بریدههایی از کتاب ما که کاری نمی کنیم!
۴٫۲
(۹۰)
هی رفیق جان!...
دلم برای صدایت تنگ شده است...اما تو چیزی نگو!...
شک میکنند به عقل هایمان، اگر هنوز هم بگوییم و بخندیم...
melina
ماه نگفت و ماهی ندانست!
ستاره نگفت و پنجره ندانست!
باد نگفت و برگ ندانست!
ما رهاشدگان در ترس هایمان!...
در چشم هایمان رازهایی ست مگو!...
red
و من چه قدر دیر فهمیدم چه کسانی را دوست دارم!
آنها که یا مرده اند یا آنقدر دورند، آنقدر دوری کرده ام که با دیدنم قلبشان آرام نمیگیرد و من خوب این را میفهمم...
و آنها هرگز نمیفهمند که قلبم با دیدنشان چه قدر آرام میگیرد اما مچاله میشود، چون من اغلب آن قسمت غمگین روحشان را میبینم!
red
کاش زندگی شوخی بود، مثل جوکی که خدا تعریف کند وتمام جهان یک صدا بخندند...
آنگاه دست روی دلم بگذارم و تمام دردها و رنج ها را بالا بیاورم...
alireza ahmadi
و ما متهمان
و ما متهمان به آنچه هرگز نفهمیدیم!!!...
و شما مدعیان به آنچه هرگز نرسیدید!!!...
نآزنین
ما برای آزار دادن یکدیگر به این دنیا نیامده ایم...
♡sheyda♡
دیشب که از خواب پریدم، چیزی یادم نمی آمد...
دیشب تنها حس عمیق من دوست داشتن بود...
و برای اولین بار بود که حالم از خودم به هم نخورد..
نقطه ویرگول
ما باید بتوانیم شبی قبل از تابیدن ماه، خانه هایمان را روشن کنیم...
نقطه ویرگول
و ما متهمان به آنچه هرگز نفهمیدیم!!!...
و شما مدعیان به آنچه هرگز نرسیدید!!!...
نقطه ویرگول
حس بودنت خوب است...
parisa,
کمی لبخند بزن، اشکالی ندارد اگر طنین خنده ات تمام گورستان را پر کند...
parisa,
من سنگینم از سنگینی کلمات شما! و این ضعف آشکار من است...
parisa,
ما درافکارمان حبس شده ایم، مثل ماهی کوچک دراقیانوسی بزرگ...
parisa,
انتخاب ما همیشه بین بدتر و بدترش بود
Dayana
مرده ایم، اما رنج میکشیم هنوز! بیا ببین...
کی تمام میشود قصهٔ ظلم و جورشان؟ بیا بگو...
کی تمام میشود آه و بغضمان؟ بیا بگو...
دست روی دست گذاشته ایم، بیا ببین...
چشم روی هم گذاشته ایم، بیا ببین...
هر چه میگذرد ساکت ترمیشویم، بیا ببین...
هر چه میگذریم شرورترمیشوند، بیا ببین...
Dayana
این افکاری که ما را حبس کرده اند، دنیایمان را سیاه کرده اند...
Dayana
بعضی ها پس از مردن هم کار خود را درست انجام میدهند
Dayana
اهل کجایی تو؟ میدانم...اهل جا زدن!...
azita_hoseinzehi
دنیا هر چه زور زد نتوانست به او بفهماند که باید بی خیال باشد...
باز هم چایش سرد شد...
_RoyaTanha_
ما باید برای خودمان کاری بکنیم...
:)
حجم
۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
قیمت:
رایگان