بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نردبان شکسته | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نردبان شکسته

بریده‌هایی از کتاب نردبان شکسته

نویسنده:کیت پین
امتیاز:
۴.۰از ۷۸ رأی
۴٫۰
(۷۸)
در دنیای واقعی، جایی‌که موفقیت و شکست به ترکیبِ پیچیده‌ای از استعداد، تلاش و شانس بستگی دارد، حتا بیش‌تر به این فرض گرایش پیدا می‌کنیم که آدم‌ها آن‌چیزی را به دست می‌آورند که لایقش هستند. این باور ضد منافع شخصیِ بازنده‌هاست، اما بازهم در جهتِ رسیدن به یک هدف است؛ این‌که به آن‌ها اطمینان دهد جهان آن‌قدرها هم در هرج‌ومرج فرو نرفته. شاید سیستم به‌نفع آن‌ها نچرخیده باشد، اما حداقل سیستمی وجود دارد. بیش‌ترِ آدم‌ها به این فرض که جهان جای عادلانه‌ای‌ست اکتفا نمی‌کنند. به‌نظر آن‌ها جهان عادلانه است چون کنترل آن در دستان کسی قرار دارد که عادل است. دین‌های توحیدی به پیروان‌شان اطمینان می‌دهند که کنترل جهان در دست موجودی خیراندیش، عالم و قادرِ مطلق است.
وحید
وقتی افراد حس می‌کنند طرد شده‌اند، عقب مانده‌اند یا از نظر اجتماعی منزوی‌اند، ممکن است شروع کنند به قائل‌شدنِ جنبهٔ انسانی برای اشیای اطراف خود. مثلاً ممکن است سگ‌ها و گربه‌ها برای‌شان مثل انسان‌ها قابل‌ارتباط به نظر برسند، الهه‌گان و ارواح و شیاطینْ موجوداتی واقعی تصور شوند، حتا شی بی‌جانی مثل ساعت‌کوکی هم ممکن است مثل موجودِ بااحساسی تصور شود که قصدِ آزار دارد. دیدنِ چهرهٔ افراد در ابرها، ساعت‌ها یا ساندویچ‌های پنیر یکی از راه‌های تحمیل نظم بر بی‌نظمی‌ست، اما رایج‌ترین روش نیست. یکی از روش‌های متداول‌تری که برای جست‌وجوی معنا در زندگی‌مان به کار می‌بریم، داستان‌سرایی دربارهٔ دنیای اطراف‌مان است. دراین‌بین،‌ مؤثرترین داستان‌ها آن‌هایی‌اند که به‌گونه‌ای همه‌چیز را متناسب با یکدیگر جلوه می‌دهند تا برای‌مان قابل‌درک باشد؛ اما ویژگیِ ناراحت‌کنندهٔ بعضی از قانع‌کننده‌ترین داستان‌ها این است که خیلی بعید به نظر می‌رسد که در واقعیت اتفاق بیفتند.
وحید
وقتی هورمون‌های استرس مدتی طولانی جلوی انسولین را می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند گلوکز را ذخیره کند، بیش‌تر در خطر ابتلا به دیابت و چاقی قرار می‌گیریم. وقتی باعث می‌شوند قلب‌مان با شدت زیادی پمپاژ کند و رگ‌های خونی‌مان به‌مدت چند ماه منقبض بمانند، احتمال دارد به بیماری‌های قلبی‌عروقی دچار شویم. وقتی هم التهاب به حال خودش رها می‌شود، سیستم ایمنی بیش‌فعال خواهد شد؛ به‌این‌ترتیب اشتیاق بیش‌تری به حمله پیدا می‌کند و بین سلول‌های «من» و «غیرمن» تفاوت قائل نمی‌شود. وقتی سیستم ایمنی به عامل حمله به سلول‌های بدن تبدیل شود، بیماری‌های خودایمنی در بدن ظاهر می‌شوند.
وحید
آزمایش‌های رفتاری و داده‌های تاریخی هر دو نتیجهٔ یکسانی را نشان می‌دهند: هرچه دنیای اقتصادیِ ما بیش‌تر از هم فاصله می‌گیرد، سیاست‌مان هم واگراتر می‌شود. این‌که کسانی را که آن‌سوی راهروی هواپیما نشسته‌اند افراد خوش‌نیتی بدانیم که در اهداف با ما اشتراک‌نظر دارند و تنها در بهترین ابزارِ رسیدن به آن‌ها مخالف ما هستند، روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود. درحقیقت، مخالفان روزبه‌روز بیش‌تر شبیه دشمنان‌مان به نظر می‌رسند.
وحید
به شرکت‌کنندگان بیست دلار به‌همراهِ فرصت قمار با آن داده شد. شرکت‌کنندگان می‌توانستند بیست دلارشان را در جیب بگذارند و به خانه بروند یا با رایانه بازی و بخت‌شان را امتحان کنند. درآن‌صورت، یا همهٔ بیست دلار را می‌باختند، یا پولِ بیش‌تری برنده می‌شدند. وقتی شرکت‌کنندگان احساس می‌کردند نسبتاً ثروتمندند، ۶۰ درصدشان قمار را انتخاب کردند. وقتی حس فقیربودن داشتند، این عدد به ۸۸ درصد افزایش یافت. حس فقیربودن میزان تمایل افراد به پرتابِ تاس را بیش‌تر می‌کرد.
وحید
تا هزاران قرن، نردبان‌های اجتماعی‌ای که ذهن و تنِ ما برای صعود از آن‌ها تکامل یافته‌اند، تنها چند پله ارتفاع داشتند. اگر نردبان دنیای معاصر در همان مقیاس انسانی‌ای بود که به آن عادت داشتیم، آن‌وقت شاید وسوسهٔ دائمیِ ما برای رسیدن به موقعیت بالا مشکلی ایجاد نمی‌کرد، اما درعوض در مقابل نردبانی معادل آسمان‌خراش‌های بزرگ قرار گرفته‌ایم. از طرفی اگر ما گونه‌ای بودیم که اهمیت زیادی برای موقعیت خودش قائل نبود، آن‌وقت شاید تحمل نابرابریِ عظیمِ امروزی راحت‌تر می‌شد. اما اشتیاق ذاتیِ ما به موقعیت‌های برتر با نابرابریِ فزاینده‌ای که در اطراف‌مان شاهدیم و هیچ‌کس، نه‌تنها فقرا بلکه طبقهٔ متوسط هم از پیامدهای فراوانِ آن در امان نیستند، در تضاد است.
وحید
آدام اسمیت این مسئله را در ثروت کشورها به‌خوبی توضیح می‌دهد: وقتی اسم ضروریات را می‌شنوم، فکر می‌کنم منظور نه‌تنها بعضی کالاهاست که برای ادامهٔ حیات ضروری‌اند، بلکه هر چیزی‌ست که عرفِ کشور، نداشتن‌اش را برای افراد محترم، حتا از پایین‌ترین اقشار جامعه، نامناسب می‌داند. مثلاً نمی‌شود گفت پیراهن کتانی برای ادامهٔ زندگی ضروری‌ست... اما در روزگار کنونی، در بخش وسیعی از اروپا، اگر یک کارگرِ روزمزدِ محترم و آبرومند بدون پوشیدن پیراهن کتان در انظار عمومی ظاهر شود، خجالت‌زده خواهد شد. به‌همین‌ترتیب عرف جامعه کفش چرمی را به یکی از ضرورت‌های زندگی در انگلیس تبدیل کرده است. فقیرترین افرادِ آبرومند از هر جنسیتی اگر بدون داشتن کفش چرمی درملأعام ظاهر شوند، شرمنده خواهند شد. پیراهن کتانِ دیروز، گوشی هوشمندِ امروز است.
محمدرضا
درحال‌حاضر خط فقر برای خانواده‌ای چهارنفره ۲۳ هزار و ۸۵۰ دلار در سال است؛ فرقی نمی‌کند خانوادهٔ مذکور در نیویورک‌سیتی زندگی کند یا در جاده‌ای دورافتاده در آرکانزاس. بااین‌حال وقتی در نظرسنجیِ سال ۲۰۱۳ مؤسسهٔ گالوپ از امریکایی‌ها پرسیده شد که به‌نظر آن‌ها کم‌ترین درآمدی که به خانواده‌ای چهارنفره امکان ادامهٔ زندگی می‌دهد چقدر است، میانگین پاسخ ۵۸ هزار دلار بود. پاسخ‌ها به درآمد شخصیِ پاسخ‌دهندگان بستگی داشت. خانواده‌هایی که کم‌تر از ۳۰ هزار دلار درآمد داشتند حدود ۴۴ هزار دلار را انتخاب کردند، اما خانواده‌هایی که درآمدشان ۷۵ هزار دلار یا بیش‌تر بود، ۶۹ هزار دلار را حداقل درآمد یک خانوادهٔ چهارنفره دانستند. وقتی گالوپ پرسید درآمد خانوادهٔ چهارنفره چقدر باید باشد تا ثروتمند تلقی شوند، به‌طور میانگین پاسخ ۱۵۰ هزار دلار بود. اما این پاسخ هم به درآمد شخصیِ پاسخ‌دهندگان بستگی داشت. هرچه درآمد فرد بیش‌تر بود، مبلغ بالاتری را برای ثروتمندتلقی‌شدن کافی می‌دانست. ازنظر بیش‌ترِ مردم، ثروتمندبودن به‌معنای تحصیل درآمدی حدود سه برابرِ درآمد فعلیِ آن‌ها بود.
محمدرضا
وقتی عطش انسان‌ها برای رسیدن به موقعیت‌های اجتماعیِ بهتر را بررسی می‌کنیم، در کنار این حقیقت که بسیاری از اقتصادهای دنیا در دهه‌های اخیر به‌طرز شگفت‌آوری نابرابر شده‌اند، چشم‌اندازمان نسبت‌به نابرابری تغییر می‌کند. اگر واکنش ما به نابرابری تحت‌تأثیر نیازمان به موقعیت بهتر شکل می‌گیرد، بنابراین نمی‌توان به‌سادگی گفت نابرابری به میزان پولی که داریم مربوط است؛ نابرابری دربارهٔ موقعیت ما نسبت‌به دیگران است. از این منظر، پول، یکی از روش‌هایی‌ست که با استفاده از آن امتیازات‌مان را محاسبه می‌کنیم. حسِ فقیربودن است که اهمیت دارد، نه صرفاً فقیر «بودن». به همین دلیل است که موقعیت ذهنیِ شما در نردبان موقعیت دربارهٔ آن‌چه احتمالاً به آن تبدیل خواهید شد، اطلاعات زیادی فاش می‌کند.
محمدرضا
وقتی سطح نابرابری به‌حدی بالا می‌رود که امکان نادیده‌گرفتنِ آن وجود ندارد، ممکن است همه رفتار عجیب‌غریبی از خودشان نشان دهند. اما این رفتار عجیب‌غریب صرفاً به روش‌های قدیمی بروز و ظهور نمی‌یابد. نابرابریْ کُنش‌ها و احساسات ما را به‌شیوه‌ای نظام‌مند و قابل‌پیش‌بینی و همین‌طور مکرر تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ باعث می‌شود کوته‌بین و مستعدِ هر گونه رفتار پرخطر شویم، و میل به قربانی‌کردنِ آیندهٔ امن‌مان برای لذتی آنّی افزایش یابد، باعث می‌شود میل بیش‌تری به تصمیم‌گیری‌های متناقض داشته باشیم، به افکار عجیب باور پیدا کنیم و به‌شکلی خرافاتی جهان را آن‌گونه ببینیم که می‌خواهیم باشد، نه آن‌گونه که هست. نابرابری ما را از هم جدا می‌کند و در جبهه‌هایی قرار می‌دهد که نه‌تنها براساس درآمد، بلکه براساس ایدئولوژی و نژاد از هم تفکیک شده‌اند، و به‌این‌ترتیب اعتماد به یکدیگر را کاهش می‌دهد. نابرابری اضطراب ایجاد می‌کند و باعث می‌شود از سلامت و شادیِ کم‌تری برخوردار باشیم.
محمدرضا
نابرابری ما را از هم جدا می‌کند و در جبهه‌هایی قرار می‌دهد که نه‌تنها براساس درآمد، بلکه براساس ایدئولوژی و نژاد از هم تفکیک شده‌اند، و به‌این‌ترتیب اعتماد به یکدیگر را کاهش می‌دهد. نابرابری اضطراب ایجاد می‌کند و باعث می‌شود از سلامت و شادیِ کم‌تری برخوردار باشیم.
کاربر ۲۳۷۱۵۹۲
پژوهشگرانِ این تحقیق متوجه شدند قوی‌ترین رابطهٔ نابرابری مرتبط است با جست‌وجوی کالاهای لوکس. هرچه نابرابری در ایالت فرد بیش‌تر باشد، مردم بیش‌تر به‌دنبال نمایش ثروت خود با جواهرات، ماشین و لباس‌های چشمگیرند.
سهیل مقدم
مناطقی که در آن‌ها زندگی می‌کنید هرچه نابرابریِ بیش‌تری وجود داشته باشد، چشم‌اندازهای اقتصادی‌تان را بیش‌تر ثروت والدین‌تان مشخص می‌کند تا موفقیت خودتان.
سهیل مقدم
وقتی مردم از پیش‌زمینهٔ فقر فرار می‌کنند، آن‌ها هم به‌نوعی برای همیشه می‌روند. حتا اگر برگردند، متفاوت فکر می‌کنند، متفاوت صحبت می‌کنند و حتا متفاوت می‌خورند.
سهیل مقدم
ذهنِ انسان معمولاً با رایانه مقایسه می‌شود، اما بیش‌تر شبیه اینترنت است: شبکهٔ متراکمی از اتصالات داخلی بین ایده‌ها و اطلاعات. درست مثل اینترنت، این شبکهٔ ارتباطات حاویِ مواردِ اضافه و بی‌معنی در کنار دانشِ ضروری‌ست.
سهیل مقدم
کسانی‌که احساسِ ناتوانی و بی‌قدرتی می‌کنند، معمولاً به توطئه‌گریِ قدرتمندان اعتقاد دارند.
سهیل مقدم
«تابه‌حال متوجه شده‌اید هر کس آهسته‌تر از شما رانندگی می‌کند احمق است و هر کس سریع‌تر از شما می‌راند دیوانه؟»
سهیل مقدم
طبقه‌بندیِ افراد براساس گرایش سیاسیِ آن‌ها یکی از ابعادی‌ست که در آن کلیشه‌های ذهنیِ ما از افرادْ بسیار سخت‌تر و افراطی‌تر از خودِ واقعیِ افراد است.
سهیل مقدم
اگر عمیقاً آزمایش‌های رفتاری را درک کنیم، باید فروتن و متواضع شویم. آن‌ها تصورِ ما مبنی‌بر این‌که همیشه بر موفقیت‌ها و شکست‌های خود کنترل داریم را به چالش می‌کشند. آن‌ها همچون جان بردفورد به ما یادآوری می‌کنند صرفاً محصول افکار، نقشه‌ها یا محرک‌های‌مان نیستیم.
سهیل مقدم
نابرابری با تحریک تصمیمات پرخطر باعث افزایش تفاوت و شکاف بین داراها و ندارها شد. درعمل، نابرابری زمینه‌ساز نابرابریِ بیش‌تر شد.
سهیل مقدم

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۵۹۱٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان