بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نردبان شکسته | صفحه ۲۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نردبان شکسته

بریده‌هایی از کتاب نردبان شکسته

نویسنده:کیت پین
امتیاز:
۴.۰از ۷۸ رأی
۴٫۰
(۷۸)
وبگاهِ خبریِ هزل‌نویسِ آنیِن بعد از انتخاب مجدد جرج دبلیو بوش به ریاست‌جمهوریِ ایالات متحده، در مقاله‌ای با عنوان «فقرای کشور به‌نفع ثروتمندان کشور برندهٔ انتخابات را مشخص می‌کنند»، این توسل به احساسات را به‌طور کامل توضیح داد: کارل راو، مشاور ارشد بوش در جلسهٔ مطبوعاتیِ روز دوشنبه به خبرنگاران گفت: «حزب جمهوری‌خواه یعنی حزب اَبَرثروتمندانِ صنعتی، سرمایه‌گذارانِ شرکتی، دلالانِ قدرت و نخبگانِ پولکی میل دارند از فقرای روستانشینِ کم‌سواد، کارگرانِ یقه‌آبیِ بدبخت در مرکز امریکا و اقلیت‌های محرومِ خداترسی که به جرج دبلیو بوش رأی دادند تا دوباره به کاخ سفید برگردد تشکر کنند. شما با فروتنی سلامت و رفاه خود را قربانی کردید و علیه منافع اقتصادی‌تان رأی دادید. از این بابت خاضعانه از شما سپاسگزاریم.» راو افزود: «شما فراتر از وظیفهٔ میهنی ـ یا دراین‌مورد بهتر است بگویم عقل سلیم ـ عمل کردید.»
Mohammad Ali Zareian
شمار اندکی از نخبگانِ ثروتمند در حزب جمهوری‌خواه، با جلب‌توجه امریکایی‌های طبقهٔ متوسط به دغدغه‌هایی همچون «خدا و اسلحه»، آن‌ها را فریب داده‌اند تا به سیاست‌هایی رأی دهند که ثروتمندان از آن سود می‌برند. براساس این نظریه، این مشکلات فرهنگی چنان خشمی ایجاد می‌کنند که مردم حاضر می‌شوند به سیاست‌های اقتصادی‌ای رأی دهند که به ضررشان است.
Mohammad Ali Zareian
به نظر می‌رسد مردم برعکس منافع شخصی‌شان رأی می‌دهند. محافظه‌کارانی که ثروت کم‌تری دارند به رهبرانی رأی می‌دهند که مالیات را عمدتاً به‌نفع ثروتمندان کاهش می‌دهند، درحالی‌که هم‌زمان مزایای دولتی‌ای را هم که به فقرا کمک می‌کند کاهش می‌دهند.
Mohammad Ali Zareian
معمولاً از محافظه‌کار یا لیبرال حرف می‌زنیم، نه از لحظاتِ محافظه‌کاری و لحظاتِ لیبرالی. اما حقیقت این است که هر دو شرایط را تجربه می‌کنیم. گاهی دربارهٔ یک مشکل براساس اصول خودمان می‌اندیشیم و به نتیجه‌ای ایدئولوژیک می‌رسیم. گاهی هم سرنخ‌های موقعیتی خاص را دنبال و ایدئولوژیِ متناسب با آن لحظه را پیدا می‌کنیم. اگر دربارهٔ باورهای شخصی‌مان تأمل کنیم، خواهیم دید که صحبت‌کردن دربارهٔ تفاوتِ بین این دو رویکرد تقریباً غیرممکن است.
Mohammad Ali Zareian
سال‌های بعد از حملات ۹.۱۱ برای امریکایی‌ها سال‌هایی اضطراب‌آور و پرتنش بود. وزارت تازه‌تأسیس امنیت میهن ایالات متحده امریکا یک سیستم مشاورهٔ وضعیت ترور را برای هشدار به شهروندان با کدهای رنگی طراحی کرده بود؛ طوری‌که مشخص می‌کرد خطر ترورْ پایین (رنگ سبز) است یا متوسط (رنگ زرد) یا بالا (رنگ نارنجی) یا شدید (رنگ قرمز). جامعه‌شناسی به اسم راب ویلر میزان حمایت از رئیس‌جمهور طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ را تحلیل کرد و فهمید که هر وقت هشدارِ ترور افزایش پیدا می‌کرد، میزان حمایت از رئیس‌جمهور بوش هم بالا می‌رفت. وقتی هشدارها کاهش پیدا می‌کردند، حمایت از رئیس‌جمهور همسو با آن افت می‌کرد. فرازوفرود تهدیدها از روزی به روز دیگر ایدئولوژی‌ها را نیز با خودش به این‌سو و آن‌سو می‌کشد.
