بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نردبان شکسته | صفحه ۲۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نردبان شکسته

بریده‌هایی از کتاب نردبان شکسته

نویسنده:کیت پین
امتیاز:
۴.۰از ۷۶ رأی
۴٫۰
(۷۶)
نکتهٔ جالب ازمنظر روان‌شناسی این است که نیت کسی‌که حرف را زده است درنهایت اهمیتی ندارد؛ آن‌چه مهم است نحوهٔ تفسیر مخاطب از جملات اوست.
Mohammad Ali Zareian
شاید چندان غافلگیرکننده نباشد که فردی عادی به رفاه از دریچهٔ نژاد نگاه کند، اما واقعیت این است که دریافت‌کنندگانِ کمک‌های رفاهیْ توزیع یکنواختی میان سیاه‌پوست‌ها، سفیدپوست‌ها و اسپانیایی‌تبارها دارند. اما وقتی گیلنز نوع تصویرسازی از دریافت‌کنندگانِ کمک‌های رفاهی در تلویزیون، روزنامه‌ها و مجله‌ها را از دههٔ ۱۹۶۰ تحلیل کرد، متوجه نوعی سوگراییِ نژادیِ واضح شد: وقتی دریافت‌کنندگانِ کمک‌های رفاهی به‌عنوان «فقرای لایق» معرفی می‌شدند، عمدتاً سفیدپوست بودند، اما وقتی به‌عنوان افراد تنبل یا دروغ‌گو نمایش داده می‌شدند، اغلب از تصویرِ سیاه‌پوستان استفاده می‌شد.
Mohammad Ali Zareian
چندین دهه تحقیقْ ثابت کرده که بین تنفر از سیاه‌پوستان، و مخالفت با سیاست‌های رفاه اجتماعی درراستای کمک به فقرا، ارتباطِ قدرتمندی وجود دارد. برای مثال، یک دانشمند علوم سیاسی به اسم مارتین گیلنز متوجه شد بیش‌ترِ امریکایی‌ها معتقدند نابرابری بسیار زیاد است و از هر ده نفر، هفت نفر فکر می‌کنند هزینه‌های دولت برای کمک به فقرا باید افزایش یابد. بااین‌حال، با همان میزان حاشیه، از نظر امریکایی‌ها دولت باید هزینه‌های رفاهی را کاهش دهد.
Mohammad Ali Zareian
تحقیقی دیگر نشان داده است داشتنِ موقعیتِ برتر هم سوگراییِ ضمنی را افزایش می‌دهد. برای مثال در تحقیقی سوژه‌ها به دو دستهٔ «رؤسا» و «کارگران» تقسیم شدند. بعد به‌صورت دونفره به حل مسئله مشغول شدند و رؤسا به کارگران دستوراتی دادند و درنهایت نتایجِ کارگران را ارزیابی کردند. سوژه‌هایی که نقش رئیس را بازی کرده بودند، در مقایسه با کسانی‌که نقش کارگر را داشتند یا گروه شاهد که در این فرآیندِ حل مسئله شرکت نکرده بودند، سوگراییِ ضمنیِ بیش‌تری از خود نشان دادند. این تحقیقات نشان می‌دهند حس محرومیت یا برتری ممکن است سوگراییِ نژادی را افزایش دهد.
Mohammad Ali Zareian
دو روان‌شناس به نام‌های اِیمی کراش و دیوید آمودیو به سوژه‌های سفیدپوستِ تحقیق‌شان، بابت شرکت در نوعی بازیِ اقتصادی، ده دلار دادند. این دو محقق سعی کردند با گفتنِ این‌که سوژه‌ها می‌توانستند صد دلار دریافت کنند اما متأسفانه تنها ده دلار گرفتند، حس ناامیدی را در بعضی از آن‌ها به وجود بیاورند. اما به گروه مقایسه گفته شده بود از ده دلارِ ممکن تمام ده دلار را دریافت کرده‌اند؛ بنابراین حس نمی‌کردند چیزی از دست داده‌اند. سپس از هر دو گروه خواسته شد چند عکس از افراد دونژادیِ متشکل از سیاه و سفید را طبقه‌بندی کنند. سوژه‌هایی که در شرایط نسبتاً فقیر قرار داشتند، نسبت‌به گروه مقایسه، تصاویر دونژادی‌ها را دارای پوستی تیره‌تر و ظاهری کلیشه‌ای‌تر از سیاه‌پوستان می‌دیدند. احساسِ محرومیتْ برداشتِ آن‌ها از تفاوت‌های نژادی را تشدید کرده و فاصلهٔ بین افرادی را که این سوژه‌های سفیدپوستْ «ما» و «آن‌ها» در نظر می‌گرفتند، افزایش داده بود.
Mohammad Ali Zareian
تحقیقی که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد، نشان داد که وقتی قیمت پنبه در جنوب کاهش می‌یابد، تعداد سیاهان لینچ‌شده توسط گروه‌های سفیدپوست افزایش پیدا می‌کند. نویسندگانِ این مقاله استدلال می‌کنند وقتی مشقت اقتصادیْ کشاورزانِ سفیدپوست را به ستوه درمی‌آورْد، ناامیدی‌شان را سرِ سیاه‌پوست‌ها خالی می‌کردند. بحث دربارهٔ روش‌های آماریِ استفاده‌شده در این تحقیق چند دهه ادامه پیدا کرد، اما تحلیل‌های مدرنی که از آمارهای پیچیده‌تری استفاده می‌کنند، نتیجهٔ اصلیِ این تحقیق را آشکار کردند: نگرانی‌های اقتصادی به درگیری‌های نژادی شدت می‌بخشند.
Mohammad Ali Zareian
برای اولین‌بار متوجه شکاف ناراحت‌کننده بین نیت‌های خوب و رفتارِ سوگرایانه‌ام شدم، رفتاری که «سوگراییِ ضمنی» خوانده می‌شود. حس می‌کردم بعد از این‌همه سال هنوز هم همان کودکِ فروشگاهِ خواربارفروشی‌ام. همین بازی را در چندین و چند آزمایش دیگر که شامل هزاران سوژهٔ تحقیقاتی بودند تکرار کردم. محققانِ دیگر هم یافته‌های آزمایشگاه‌های خودشان را تکرار کردند. درنهایت هم دوباره و چندباره به همان الگوی سوگرایی رسیدم: احتمال این‌که افراد با مشاهدهٔ چهره‌ای سیاه تصور کنند اسلحه دیده‌اند بسیار زیاد است. در بعضی از نسخه‌های آزمایش، حتا به سوژه‌ها هشدار دادیم نژاد چهره‌ها باعث سوگرایی در تصورات‌شان دربارهٔ آن‌ها خواهد شد و تشویق‌شان کردیم در برابر این پیش‌داوری مقاومت کنند. اما این هشدار هم کمکی نکرد و درحقیقت باعث شد سوگرایی کمی شدیدتر شود، چون موضوع نژاد در ذهنِ سوژه‌ها برجسته‌تر شد. نیت‌های خوب از ما در برابر سوگرایی‌های ناخواسته محافظت نمی‌کنند.
Mohammad Ali Zareian
یکی از پابرجاترین یافته‌ها در کل روان‌شناسی این است که مردم با تکیه‌کردن بر توقعات‌شان شرایط غیرقطعی یا مبهم را معنا می‌کنند. هر چقدر زمان کم‌تری برای با دقت فکرکردن وجود داشته باشد، بیش‌تر به توقعات‌شان تکیه می‌کنند.
Mohammad Ali Zareian
قتل افراد سیاه‌پوستِ غیرمسلح توسط پلیس به کانونِ محوریِ گفت‌وگوهای امریکا در مورد نژادپرستی تبدیل شده است. اگر اخبار را دنبال کرده باشید، احتمالاً تصویری از جسد مایکل براون، ساعت‌ها خوابیده در خیابانی در شهر فرگوسنِ ایالت میزوری، در ذهن دارید. یا اعتراضاتِ به‌دنبال آن، به‌همراه خطوط پلیس ضدشورش که نور آتشِ خودروهای درحال‌سوختن، روی‌شان افتاده بود. ممکن است آخرین کلمات آهستهٔ اریک گارنر را شنیده باشید: «نمی‌تونم نفس بکشم»، وقتی مأموری از پشت‌سر گردنش را میان آرنج و بازوی خود گرفته بود و او درنهایت به همین خاطر خفه شد. ممکن است تصاویری خشن را دوباره و چندباره در ذهن‌تان پخش کرده باشید: ماشینِ پلیس به‌سمت تَمیر رایسِ چهارده‌ساله کنار می‌کشد و او دو ثانیه بعد نقشِ زمین می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
در پژوهشی با شیوهٔ یکسان، روان‌شناس جنیفر ابرهارت تحمیل مجازات اعدام در پنسیلوانیا را آزمایش کرد. در بیش‌از ششصد پروندهٔ قتل در طول بیست سال که واجد شرایط مجازاتِ اعدام بودند، نوعی اختلاف نژادیِ واضح پدیدار شده بود: متهمانی که از دیدِ نظردهندگانِ مستقل سیاه‌پوست‌تر به نظر می‌رسیدند بیش‌تر در معرض محکومیت به مرگ قرار داشتند. البته این تنها زمانی اتفاق می‌افتاد که قربانیِ قتل سفیدپوست بود. حتا اگر هیچ‌گاه نژاد در زمان محاکمه و صریحاً در طول شورِ دادگاه موردبحث قرار نمی‌گرفت، هیئت‌منصفه به‌وضوح آن‌را در نظر می‌گرفتند.
