بریده‌هایی از کتاب خودت را به فنا نده

چیزهایی که درباره خودتان باور دارید، همیشه درست هستند. فرقی نمی‌کند که چه فکری درباره خودتان می‌کنید، دنیا همان را به درستی به شما اثبات می‌کند. این امر بارها و بارها اتفاق می‌افتد. مغز شما همیشه شما را در چیزهایی که فکر می‌کنید در آنها خوب هستید، برنده می‌کند.

اهداف خود را دنبال کنید، نه اهداف دیگران زمانی که برای خود هدف‌گذاری می‌کنید، لحظه‌ای با دقت در آن‌ها تامل کنید تا ببینید که این‌ها اهداف خودتان هستند یا اهداف دیگران. آیا اهدافی که تعیین می‌کنید اهدافی هستند که خودتان آنها را می‌خواهید یا جامعه آن‌ها را به شما تحمیل می‌کند؟

هر چیزی را که به زندگی شما می‌آید بپذیرید پذیرش هر چیز، نباید با موافقت با همه‌چیز اشتباه گرفته شود. با پذیرفتن همه‌چیز، شما لزوماً با آن موافق نیستید. فقط آن را بدون احساس و نظری قبول کرده‌اید. وقتی که شما چیزی را بپذیرید، صاحب آن می‌شوید، مسئولیت آن را قبول می‌کنید و بر آن قدرت دارید. شما آن را کنترل می‌کنید و آن شما را کنترل نمی‌کند.

مهم نیست که مسئله چیست، همیشه راه حلی وجود دارد

بعضی مواقع اینطور به نظر می‌رسد که دنیای بیرونی، موانعی را در برابر شما قرار داده است. حتی ممکن است اینگونه به نظر بیاید که دنیای بیرونی علیه شما توطئه کرده است. در هر صورت، مهم این است که بفهمید تقریبا هر مانعی که در برابر خود یافتید، در واقع تحمیل شده از سویِ خودتان بوده است.

با وجود اینکه قانون جذب بسیار قدرتمند است، داشتن افکار مثبت به هیچ‌وجه کافی نیست. برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، شما باید دست به کار شوید. تغییرات مثبت در زندگی، از طریق اَعمال شما بوجود می‌آیند.

زمانی که برای خود هدف‌گذاری می‌کنید، لحظه‌ای با دقت در آن‌ها تامل کنید تا ببینید که این‌ها اهداف خودتان هستند یا اهداف دیگران. آیا اهدافی که تعیین می‌کنید اهدافی هستند که خودتان آنها را می‌خواهید یا جامعه آن‌ها را به شما تحمیل می‌کند؟ در سال‌های پیری، این باعث شرمساری است که به زندگی خود نگاه کنید و ببینید که تمام زمان خود را صرف دنبال کردن اهداف دیگران کرده‌اید. آن زمان، دیگر دیر است. به قول معروف کار از کار گذشته است.

برای اینکه واقعا دنبال چیزی بروید که می‌خواهید، غالباً باید اَعمالتان را تغییر دهید. تغییر اَعمال به معنی شکستن قالبی است که مردم شما را در آن قرار داده‌اند. شما برای نادیده گرفتن انتظارات همه- و خودتان- از شخصیتی که هستید، باید بی‌رحم باشید.

بیشتر مردم با مجموعه زیادی از انتظارات، زندگی را پشت سر می‌گذارند. آن‌ها برای همه‌چیز انتظاراتی را در نظر می‌گیرند. برای مثال، انتظار دارند که مردم چگونه نسبت به ایشان عمل کنند یا واکنش نشان دهند، انتظار دارند که چگونه یک واقعه به پایان برسد، چگونه یک وظیفه کامل شود و اینکه انتظار دارند که -در زندگی- با مشکلات کمی مواجه شوند. تمامی این انتظارات، رشته‌های مداوم ناامیدی را برای مردم به ارمغان می‌آورد، چرا که در اغلب موارد، انتظارات آن‌ها غلط از آب در می‌آید. اشتباه درآمدن انتظاراتی که آن‌ها تقریبا در همه جنبه‌های زندگی داشته‌اند، به معنی ناامیدی در تمام قسمت‌های زندگی‌شان است.

انسان‌ها زمانی که همه چیز مسلّم و قطعی است، احساس امنیت می‌کنند. ما دوست داریم بدانیم چه چیزی اتفاق خواهد افتاد و انتظار چه چیزی را می‌توانیم داشته باشیم.

ضمیر ناخوداگاه، عملکردهای مهم زندگی، مانند ضربان قلب، دمای بدن و تنفس را کنترل می‌کند. در هر حال بیشتر مردم کاملا درک نمی‌کنند که چگونه ضمیر ناخوداگاه در بسیاری از تصمیم‌گیری‌هایشان در طول روز نقش دارد.

انتظارات را نادیده بگیرید

مهم نیست که مشکل چه باشد، امکان آن بسیار است شما جوری از عهده آن مشکل برآیید که بعدها فکر کنید این مشکل اصلا اتفاق نیفتاده است.

اگر واقعا مایل هستید که مانعی را از سر راه خود بردارید، در واقع دیگر مانعی وجود ندارد. زمانی که واقعا تمایل به این کار دارید، آن وقت سد غیر قابل عبور، تبدیل به مانعی قابل عبور می‌شود. گذر از این مانع شاید آسان نباشد، اما در هر حال قابل عبور است.

تقریبا تمام چیزها در زندگی با تردید همراه هستند. زندگی، غیرقابل پیش‌بینی است. برای اینکه به خوبی زندگی کنید، باید یاد بگیرید که تردید را با آغوش باز بپذیرید.

زمانی که بدون انتظارات زندگی کردن را بیاموزید، براستی در زمانِ حال زندگی می‌کنید.

در سنین پیری، زمانی که به زندگیتان نگاه می‌اندازید، بزرگترین حسرت شما کارهایی نیست که تلاش کرده‌اید و در انجامشان شکست خورده‌اید. در عوض، بزرگترین حسرت شما تمام چیزهایی خواهد بود که هیچوقت امتحان نکردید. اهداف و آرزوهایی که هرگز دنبال نکردید. کارهایی که هیچوقت انجام ندادید. تمام حسرت‌های بزرگتان چیزهایی خواهد بود که انجام نداده‌اید. پس بهترین راه برای جلوگیری از آن حسرت‌ها چیست؟ از تله‌ای که در افکارتان هست فرار کنید و با تردیدها رو به رو شوید تا تغییراتی که در زندگی می‌خواهید به وسیلهٔ انجام عمل واقعی، اتفاق بیفتد.

زمانی که برای خود هدف‌گذاری می‌کنید، لحظه‌ای با دقت در آن‌ها تامل کنید تا ببینید که این‌ها اهداف خودتان هستند یا اهداف دیگران.

در سنین پیری، زمانی که به زندگیتان نگاه می‌اندازید، بزرگترین حسرت شما کارهایی نیست که تلاش کرده‌اید و در انجامشان شکست خورده‌اید. در عوض، بزرگترین حسرت شما تمام چیزهایی خواهد بود که هیچوقت امتحان نکردید.

مسئله این است که بسیاری از افراد تمایل دارند روی چیزهای وحشتناکی تمرکز کنند که فکر می‌کنند در آنها خوب هستند. آنها باور دارند که در مواجهه با شرایط بد، بسیار خوب هستند. برای مثال، در مثالی که دربارهٔ رابطهٔ عاشقانه آوردیم، افرادی که فکر می‌کنند در یافتن روابط بد، خوب هستند، واقعا در یافتن روابط بد موفق می‌شوند.