بریده‌هایی از کتاب وقتی زنان بخواهند

ازنظر من موفقیت یعنی بتوانی کاری را که عاشقش هستی ادامه دهی. یعنی انجام کارهای معناداری که هم جامعه را ارتقا دهد و هم مشارکت را.

من همیشه دنباله‌روی این توصیه بودم که هوشمندانه‌تر کار کن، نه سخت‌تر! معتقدم که باید همان اوایل کار، روند را ارزیابی کنی و ببینی به موفقیت ختم می‌شود یا نه، چون زمان مانند طلاست. سعی می‌کنم خودم را با کاری خسته نکنم که می‌دانم به سرانجام نمی‌رسد و امکان دارد رهایش کنم.

در دنیا چه‌چیزی باید بیشتر باشد؟ چه‌چیزی کمتر؟ سپاسگزاری باید بیشتر باشد و خودشیفتگی کمتر.

«اینکه بدانی موفقیتت کاملاً به خودت بستگی دارد بعضی‌وقت‌ها باعث وحشت آدم می‌شود، اما من با دنیا عوضش نمی‌کنم.»

زن‌ها می‌خواهند کسب‌وکار خودشان را اداره کنند و اگر از حمایت بقیهٔ زن‌های اطرافشان هم برخوردار شوند راحت‌تر این کار را انجام می‌دهند.

کسب‌وکار و هدف هم مثل آدم‌ها تغییر می‌کند.

به گفتهٔ ماریان رایت‌ادلمن «نمی‌توانی چیزی باشی که خودت نتوانی ببینی.» انگاره‌ای که از خود برای دیگران به نمایش می‌گذاریم یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای الهام‌بخشیدن به آنها در پیگیری رؤیاهایشان و آموزش تمامی گزینه‌های شگفت‌انگیز موجود در اختیار داریم

«اینکه بدانی موفقیتت کاملاً به خودت بستگی دارد بعضی‌وقت‌ها باعث وحشت آدم می‌شود، اما من با دنیا عوضش نمی‌کنم.»

اولین قدمت، آغاز خیلی از قدم‌هاست. مدت‌ها بود که بی‌حرکت ایستاده بودم و می‌ترسیدم حرکت کنم، چون نمی‌دانستم که می‌خواهم چه مسیری را تا آخر عمر دنبال کنم. بالاخره یک نفر پیدا شد و برایم توضیح داد که قدم اول الزاماً به معنای مشخص‌شدن راه آینده نیست. احتمال دارد تصمیم‌گیری‌های بیشتر و فرصت‌های بیشتری مقابلت باشد که مجبور شوی راهت را عوض کنی. دیگر هیچ‌چیزی باعث نمی‌شود بترسم و یک کار جدید را امتحان نکنم. به این حس اطمینان‌بخشِ آزادی خیلی نیاز داشتم.

اینکه برنده‌ها همان بازنده‌هایی هستند که پا پس نکشیدند. وقتی چیزی را می‌خواهی دنبالش برو تا به‌دستش بیاوری. آن چیز متعلق به توست.

دنیا به حرف‌زدن کمتر و گوش‌دادن بیشتر نیاز دارد.

هوشمندانه‌تر کار کن، نه سخت‌تر! معتقدم که باید همان اوایل کار، روند را ارزیابی کنی و ببینی به موفقیت ختم می‌شود یا نه، چون زمان مانند طلاست.

وقتی به الهام احتیاج داری و خلاقیتت کور شده است چه کاری انجام می‌دهی؟ مسافرت. یک چیزی در سفر هست که آدم را تغییر می‌دهد. وقتی در سفرم، احساس می‌کنم زنده‌ام. الهام از درودیوار می‌بارد. خلاقیت جرقه می‌زند. برای من یک حالت جادویی دارد و همیشه برایم الهام‌بخش است.

«هم‌رنگ جماعت شدن خیلی ساده است؛ داشتن استقلال شخصی در تنهایی هم خیلی ساده است، اما مرد به کسی می‌گویند که بتواند بین مردم، استقلال تنهایی‌اش را حفظ کند.»

من همیشه دنباله‌روی این توصیه بودم که هوشمندانه‌تر کار کن، نه سخت‌تر! معتقدم که باید همان اوایل کار، روند را ارزیابی کنی و ببینی به موفقیت ختم می‌شود یا نه، چون زمان مانند طلاست. سعی می‌کنم خودم را با کاری خسته نکنم که می‌دانم به سرانجام نمی‌رسد و امکان دارد رهایش کنم.

«موفقیت یعنی انجام کارهای معناداری که هم جامعه را ارتقا دهد و هم مشارکت را.»

«هم‌رنگ جماعت شدن خیلی ساده است؛ داشتن استقلال شخصی در تنهایی هم خیلی ساده است، اما مرد به کسی می‌گویند که بتواند بین مردم، استقلال تنهایی‌اش را حفظ کند.»

داشتن کار مستقل ریسک بزرگی است. هر روز با ابهام و ماجرا طرف هستی. اگر بلند نشوی و نجنبی هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اینکه بدانی موفقیتت فقط به خودت بستگی دارد بعضی‌وقت‌ها باعث وحشت آدم می‌شود، اما من با دنیا عوضش نمی‌کنم!