Mohammad Ali Zareian
پژوهشگران متوجه شدند هر چقدر زندانی «سیاه‌پوست‌تر» به نظر می‌رسید، برای جرایم یکسان مدت طولانی‌تری محکوم می‌شد. آن‌هایی که نزدیک به بالاترین شاخص «سیاه‌پوستی» بودند بین هفت تا هشت ماه بیش‌تر از آن‌هایی که نزدیک به پایین‌ترین شاخص بودند محکوم می‌شدند. مشخصه‌ای که بر نظردهندگان در ارزیابیِ سیاه‌پوستی تأثیر می‌گذاشت لابد قضاتِ صادرکنندهٔ حکم را هم تحت‌تأثیر قرار داده بود. نکتهٔ جالب‌توجه این‌که همان‌طور که در برگه‌های سابقهٔ کیفریِ آن‌ها ذکر شده بود، تأثیر سیاه‌پوست‌به‌نظررسیدن بر زندانیانی که سیاه‌پوست یا سفیدپوست بودند به‌طور برابر اعمال می‌شد. درواقع صرف‌نظر از نژاد واقعی‌شان، همان شاخصه‌هایی که از لحاظ بصری سیاه‌پوستی را به مخاطب القا می‌کرد، پیش‌بینی‌کنندهٔ مدت محکومیت آن‌ها بود.
Mohammad Ali Zareian
ایالت فلوریدا به شفافیت معروف است؛ به‌دلیل مجموعه‌ای از قوانین به اسم «قوانینِ آفتاب» که تصویر و سوابق کیفریِ همهٔ زندانیانِ ایالت را در سیستمی آنلاین قرار می‌دهند تا همه بتوانند آن‌ها را ببینند.
Mohammad Ali Zareian
محققان ده‌ها نسخه از تحقیقاتِ عروسک را که تمرکزشان بیش‌تر بر کودکانِ سه تا هفت سال بود اجرا کردند. بین کودکانِ سیاه‌پوست، این الگو متنوع باقی ماند و به نظر می‌رسید با پیشینه‌ها و تجاربِ محلیِ آن‌ها گره خورده باشد، مثل آن چیزی‌که در تحقیقات اصلی وجود داشت. اما در مورد کودکانِ سفیدپوست، روند به‌طرز تأسف‌باری ثابت است: آن‌ها امروزه عروسک‌های سفیدپوست را درست به همان میزانی که در دههٔ ۱۹۴۰ بود ترجیح می‌دهند.
Mohammad Ali Zareian
مستأجران سیاه‌پوست با شایستگیِ برابر با مستأجران سفیدپوست، بیش‌تر با جملهٔ «آپارتمان خالی وجود ندارد» مواجه می‌شوند. به خریدارانِ سیاه‌پوست، نسبت‌به سفیدپوستان با شایستگیِ برابر، تخفیف کم‌تری برای خرید خودرو، و در وام‌ها نرخ بهرهٔ بالاتری پیشنهاد می‌شود. تعصب ضدسیاه‌پوستی در امریکای قرن ۲۱ زنده و پابرجاست.
Mohammad Ali Zareian
در آزمایشی پیش‌گامانه، جامعه‌شناس دوا پیجر با فرستادنِ گروه‌های دونفره از مردانِ جوان، یکی سفیدپوست و دیگری سیاه‌پوست، برای درخواست شغل در میلواکی، تبعیض را در زندگیِ واقعی آزمایش کرد. او به آن‌ها رزومه‌های ساختگیِ مشابه داد تا شایستگیِ یکسانی داشته باشند. او همچنین متون مشابهی را برای استفاده هنگام معرفی و تکمیل برنامه‌های کاری‌شان تهیه کرد. بعد آن دو نفر برای ۳۵۰ شغل درخواست دادند. هر دوی آن‌ها برای موقعیت‌های یکسان درخواست ندادند. این‌که هر سوژهٔ آزمایش برای کدام شغل درخواست بفرستد تصادفاً انتخاب شد تا آزمایشی تصادفی به وجود آمده باشد. و بعد مثل همهٔ متقاضیانِ شغل، منتظر تماس از طرف کارفرما ماندند. آیا نتایج از تعصب ضدسفیدپوستی‌ای که پاسخ‌دهندگانِ «مجموع‌صفرِ» نظرسنجی به وجود آن اعتقاد داشتند، حمایت می‌کرد؟ پاسخ حتا نزدیک هم نبود. نسبت‌به متقاضیِ سیاه‌پوست با شایستگیِ یکسان، دو برابر بیش‌تر با متقاضیِ سفیدپوست تماس گرفته شد.
Mohammad Ali Zareian
یکی از معتبرترین یافته‌های روان‌شناسیِ اجتماعی این است که اگر شما آگاهانه به شخصی فکر کنید که به‌وضوح در زمینه‌ای بر شما برتری دارد، احساس‌تان نسبت‌به خود در مقایسه با زمانی‌که هرگز به آن شخص فکر نکرده‌اید، بدتر خواهد شد. به‌همین‌ترتیب، اگر به کسی فکر کنید که به‌نوعی از شما پایین‌تر است، این مقایسه باعث می‌شود احساس بهتری نسبت‌به خودتان پیدا کنید.
narges
امروزه افراد حاضر در فهرست ۸۵ نفرهٔ ثروتمندترین انسان‌های دنیا درمجموع ثروتمندتر از ۳٫۵ میلیارد نفر از ساکنانِ فقیرِ کرهٔ زمین‌اند. در امریکا اقلیت ۱ درصدیِ ثروتمندان، بیش از ۲۰ درصد از درآمدِ ثروتمندترین ملتِ طولِ تاریخ جهان را به خود اختصاص داده‌اند.
ali
تبعیضِ نژادی، از زمان رسیدن نخستین کشتیِ برده‌داری به امریکای شمالی در مستعمرهٔ انگلیسیِ جیمزتاون در سال ۱۶۱۹، بخشی از امریکا بوده است. برده‌داری پایه‌های آن‌چیزی را که سرانجام به ایالات متحده تبدیل شده، بالا برد. این رسم دوونیم قرن دوام آورد، بیش از قدمتِ خودِ این کشور. وقتی برده‌داری در سال ۱۸۶۵ به پایان رسید، سیستم قانون جیم کرو جای آن‌را گرفت و تا یک قرنِ کاملِ دیگر افریقایی‌امریکایی‌ها را قانوناً تحت فشار قرار داد. وقتی قانون حقوق مدنی سال ۱۹۶۴ غیرقانونی‌بودنِ تبعیض نژادی را آشکار کرد و قانون حقوق انتخابات سال ۱۹۶۵ صریحاً به روند تبعیض‌آمیز انتخابات پایان داد، در پاسخ، جامعه در طول یک شب تغییر نکرد. به‌دنبال آن دورهٔ ۳۵۰ سالهٔ نژادپرستیِ کاملاً قانونی، درست نیم قرن ـ کمی کم‌تر از عمر معمولیِ یک انسان ـ طول کشید تا پیشخوان‌ها، آبخوری‌ها و مدارس مخصوص سفیدپوست‌ها برچیده شوند.
Mohammad Ali Zareian
وقتی افراد بالغ متعصبانه برخورد می‌کنند، می‌توانید انگشت‌تان را به‌سمت آن‌ها بگیرید و به آن‌ها برچسب نژادپرست، جنسیت‌زده و بیگانه‌هراس بزنید. اما وقتی کودکی چنین کاری انجام دهد، تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که با خجالت به آن گوش دهیم. کودکان بازتاب جامعه‌ای هستند که در آن بزرگ شده‌اند، بنابراین وقتی می‌شنویم که توهینی نژادی را به زبان می‌آورند، برای انسانیت ناراحت می‌شویم.
Mohammad Ali Zareian
وقتی آدم‌ها حس می‌کنند از دیگران عقب مانده‌اند و زندگیْ بی‌نظم و پرهرج‌ومرج است و موقعیت‌شان به خطر افتاده، آن‌وقت مغزشان تمام تلاشش را می‌کند تا جهانی باثبات بیافریند. این روش جواب هم می‌دهد. کسانی‌که مذهبی‌اند معمولاً نسبت‌به کسانی‌که مذهبی نیستند، شادترند و اضطراب کم‌تری دارند، هم دررابطه‌با زندگی و هم دررابطه‌با مرگ. بعضی سیستم‌های اعتقادیْ آرامش و اطمینان را به روش‌هایی فراهم می‌کنند که تفکر عادی از عهدهٔ آن‌ها برنمی‌آید. برای بیش‌ترِ افراد، خدای انتزاعی و غیرشخصیِ متخصصانِ خداشناسی نمی‌تواند این سطح از آرامش را فراهم کند. هرچه زندگی سخت‌تر باشد، معجزه‌آساتر خواهد بود.
Mohammad Ali Zareian

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان