بریدههایی از کتاب منهای ایرانی
۲٫۶
(۷)
کس نمیدانست در گفتنش نگفتنی هست و در نگفتنش گفتنی.
Parvane
گفت: تاج سری، از همه گندهتری.
کس نمیدانست آنچه میگوید از جنس تحامق (تجاهلالعارف) است یا از نوع:
مدح و ستایش اغراقآمیز،
پاچهخواری،
ریشخند و طنز،
ایرونی (تهکم)،
ذم شبیه به مدح،
پارودی (نقیضهگویی، نظیرهگویی)،
شهرآشوب، و یا...
کس نمیدانست او میگوید یا نمیگوید.
کس نمیدانست در گفتنش نگفتنی هست و در نگفتنش گفتنی.
Parvane
آرزوهای بالا و والا دارند،
اما واقعبین نیستند.
زود خسته میشوند.
منفعل میشوند.
در فردایی که میخواهند تجربه کنند، نه انتخابی میکنند و نه مشارکتی.
Parvane
سری بلند داشت و سینهای ستبر،
چشمانی تیز داشت و زبانی رسا:
«وقتی ضعیف و ضعیفهای میدید.»
اما نمیدانست چرا
وقتی کسی مثل خودش در برابرش سبز میشود چشم دیدنش را ندارد.
Parvane
قدرت، قدرتش را مدیون تابعین خود است.
Parvane
آرزوهایش را رنگ واقعیت میپندارد.
در فضای مهآلود آرزوها واقعیت را گم میکند.
نمیداند آرزو کدام است و واقعیت کدام.
با خود میگوید: این نیز بگذرد.
Parvane
آرزوهایش را رنگ واقعیت میپندارد.
در فضای مهآلود آرزوها واقعیت را گم میکند.
نمیداند آرزو کدام است و واقعیت کدام.
با خود میگوید: این نیز بگذرد.
Parvane
مناظره داغ شد
مشاجره بالا گرفت
مقابله فیزیکی شد
مجادله به مقاتله نزدیک شد
بحث بر سر «دموکراسی» و «تساهل و مدارا» بود.
Parvane
بزرگی میگوید میهن سرزمینی ازپیشآماده شده نیست که ما در آن متولد میشویم، بلکه جایی است که آن را میسازیم،
جایی نیست که در آن زندگی میکنیم، بلکه سرزمینی است که رو بهسوی آن داریم...
سرزمین به واقعیت پیوستن رؤیاها و امیدهای ما است،
مکانی است که کسی در آنجا نبوده است،
کسی هنوز در آن زندگی نکرده است،
بلکه همهٔ ما در حال حرکت بهسوی آن هستیم،
یعنی سرزمینی است که هنوز هستی پیدا نکرده است اما باید باشد.
Parvane
خس را در چشمان دیگران میبینند و نیزه را در چشمان خود نه.
دیگران را به تیغ ارزیابی جرح میکنند، خود را به محک نقد نمیسپارند.
برای خودشان آسمانوریسمان میبافند و همیشه نخ تسبیح را این وسط گم میکنند.
Parvane
زیست و زیستجهان نمایشی و فیگوراتیوی دارند:
از سیگارکشیدن، دوشاخهاش (دو انگشت دست)،
از ریاست، قیافهگرفتن و از موضع بالا برخورد کردن،
از هنرمند بودن: کلاه ایتالیایی و شال بلند و موهای آویزان و پریشان،
از روشنفکر بودن: ژولیدگی و پیپ و تریاک و سبیل نیچهای،
از انقلابی بودن: آرایش چهگورایی و دستبند رنگین،
از انساندوستی و خیرخواهی: نمادی بر روی سینه و صورت،
از مدرن بودن: ظاهر فکولی،
از فمنیست بودن: سیگار کشیدن و آرایش مردانه،
از مؤمن بودن: جای مهر روی پیشونی و ریش و تسبیح و زمزمه زیر لب،
از مقام و پست داشتن: پیراهن یقهگرد،
از مردانگی: سبیل.
Parvane
در نزد ما حرف همان عمل است به بیان دیگر.
Parvane
تا آنان را وجوه پیدا نیست،
مشفق و مهربان یکدیگرند.
لقمهای قدرت در میانشان بیندازی،
تهیگاه یکدیگر را میدرند.
Parvane
روز از نو، روزی از نو.
«حسن کچل چشه، عادتشه.»
Parvane
از تلخیهای اکنونشان، پناه به تخدیر فانتزی گذشتهٔ زرین میبرند.
به گذشته در برابر زمان حالِ بدحال خود، جلوهای جادویی و اسطورهای میدهند.
یوتوپیای خود را در گذشته جستوجو میکنند.
عزم بازگشت میکنند.
در مسیر این بازگشت رتروتوپیایی شورشها برپا میکنند.
در انتهای سفر رتروتوپیاییشان به گذشتهای در اکنون میرسند که
تلخی از در و دیوارش میبارد.
بار دیگر قصد سفر میکنند تا به تخدیر فانتزی گذشتهٔ دیگری پناه ببرند.
Parvane
بهترین راه برای اثبات صفای ذهنی ما نشان دادن خطاهای آن است. نهر آبی که ناپاکیهای بستر خود را نمایش میدهد بهما میفهماند آب پاک و صاف است.
Parvane
از آنجاکه افراد بدبین میدانند یک فرد بهتنهایی چقدر میتواند نقص داشته باشد، جامعهٔ بدبین و آرمانیِ مدنظرمان بهشدت به نهادهایی مستقل، سنجیده و قوی نیاز دارد تا آنچنان سوار بر کار باشند که نگذارند جامعه به دست یک فرد بیفتد.
Parvane
در دل بدبینی این ایده نهفته است: «هر کسی، اگرچه فردی بهظاهر عادی به چشم بیاید، شدیداً ناقص است»
Parvane
در سرزمین ایرانیان _ همچون سایر سرزمینها _ ضعفهای فرهنگی، اخلاقی و رفتاری بسیار است، اما آنچه ایرانیان را از سایرین ممتاز میسازد در «خودشناسی» آنان _ که گاه، بهمثابه امری دشوار و سختیاب، و گاه، بهعنوان امری سهل و آسانیاب بروز و ظهور کرده _ نهفته است. براساس این خودشناسی، بعضی از ایرانیان ضعفهای خود را زیادی برجسته کرده، و بعضی دیگر، خود را کاملاً محشر و معرکه دانسته و میدانند.
Parvane
تحقیقاً میتوان گفت که آنچه آن گذشتگان گفتهاند «وصف حال ما» نیز هست.
Parvane
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان