بریدههایی از کتاب نردبان شکسته
۴٫۰
(۷۸)
برای اولینبار متوجه شکاف ناراحتکننده بین نیتهای خوب و رفتارِ سوگرایانهام شدم، رفتاری که «سوگراییِ ضمنی» خوانده میشود. حس میکردم بعد از اینهمه سال هنوز هم همان کودکِ فروشگاهِ خواربارفروشیام. همین بازی را در چندین و چند آزمایش دیگر که شامل هزاران سوژهٔ تحقیقاتی بودند تکرار کردم. محققانِ دیگر هم یافتههای آزمایشگاههای خودشان را تکرار کردند. درنهایت هم دوباره و چندباره به همان الگوی سوگرایی رسیدم: احتمال اینکه افراد با مشاهدهٔ چهرهای سیاه تصور کنند اسلحه دیدهاند بسیار زیاد است. در بعضی از نسخههای آزمایش، حتا به سوژهها هشدار دادیم نژاد چهرهها باعث سوگرایی در تصوراتشان دربارهٔ آنها خواهد شد و تشویقشان کردیم در برابر این پیشداوری مقاومت کنند. اما این هشدار هم کمکی نکرد و درحقیقت باعث شد سوگرایی کمی شدیدتر شود، چون موضوع نژاد در ذهنِ سوژهها برجستهتر شد. نیتهای خوب از ما در برابر سوگراییهای ناخواسته محافظت نمیکنند.
Mohammad Ali Zareian
یکی از پابرجاترین یافتهها در کل روانشناسی این است که مردم با تکیهکردن بر توقعاتشان شرایط غیرقطعی یا مبهم را معنا میکنند. هر چقدر زمان کمتری برای با دقت فکرکردن وجود داشته باشد، بیشتر به توقعاتشان تکیه میکنند.
Mohammad Ali Zareian
قتل افراد سیاهپوستِ غیرمسلح توسط پلیس به کانونِ محوریِ گفتوگوهای امریکا در مورد نژادپرستی تبدیل شده است. اگر اخبار را دنبال کرده باشید، احتمالاً تصویری از جسد مایکل براون، ساعتها خوابیده در خیابانی در شهر فرگوسنِ ایالت میزوری، در ذهن دارید. یا اعتراضاتِ بهدنبال آن، بههمراه خطوط پلیس ضدشورش که نور آتشِ خودروهای درحالسوختن، رویشان افتاده بود. ممکن است آخرین کلمات آهستهٔ اریک گارنر را شنیده باشید: «نمیتونم نفس بکشم»، وقتی مأموری از پشتسر گردنش را میان آرنج و بازوی خود گرفته بود و او درنهایت به همین خاطر خفه شد. ممکن است تصاویری خشن را دوباره و چندباره در ذهنتان پخش کرده باشید: ماشینِ پلیس بهسمت تَمیر رایسِ چهاردهساله کنار میکشد و او دو ثانیه بعد نقشِ زمین میشود.
Mohammad Ali Zareian
در پژوهشی با شیوهٔ یکسان، روانشناس جنیفر ابرهارت تحمیل مجازات اعدام در پنسیلوانیا را آزمایش کرد. در بیشاز ششصد پروندهٔ قتل در طول بیست سال که واجد شرایط مجازاتِ اعدام بودند، نوعی اختلاف نژادیِ واضح پدیدار شده بود: متهمانی که از دیدِ نظردهندگانِ مستقل سیاهپوستتر به نظر میرسیدند بیشتر در معرض محکومیت به مرگ قرار داشتند. البته این تنها زمانی اتفاق میافتاد که قربانیِ قتل سفیدپوست بود. حتا اگر هیچگاه نژاد در زمان محاکمه و صریحاً در طول شورِ دادگاه موردبحث قرار نمیگرفت، هیئتمنصفه بهوضوح آنرا در نظر میگرفتند.
Mohammad Ali Zareian
پژوهشگران متوجه شدند هر چقدر زندانی «سیاهپوستتر» به نظر میرسید، برای جرایم یکسان مدت طولانیتری محکوم میشد. آنهایی که نزدیک به بالاترین شاخص «سیاهپوستی» بودند بین هفت تا هشت ماه بیشتر از آنهایی که نزدیک به پایینترین شاخص بودند محکوم میشدند. مشخصهای که بر نظردهندگان در ارزیابیِ سیاهپوستی تأثیر میگذاشت لابد قضاتِ صادرکنندهٔ حکم را هم تحتتأثیر قرار داده بود. نکتهٔ جالبتوجه اینکه همانطور که در برگههای سابقهٔ کیفریِ آنها ذکر شده بود، تأثیر سیاهپوستبهنظررسیدن بر زندانیانی که سیاهپوست یا سفیدپوست بودند بهطور برابر اعمال میشد. درواقع صرفنظر از نژاد واقعیشان، همان شاخصههایی که از لحاظ بصری سیاهپوستی را به مخاطب القا میکرد، پیشبینیکنندهٔ مدت محکومیت آنها بود.
Mohammad Ali Zareian
ایالت فلوریدا به شفافیت معروف است؛ بهدلیل مجموعهای از قوانین به اسم «قوانینِ آفتاب» که تصویر و سوابق کیفریِ همهٔ زندانیانِ ایالت را در سیستمی آنلاین قرار میدهند تا همه بتوانند آنها را ببینند.
Mohammad Ali Zareian
محققان دهها نسخه از تحقیقاتِ عروسک را که تمرکزشان بیشتر بر کودکانِ سه تا هفت سال بود اجرا کردند. بین کودکانِ سیاهپوست، این الگو متنوع باقی ماند و به نظر میرسید با پیشینهها و تجاربِ محلیِ آنها گره خورده باشد، مثل آن چیزیکه در تحقیقات اصلی وجود داشت. اما در مورد کودکانِ سفیدپوست، روند بهطرز تأسفباری ثابت است: آنها امروزه عروسکهای سفیدپوست را درست به همان میزانی که در دههٔ ۱۹۴۰ بود ترجیح میدهند.
Mohammad Ali Zareian
مستأجران سیاهپوست با شایستگیِ برابر با مستأجران سفیدپوست، بیشتر با جملهٔ «آپارتمان خالی وجود ندارد» مواجه میشوند. به خریدارانِ سیاهپوست، نسبتبه سفیدپوستان با شایستگیِ برابر، تخفیف کمتری برای خرید خودرو، و در وامها نرخ بهرهٔ بالاتری پیشنهاد میشود. تعصب ضدسیاهپوستی در امریکای قرن ۲۱ زنده و پابرجاست.
Mohammad Ali Zareian
در آزمایشی پیشگامانه، جامعهشناس دوا پیجر با فرستادنِ گروههای دونفره از مردانِ جوان، یکی سفیدپوست و دیگری سیاهپوست، برای درخواست شغل در میلواکی، تبعیض را در زندگیِ واقعی آزمایش کرد. او به آنها رزومههای ساختگیِ مشابه داد تا شایستگیِ یکسانی داشته باشند. او همچنین متون مشابهی را برای استفاده هنگام معرفی و تکمیل برنامههای کاریشان تهیه کرد. بعد آن دو نفر برای ۳۵۰ شغل درخواست دادند. هر دوی آنها برای موقعیتهای یکسان درخواست ندادند. اینکه هر سوژهٔ آزمایش برای کدام شغل درخواست بفرستد تصادفاً انتخاب شد تا آزمایشی تصادفی به وجود آمده باشد. و بعد مثل همهٔ متقاضیانِ شغل، منتظر تماس از طرف کارفرما ماندند.
آیا نتایج از تعصب ضدسفیدپوستیای که پاسخدهندگانِ «مجموعصفرِ» نظرسنجی به وجود آن اعتقاد داشتند، حمایت میکرد؟ پاسخ حتا نزدیک هم نبود. نسبتبه متقاضیِ سیاهپوست با شایستگیِ یکسان، دو برابر بیشتر با متقاضیِ سفیدپوست تماس گرفته شد.
Mohammad Ali Zareian
یکی از معتبرترین یافتههای روانشناسیِ اجتماعی این است که اگر شما آگاهانه به شخصی فکر کنید که بهوضوح در زمینهای بر شما برتری دارد، احساستان نسبتبه خود در مقایسه با زمانیکه هرگز به آن شخص فکر نکردهاید، بدتر خواهد شد. بههمینترتیب، اگر به کسی فکر کنید که بهنوعی از شما پایینتر است، این مقایسه باعث میشود احساس بهتری نسبتبه خودتان پیدا کنید.
narges
امروزه افراد حاضر در فهرست ۸۵ نفرهٔ ثروتمندترین انسانهای دنیا درمجموع ثروتمندتر از ۳٫۵ میلیارد نفر از ساکنانِ فقیرِ کرهٔ زمیناند. در امریکا اقلیت ۱ درصدیِ ثروتمندان، بیش از ۲۰ درصد از درآمدِ ثروتمندترین ملتِ طولِ تاریخ جهان را به خود اختصاص دادهاند.
ali
تبعیضِ نژادی، از زمان رسیدن نخستین کشتیِ بردهداری به امریکای شمالی در مستعمرهٔ انگلیسیِ جیمزتاون در سال ۱۶۱۹، بخشی از امریکا بوده است. بردهداری پایههای آنچیزی را که سرانجام به ایالات متحده تبدیل شده، بالا برد. این رسم دوونیم قرن دوام آورد، بیش از قدمتِ خودِ این کشور. وقتی بردهداری در سال ۱۸۶۵ به پایان رسید، سیستم قانون جیم کرو جای آنرا گرفت و تا یک قرنِ کاملِ دیگر افریقاییامریکاییها را قانوناً تحت فشار قرار داد. وقتی قانون حقوق مدنی سال ۱۹۶۴ غیرقانونیبودنِ تبعیض نژادی را آشکار کرد و قانون حقوق انتخابات سال ۱۹۶۵ صریحاً به روند تبعیضآمیز انتخابات پایان داد، در پاسخ، جامعه در طول یک شب تغییر نکرد. بهدنبال آن دورهٔ ۳۵۰ سالهٔ نژادپرستیِ کاملاً قانونی، درست نیم قرن ـ کمی کمتر از عمر معمولیِ یک انسان ـ طول کشید تا پیشخوانها، آبخوریها و مدارس مخصوص سفیدپوستها برچیده شوند.
Mohammad Ali Zareian
وقتی افراد بالغ متعصبانه برخورد میکنند، میتوانید انگشتتان را بهسمت آنها بگیرید و به آنها برچسب نژادپرست، جنسیتزده و بیگانههراس بزنید. اما وقتی کودکی چنین کاری انجام دهد، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که با خجالت به آن گوش دهیم. کودکان بازتاب جامعهای هستند که در آن بزرگ شدهاند، بنابراین وقتی میشنویم که توهینی نژادی را به زبان میآورند، برای انسانیت ناراحت میشویم.
Mohammad Ali Zareian
وقتی آدمها حس میکنند از دیگران عقب ماندهاند و زندگیْ بینظم و پرهرجومرج است و موقعیتشان به خطر افتاده، آنوقت مغزشان تمام تلاشش را میکند تا جهانی باثبات بیافریند. این روش جواب هم میدهد. کسانیکه مذهبیاند معمولاً نسبتبه کسانیکه مذهبی نیستند، شادترند و اضطراب کمتری دارند، هم دررابطهبا زندگی و هم دررابطهبا مرگ. بعضی سیستمهای اعتقادیْ آرامش و اطمینان را به روشهایی فراهم میکنند که تفکر عادی از عهدهٔ آنها برنمیآید. برای بیشترِ افراد، خدای انتزاعی و غیرشخصیِ متخصصانِ خداشناسی نمیتواند این سطح از آرامش را فراهم کند. هرچه زندگی سختتر باشد، معجزهآساتر خواهد بود.
Mohammad Ali Zareian
فقرا صرفاً مذهبیتر از ثروتمندان نیستند؛ مذهبیبودنِ آنها ابعاد مختلفی دارد. احتمال اینکه افراد کمدرآمد انجیل را سخنانِ مستقیم خداوند و نه مجموعهای عمومی از آموزههای الهی بدانند بیشتر است. احتمال بیشتری وجود دارد که فقرا به معجزه، درمانِ مبتنیبر باور و تسخیر شیطانی باور داشته باشند.
Mohammad Ali Zareian
سکولارها علاقهٔ زیادی به اشاره به ناسازگاریهای منطقی در نوشتههای مقدس، ماهیتِ غیرمحتملِ معجزهها و غیرممکنبودنِ اثباتِ ماوراءالطبیعه دارند. اما بسیاری از محققان مذهبی به این نکته اشاره کردهاند که برای بیشترِ باورمندان، حقایق و منطقْ ریشهٔ اصلیِ باور محسوب نمیشود. مذهب مجموعهٔ منسجمی از گزارهها نیست که درست یا غلط باشند؛ چیزیکه درست و غلط است، روش نظریههای علمیست. درمقابل، بسیاری از افراد بهدلیل تجاربِ ذهنی و شخصیِ خود باورمندند. این تجارب ممکن است شامل هیبت و شگفتیِ طبیعت، صمیمت ناشی از تعلق به جامعهای بسته، یا تجربهٔ تسلای ناشی از شنیدن صحبتِ خداوند با شما با صدایی آشنا باشند. این احساسات محصول عواطف و روابط اجتماعیاند، نه خداشناسی.
Mohammad Ali Zareian
این روند هیچ ربطی به باورهای خاص هر مذهب ندارد. در کشورهای غالباً مسیحی، نابرابری با اعتقادِ راسختر به مسیح همراه است، در کشورهای غالباً مسلمان، نابرابری با اعتقادِ راسختر به پیامبر اسلام همراه است، و... وقتی آدمها جهان را جایی ناامن احساس میکنند، معمولاً به سیستم باوری که در آن رشد کردهاند، روی میآورند.
Mohammad Ali Zareian
وقتی مردم احساس ناتوانی یا عقبافتادگی داشته باشند، با احتمالِ بیشتری به سیستمهای باوری متوسل میشوند که جهان را عادلانه و قابلپیشبینی و معنادار جلوه میدهند.
Mohammad Ali Zareian
کشورهایی که نابرابریِ بالایی داشتند بسیار مذهبیتر از کشورهای دارای برابریِ بالا بودند. اثرات نابرابریْ عظیم و تقریباً بهاندازهٔ اثرات درآمد واقعی زیاد بود. وقتی نمودار دادهها ترسیم شد تا ارتباط میان مذهب و نابرابریِ درآمدی (بهجای درآمد متوسط) نمایش داده شود، ایالات متحده هم دیگر دادهای پرت نبود، بلکه کاملاً همسو با پیشبینیها در هر دو شاخصِ نابرابری و مذهبیبودن، در سطح بالایی قرار داشت. فقر و نابرابری در کنار هم میتوانند تفاوتهای میان کشورها از نظر مذهبیبودن را توضیح دهند.
Mohammad Ali Zareian
امریکا را تا حدودی مهاجرانی بنیان گذاشتند که از آزارِ مذهبی گریخته بودند؛ اتفاقی که مطمئناً باعث بهوجودآمدنِ سطحی غیرعادی از دینداری در فرد میشود.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان