بریدههایی از کتاب نامه
نویسنده:مارتین گاندا، کیتلین الیفایرنکا
مترجم:فروغ منصورقناعی
انتشارات:نشر اطراف
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۷ رأی
۴٫۵
(۴۷)
بابا از کلمهٔ «تورم» برای توضیح اینکه چرا دیگر نان نمیخوردیم استفاده میکرد. تورم یعنی قیمت چیزی یک شبه از دو دلار میرسید به پنج دلار.
hamtaf
حدس میزنم سفر به اروپا عوضم کرد. برای اولین بار به نظرم میآمد متفاوت بودن چیز بدی نیست. در واقع یکجورهایی باحال هم بود.
hamtaf
تمبر در زیمبابوه خیلی گران بود. نان هم همینطور بود؛ چای و شیر و خیلی چیزهای دیگر که قبلاً مرتب میخوردیم حالا کمیاب شده بودند. تورم همینطور داشت بیشتر میشد و معنیاش این بود که توان حقوق پدرم برای تهیهٔ غذا کمتر و کمتر میشد.
zar
به لطف کیتلین آن سال کریسمس مرغ خوردیم که نسبت به زندگی دوستان و همسایههایمان معجزهای بود. در زیمبابوه اگر غذا داشته باشی تقسیم میکنی و برای همین همسایههایمان هم با ما مرغ خوردند.
یک مشکل لاینحل، sky
«کجا زندگی میکنین؟»، «از کجا میتونم کت و شلوار بگیرم؟» حرفم را قطع کرد «مارتین، کاملاً مشخصه پسر بااستعدادی هستی. تو هم مثل من باید بری دانشگاه. این تنها راهیه که میتونی موفق بشی.»
sky
برای اولین بار به نظرم میآمد متفاوت بودن چیز بدی نیست. در واقع یکجورهایی باحال هم بود.
paria
فکر میکردم بیشتر بچهها هر جا که زندگی کنند، زندگیشان تقریباً شبیه من است.
paria
جوانی، نه کودکی است، نه بزرگسالی؛ جایی است میان این دو.
جایی است برای بالا و پایین رفتنهای متناوب بین کودکی و بزرگسالی، برای افتادنها و بلندشدنهایی که اگر نباشند، کودکی تا ابد باقی میماند. «تجربهٔ جوانی» جستجوی این لحظههای سخت در زندگی آدمهایی از دنیاهای متفاوت است؛
روایت لحظهٔ ایستادن بر لبهٔ بزرگسالی.
paria
یادم رفت بنویسم، بالاترین نمرات را در کل موتاری گرفتهام. میخواهم از خدا و شما بهخاطر نهایت حمایت مادی و معنویتان تشکر کنم. از شنیدن اینکه تو (کیت) یک ماشین زیبا کادو گرفتهای خیلی خوشحال شدم. در مورد یک خرگوش دیگر هم خیلی تبریک میگویم. از اینکه اسمش را گذاشتی لوئس ناراحت نیستم و فکر میکنم این دوستیمان را مستحکمتر میکند. خوشحالم عکسهایی را که فرستادیم دوست داشتید. میخواستم برای پول کریسمسی که فرستادی هم تشکر کنم. از لطف زیاد توست. آن پول دوباره پساندازمان را زیاد کرد. خیلی ممنون. همه سلامهای گرمشان را برایتان میفرستند و امیدوارند همیشه بهترینها برایتان اتفاق بیفتد.
دوستدار و ارادتمند شما، مارتین
کوثر
میدانم شاید سادهلوحانه به نظر بیاید اما آن زمان بهعنوان یک دختر دوازهساله همانطوری فکر میکردم که الان فکر میکنم: بدون توجه به رنگ پوستهایمان همهمان یکسان هستیم
کوثر
تا آن لحظه اصلاً به نژاد فکر نکرده بودم و حتی بعد از آن دلم نمیخواست مارلنا یا هر بچهٔ سیاهپوست دیگری در هتفیلد را متفاوت با خودم ببینم، برای مارتین هم همینطور بود.
کوثر
حجم
۲۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
حجم
۲۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
تومان