زندگی شما در ذهن ناخودآگاهتان گنجانده شده است. اگر قبل از خوابیدن به ذهن ناخودآگاهتان خاطرنشان کنید: «می‌خواهم ساعت ۶ صبح بیدار شوم.» ذهن ناخودآگاهتان شما را رأس همان ساعت بیدار می‌کند.

هرچه را بخواهید، می‌توانید در درونتان بیابید.

دستیابی به بلوغ احساسی ـ هیجانی تا زمانی که خود اجازه ندهید حرف‌های هیچ‌کس نمی‌تواند شما را عصبانی یا ناراحت کند. تنها راهی که دیگران می‌توانند برای ناراحت و عصبی کردن شما از آن وارد شوند، افکار شماست. برای عصبانی شدن باید چهار مرحله را در ذهنتان پشت سر بگذارید. اول این‌که فکر کنید به شما چه گفتند. بعد تصمیم بگیرید عصبانی شوید و نوعی برانگیختگی احساسی و هیجانی را در خود ایجاد کنید (واکنش). بعد تصمیم بگیرید کاری انجام دهید. شاید برگردید و در جواب حرف او چیزی بگویید یا با او جروبحث کنید (کنش). همان‌طور که می‌بینید فکر، حس، واکنش (عکس‌العمل) و کنش (عمل) همگی در ذهن شما اتفاق می‌افتند. بلوغ احساسی و هیجانی یعنی چه؟ این نوع بلوغ به این معناست که پخته‌تر عمل کنید و وقتی دیگران از شما انتقاد می‌کنند یا باعث دلخوری و عصبانیت‌تان می‌شوند، مثل یک کودک واکنش منفی نشان ندهید

هرچه را بخواهید، می‌توانید در درونتان بیابید.

به‌محض این‌که بتوانید با این قدرت خفته و پنهان در ذهن ناخودآگاهتان ارتباط برقرار کنید و آن را آزاد کنید، می‌توانید قدرت بیشتر، ثروت بیشتر، سلامتی بیشتر، احساس خوشبختی و رضایت بیشتر و لذت بیشتر را تجربه کنید.

اگر به‌دنبال تغییر و تحول در شرایط بیرونی زندگی‌تان هستید، ابتدا باید علت را تغییر دهید. برخی از مردم سعی می‌کنند با کار کردن روی شرایط و اوضاع و احوال پیرامونی خود، آن را تغییر دهند؛ این یعنی اتلاف تمام وکمال وقت و انرژی. برای این‌که بتوانید ناسازگاری‌ها، اختلافات، سردرگمی‌ها، کمبودها و محدودیت‌ها را از زندگی‌تان بزدایید، باید علت پدیدآورنده آن‌ها را از بین ببرید. این علت همان نحوه به‌کارگیری ذهن خودآگاهتان است، همان افکار و تصاویری که در ذهنتان می‌پرورانید و شکل می‌دهید. وقتی علت را تغییر دهید، بدون شک معلول هم تغییر خواهد کرد؛ به همین سادگی.