Mohammad Ali Zareian
روان‌شناس مارک لاندائو و همکارانش از گروهی از سوژه‌های تحقیق‌شان خواستند دقیقاً تصور کنند که مُردن چگونه است. آن‌ها از سوژه‌ها خواستند احساسات‌شان را با جزئیات شرح دهند و اتفاقاتی را که بعد از مرگ برای بدن‌شان می‌افتد تجسم کنند. در مقایسه با گروهِ شاهد، گروهِ مرگ بیش‌تر از رئیس‌جمهور بوش و کم‌تر از جان کری ـ که در زمان انجام این تحقیق در مقابل رئیس‌جمهور وارد کارزارِ انتخاباتیِ سال ۲۰۰۴ شده بود ـ حمایت کردند.
Mohammad Ali Zareian
در تحقیقی، روان‌شناسان آلن لمبرت، لورا شرر و همکاران با نمایش ویدئوی مستندی دربارهٔ حملات ۹.۱۱، حس ترس را در سوژه‌ها ایجاد کردند. در مقایسه با گروه شاهد که جدول متقاطعی را کامل کرده بودند، گروه ۹.۱۱ حمایت بیش‌تری از رئیس‌جمهور بوش به عمل آوردند، دیدگاه‌های جنگ‌طلبانهٔ بیش‌تری نسبت‌به جنگ در عراق داشتند و تمایل بیش‌تری به نمادهای میهن‌پرستانه مثل پرچم امریکا و مجسمهٔ آزادی از خودشان نشان دادند.
Mohammad Ali Zareian
مردم در واکنش به تهدیدِ نظم اجتماعی، ایدئولوژی‌های محافظه‌کارانه اتخاذ می‌کنند، بنابراین باید ارتباط مشخصی میان تهدیدها و حمایت از ایده‌های محافظه‌کارانه وجود داشته باشد. درحقیقت، چندین دهه تحقیق در تأییدِ این وابستگی وجود دارد.
Mohammad Ali Zareian
در روزهای بعد از آن حملهٔ تروریستی، میزان حمایت از جرج دبلیو بوش از ۵۱ درصد به ۹۰ درصد رسید، بالاترین میزان حمایت از یک رئیس‌جمهور در تاریخ ایالات متحده. میلیون‌ها امریکایی که تا ۱۰ سپتامبر مخالف رئیس‌جمهور بودند تقریباً یک‌شبه تغییر نظر دادند. حملات ۹.۱۱ اولین تهدید خارجی علیه امریکا نبودند. در اتفاقات دیگری چون بمباران پرل‌هاربر یا بحران گروگان‌گیری هم همین «اثرِ گردآمدنِ همه دور یک پرچم» البته با شدت کم‌تر مشاهده شده بود. بااین‌حال تاریخ نشان می‌دهد دولت‌های محافظه‌کار بیش‌از دولت‌های لیبرال از این اثر سود برده‌اند.
Mohammad Ali Zareian
گروهی که باید شایستگی‌های فردی‌شان را در نظر می‌گرفتند، نسبت‌به گروهی که به شانس خوب‌شان فکر می‌کردند، افکار محافظه‌کارانه‌تری داشتند. صرف‌نظر از ایدئولوژی‌های شرکت‌کنندگان قبل از شروع تحقیق، تنها صحبت‌کردن دربارهٔ نقش شایستگی‌های فردی یا فرصت‌هایی که در زندگیِ شخص پیش می‌آیند دیدگاه‌های سیاسیِ دانشجویان را حداقل برای مدتی تحت‌تأثیر قرار داد. احساسات حتا می‌توانند قدرتمندتر از افکار باشند.
Mohammad Ali Zareian
یافته‌های این تحقیقات به این معنا نیستند که مردم فاقد اعتقاداتِ سیاسی‌اند، بلکه ثابت می‌کنند حداقل در برخی موارد دلایلی که برای توضیح تصمیماتِ خودمان می‌آوریم، ریشهٔ اصلیِ آن تصمیمات نیستند. چنین آزمایش‌هایی ما را در مورد این‌که آیا اصول سیاسی‌مان، واقعاً آن‌طور که تصور می‌کنیم، پشتوانهٔ اصلیِ آرا و نظراتِ ما هستند یا نه به تردید می‌اندازند. اصول ما در بهترین حالت صرفاً منابعی اطلاعاتی‌اند که باورهای سیاسی‌مان را در هر لحظه شکل می‌دهند.
Mohammad Ali Zareian
آزمایشگر پاسخ‌های سوژه به نیمی از پرسش‌ها را برعکس می‌کرد. وقتی سوژه پرسش‌نامه‌اش را تحویل می‌داد، آزمایشگر آن‌را می‌گرفت، یادداشت‌هایی در دفترچه می‌نوشت و تخته را پس می‌داد. ترفند اصلی این بود که آزمایشگر با تردستی پرسش‌نامه‌هایی را به سوژه برمی‌گرداند که نیمی از پاسخ‌های آن برعکس شده بودند. در گروهِ شاهد هم پرسش‌نامهٔ اصلی به سوژه‌ها برگردانده می‌شد. بعد از سوژه‌ها خواسته شد دلیل انتخاب هر پاسخ‌شان را توضیح دهند. در طول بحث از آن‌ها خواسته شد در صورت تمایل پاسخ‌های‌شان را قبل از صحبت دربارهٔ آن‌ها اصلاح کنند. به‌طرز شگفت‌انگیزی ۴۷ درصد از سوژه‌هایی که پاسخ‌های معکوس را دریافت کرده بودند متوجه هیچ تغییری نشدند. از میان ۵۳ درصدِ باقی‌مانده، اکثراً تنها یک یا دو تغییر را کشف کردند و فقط یک نفر به تغییر پاسخ‌هایش توسط آزمایشگران بدبین بود. بقیه گفتند لابد سؤال را اشتباه خوانده‌اند یا تصادفاً جواب غلط داده‌اند.
Mohammad Ali Zareian
روان‌شناسان لارس هال، پیتر یوهانسن و همکاران‌شان، در تحقیقی که خودشان آن‌را «کوریِ انتخاب» نامیدند، نشان دادند نظریات سیاسیِ ما تا چه اندازه می‌تواند انعطاف‌پذیر باشد.
Mohammad Ali Zareian
گاهی اصول ایدئولوژیکی‌ای که انتخاب می‌کنیم به آن‌چه اخیراً دربارهٔ آن اندیشیده‌ایم بستگی دارد. اگر چند دقیقه قبل از پیاده‌روی‌ام در خیابان فرانکلین، توی روزنامه داستانی دربارهٔ جنایتی خوانده باشم که فردی بی‌خانمان مرتکب آن شده، به‌احتمال زیاد ذهنیتم دربارهٔ متکدیِ بعدی منفی خواهد شد، چون صرفاً به‌تازگی این نوع افکار از مغزم گذشته‌اند. روان‌شناسان این پدیده را «دسترس‌پذیری» می‌نامند. ذهن هم مثل گوگل افکاری را که به‌تازگی در خطِ مقدمِ آگاهی استفاده کرده، دم دست نگه می‌دارد، طوری‌که می‌توانیم با کمی تأمل به آن‌ها دسترسی پیدا کنیم. دسترس‌پذیری از قواعد سازگاریِ منطقی پیروی نمی‌کند.
Mohammad Ali Zareian
در دههٔ ۱۹۹۰ روان‌شناسی به اسم سم مک‌فارلند دربارهٔ باورهای مردمِ روسیه تحقیقی انجام داد. بعد از دهه‌ها زندگی زیر یوغ حکومتِ کمونیستی‌ای که مستبد بود و درعین‌حال برابریِ اقتصادیِ نسبی‌ای را در کشور رونق داده بود، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به افزایش چشمگیر نابرابری منجر شد. در آن دوران آشفته و پرتلاطم، بازارهای سرمایه با نظارت اندک یا بدون هیچ‌گونه نظارتی اداره می‌شدند. امنیت اقتصادیِ طبقهٔ متوسط از دست رفت، درحالی‌که معدودافرادی که ارتباط خوبی با سطوح بالای دولت داشتند میلیاردر شدند. مک‌فارلند و همکارانش نظر افکار عمومی دربارهٔ شرایط اقتصادی جدید و سطح طرفداری از روزگارِ کمونیستیِ گذشته را اندازه‌گیری کردند. همچنین نظر روس‌ها را درخصوص ترجیح آن‌ها دربارهٔ حکومت سنتی و ثبات در برابر تغییر پرسیدند. در روسیه، برخلاف امریکای شمالی و اروپای غربی، احترام به سنت‌ها هم‌بستگیِ قدرتمندی با میل به تساویِ بیش‌تر داشت. ازاین‌رو اشتیاق به رژیم گذشته، بسته‌به ماهیت آن رژیم، معانیِ متفاوتی داشت.
Mohammad Ali Zareian
انسان‌ها موجوداتی منحصربه‌فرد در قلمروی حیوانات‌اند، اما دراین‌مورد، دررابطه‌با اشتیاقِ رسیدن به موقعیت‌های والا، تفاوتی میان ما و سایر موجودات نیست.
maryam.rsz
چرا اخبار سلبریتی‌ها مثل کاغذرنگی روی سرمان می‌بارد، اما هرگز در عناوینِ خبرها دربارهٔ دِیل ـ تعمیرکار محلیِ سیستم‌های گرمایش و سرمایش و هواکش و رابطهٔ پرفرازونشیب او با برندا، پرستار خانگی ـ چیزی گفته نمی‌شود؟ البته پاسخ این است که ما شیفتهٔ موقعیت‌های اجتماعیِ عالی هستیم.
maryam.rsz
هرچه برای صفتی ارزش بیش‌تری قائل باشیم، امتیازی که به خودمان می‌دهیم بالاتر است.
maryam.rsz
موقعیت اجتماعی همیشه هدفی متحرک است، چون براساس مقایسهٔ مداوم با دیگران تعریف می‌شود. ما در هر موقعیتی خودمان را ازنظر اجتماعی با انواع آدم‌ها مقایسه می‌کنیم؛ بااین‌حال به‌طرز مرموزی جوری نتیجه می‌گیریم که همیشه جزو نیمهٔ بالاییِ نردبانِ موقعیتیم. متوجه شده‌ایم که راحت‌ترین کار ماندن در آن قسمت از نردبان است. یک دقیقه به این فکر کنید که چقدر در کارتان موفقید. چقدر باهوشید؟ چقدر اخلاق‌گرایید؟ چقدر به دوست‌تان وفادارید؟ رانندهٔ خوبی هستید؟ قلباً می‌دانید که در تمام این موارد بهتر از حد متوسطید. درحقیقت بیش‌ترِ مردم در اعماقِ قلب‌شان می‌دانند که در بسیاری از کارها بهتر از حد متوسط‌اند، اما تا جایی‌که همه می‌دانند، این موضوع غیرممکن به نظر می‌رسد. این یافته را «اثرِ لیک ووبگون» خوانده‌اند
maryam.rsz
اگر خودتان را در پله‌های پایینیِ نردبانِ موقعیت می‌بینید، به‌احتمال زیاد در سال‌های آینده از افسردگی، اضطراب و درد مزمن رنج خواهید برد. هرچه پله‌ای که انتخاب می‌کنید پایین‌تر باشد، احتمال این‌که تصمیماتِ بد بگیرید و عملکردتان در کار ضعیف باشد، بالاتر است. هرچه پله‌ای که انتخاب می‌کنید پایین‌تر باشد، احتمال این‌که نظریات فراطبیعی و نظریهٔ توطئه را بپذیرید، بالاتر خواهد بود. هرچه پله‌ای که انتخاب می‌کنید پایین‌تر باشد، بیش‌تر مستعد مشکلات وزنی، ابتلا به دیابت و ناراحتی قلبی خواهید بود. هرچه پله‌ای که انتخاب می‌کنید پایین‌تر باشد، سال‌های باقی‌مانده از عمرتان کم‌تر خواهد بود.
maryam.rsz

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان