بریدههایی از کتاب نردبان شکسته
۴٫۰
(۷۶)
ما در فاصلهٔ چندکیلومتری از یکدیگر زندگی میکردیم، اما بچههایی که ناهارِ مجانی داشتند با لهجهٔ کشیدهٔ جنوبیِ والدینمان صحبت میکردند. درمقابل، بچههایی که برای ناهار پول میدادند با صوت بیلهجهٔ گویندگانِ خبر حرف میزدند که به همهجا و هیچجا تعلق داشتند.
سمیه
مثلاً چرا احساس فقر بهاندازهٔ فقرِ واقعی از سالهای عمرتان میکاهد؟ چرا اندازهٔ خانهٔ همسایه هورمونهای اضطرابتان را تحتتأثیر قرار میدهد؟
سمیه
آیا تابهحال در قطاری بیحرکت بودهاید و دیدهاید قطار کناریتان ایستگاه را ترک کند؟ همگی احساس میکنید ناگهان در جهت مخالف شروع به حرکت کردهاید. وقتی طبقات بالاتر دائماً ثروتمندتر میشوند، هم طبقهٔ متوسط و هم کسانیکه با فقر دستوپنجه نرم میکنند، با مقایسهٔ خودشان و آنها، حس میکنند فقیر و فقیرتر شدهاند. اما این احساس صرفاً توهم نیست و همانطور که در صفحاتِ آینده خواهید دید، پیامدهایی جدی دارد.
سمیه
تنها حس صرفاً ذهنیِ کمترثروتمندبودن نسبتبه دیگران کافی بود تا راهبرد «سریع زندگی کن، جوان بمیر» را در زندگی انتخاب کنند.
maryam mahjoobian
مطالعاتی که تا به اینجا بررسی کردیم، نشان میدهند محیطی که نوزادان در آن پرورش پیدا میکنند، تأثیر عمیقی بر آیندهٔ آنها دارد. کودکانی را که به محیطهایی با نابرابریِ بالاـ مثل تگزاس ـ میسپارید، نتایج ضعیفتری نسبتبه بچههایی دارند که به مکانهایی با برابریِ بیشتر ـ مثل آیووا ـ سپردهاید؛ هرچند آیووا و تگزاس هر دو متوسطدرآمدِ یکسانی دارند.
این اتفاق تاحدی ریشه در این واقعیت دارد که احتمال وقوع اتفاقات بد، برای کسانیکه در مکانهای نابرابر زندگی میکنند، بیشتر است. دلیل بعدی این است که فرزندانی که در مکانهای نابرابر رشد میکنند، رفتار متفاوتی خواهند داشت. حتا اگر تمام نوزادانی که بهتصادف به مکانهای مختلف سپردهاید، زندگیشان را با تواناییهای بالقوه و ارزشهای یکسان آغاز کنند، باز هم احتمال وقوع این اتفاقات هست.
Mohammad Ali Zareian
آزمایشها همان گفتهٔ جان بردفورد را یادآوری میکنند که «به آنجا خواهم رفت، اما با لطف پروردگار». اگر عمیقاً آزمایشهای رفتاری را درک کنیم، باید فروتن و متواضع شویم. آنها تصورِ ما مبنیبر اینکه همیشه بر موفقیتها و شکستهای خود کنترل داریم را به چالش میکشند. آنها همچون جان بردفورد به ما یادآوری میکنند صرفاً محصول افکار، نقشهها یا محرکهایمان نیستیم.
Mohammad Ali Zareian
نابرابری یک عاملِ پیشبینیکنندهٔ قدرتمند برای خطرپذیریست که بهنوبهٔ خود عاملِ پیشبینیکنندهٔ قدرتمندی برای مشکلات بهداشتی و اجتماعی به شمار میرفت. این یافتهها نشان میدهند رفتار پرخطرْ مسیریست که به توضیحِ ارتباط میان نابرابری و نتایج بد در زندگیِ روزمره کمک میکند.
Mohammad Ali Zareian
باید توجه داشت روانشناسان، در فرآیند انتقال مسئله به آزمایشگاه، بستر روزمرهٔ آنرا حذف میکنند.
Mohammad Ali Zareian
تنها آگاهی از اینکه شکاف زیادی بین برندهها و بازندهها وجود دارد، باعث شد گروه نابرابر بیشتر شانسش را امتحان کند. این آزمایش اولین نشانه بر تأثیرِ خودِ نابرابری بر رفتار پرخطر بود.
پیامدهای این تصمیمات چه بود؟ بنابه تعریف، در گروه نابرابر، تعداد کمی از بازیکنان برندهٔ پاداشهای بزرگتر شدند و بیشترِ آنها باختند. در گروه برابر، تعداد کمی توانستند پاداشهای فوقالعاده بالا به دست بیاورند و تعداد کمی هم همهچیز را باختند. بهبیاندیگر، نابرابری با تحریک تصمیمات پرخطر باعث افزایش تفاوت و شکاف بین داراها و ندارها شد. درعمل، نابرابری زمینهساز نابرابریِ بیشتر شد.
Mohammad Ali Zareian
صرفنظر از اینکه فقیر هستید یا از طبقهٔ متوسط، خودِ نابرابری میتواند محرک شما برای ارتکاب رفتار پرخطر باشد.
Mohammad Ali Zareian
تأثیر مقایسهٔ خود با کسانیکه در موقعیتهای بالا قرار دارند بسیار بیشتر از تأثیر مقایسهٔ خود با کسانیست که در موقعیتهای پایین هستند.
Mohammad Ali Zareian
افرادْ از طریق مقایسهٔ خود با دیگران به این نتیجه میرسند که به چه چیزهایی نیاز دارند.
Mohammad Ali Zareian
در تحقیقی، محققان خودروهایی را در تقاطعها مشاهده کرده و مدل و وضعیت خودرو را ثبت کردند. آنها همچنین ثبت کردند که این اتومبیلها راه عابران پیاده یا سایر رانندگانی را که از نظر قانونی حق استفاده از راه را داشتند، چند بار بستند. هرچه اتومبیل گرانتر به نظر میرسید، بیشتر راننده مسیر دیگران را میگرفت.
⠀⠀⠀
تحقیقاتِ ما دررابطهبا بازیِ انتخابِ سهام و هم تحقیقاتِ لرنر که بهصورت تصادفی افراد را در معرض موفقیت یا شکست قرار میداد، نشان دادند که وقتی افراد در کاری موفق میشوند، بلافاصله اعتبار آنرا به خودشان نسبت میدهند. حتا وقتی موفقیتِ آنها را آزمایشگران بهطور تصادفی تعیین میکردند، سوژههای موفق فرض میکردند این سختکوشی و استعداد خودِ آنها بوده که آنها را مستحق پاداش کرده است.
⠀⠀⠀
هم در مقایسههای روبهپایین و هم در مقایسههای روبهبالا، بدهبستان وجود دارد. خطر مقایسهٔ روبهپایینْ رضایت از خود است: وقتی نسبتبه شخصِ دیگری احساس بهتری میکنید، بیشتر وسوسه میشوید تلاش کمتری در زندگیتان داشته باشید. درمقابل، مقایسههای روبهبالا ممکن است برای ما الهامبخش باشند که بیشتر کار کنیم و به موفقیت بیشتری برسیم، اما فقط اگر باور داشته باشیم اهدافمان واقعبینانهاند و انگیزهای منطقی به ما میدهند. مقایسهٔ خودمان با آلبرت اینشتینها و مایکل جردنهای جهان فقط باعث میشود احساس بدبختی و بیانگیزگی کنیم.
⠀⠀⠀
انواع مختلف مقایسه اثرات متفاوتی دارند. مقایسههای روبهبالا باعث احساس فقر بیشتر، استعداد کمتر و نیازمندیِ بیشتر میشوند. بنابراین اگر هدف شما مدیریت آن احساسات و خواستههاست، درعوض توجهتان را به مقایسهٔ روبهپایین هدایت کنید. آیا پیشنهاد میکنم به کسانی فکر کنید که کمتر از شما خوشاقبالاند تا با مقایسهٔ خودتان با آنها احساسِ بهتری داشته باشید؟ آیا این کار کمی خبیثانه و پست نیست؟ بله، درواقع دقیقاً همین موضوع را مطرح میکنم. مقایسههای روبهپایین صرفاً منشأ حس لذت از بدبختیِ دیگران و غرورِ بیشتر نیستند، بلکه ممکن است منبع رضایت و سپاسگزاری باشند.
⠀⠀⠀
محافظهکاران بر عامل فردی تمرکز کرده و استدلال میکنند باید مشوقهایی برای ایجاد انگیزه در طبقات پایین در جهت بهبود شرایط خودشان ایجاد کنیم. اما مجموعهای از مشوقهای فوریتر و حیاتیتر فقرا را هدایت میکنند. زندگیِ آنها درگیر بحرانهای روزمرهایست که سعی میکنند با استفاده از بهترین پاسخهای کوتاهمدتِ مدیریت بحران باتوجهبه شرایط موجود با آنها کنار بیایند. آنها مدتهاست که دیگر مطابق با دیدگاه اقتصاددانان دررابطهبا واکنشهای منطقی به مشوقها عمل نمیکنند و واکنشهایی با هدفِ حفظِ سرشان خارج از آب را جایگزینِ آن کردهاند. وقتی در چنین جهانی زندگی میکنید، تشویق به شروعِ کسبوکارِ خودتان صدای طبلی توخالی میدهد.
⠀⠀⠀
اگر رشد نابرابری این حس را در افراد ایجاد میکند که نیازهای بیشتری دارند و این سطح بالای نیاز منجربه انتخابهای مخاطرهآمیز میشود، این موضوع بر وجود ارتباطی جدید و بنیادین میان نابرابری و خطر دلالت دارد: صرفنظر از اینکه فقیر هستید یا از طبقهٔ متوسط، خودِ نابرابری میتواند محرک شما برای ارتکاب رفتار پرخطر باشد.
Mohammad Ali Zareian
تصور کنید چه میکردید اگر قرار بود امروز هزار دلار بابت کرایه بپردازید، وگرنه خانهتان را از دست میدادید. در یک قمار، ۹۰ درصد احتمالِ برندهشدنِ پانصد دلار را میپذیرید، یا ۴۰ درصد احتمال برندهشدنِ هزار دلار را؟ بیشترِ مردم احتمالِ پایینترِ بهدستآوردنِ هزار دلار را انتخاب میکنند، چون اگر برنده شوند، نیازشان برطرف خواهد شد. این تصمیم از منظر سودمندیِ موردانتظار غیرمنطقی به نظر میرسد، اما از چشماندازی دیگر منطقیست: چون پاسخ به نیازهای اساسی گاهی مهمتر از بهترین انتخاب از نظر ریاضیست. حقیقتِ وجودِ یک الگوی واحد در گونههای جانوری نشان میدهد فرگشتْ تصمیمگیری براساس نیاز را هم سازوکاری تطبیقپذیر یافته است.
Mohammad Ali Zareian
برای هر ارگانیسمِ جستوجوگر، از زنبورعسل گرفته تا انسانهای شکارچیگردآورنده، میزان خطری که مایلاند بپذیرند، به میزان نیازمندیشان بستگی دارد.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان