بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روزگار رفته | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روزگار رفته

بریده‌هایی از کتاب روزگار رفته

۳٫۳
(۳۲)
همیشه کسی بود که ناگهان وسط گفتگو مکث می‌کرد و با نیش باز به چراغ سقف یا پریز برق اشاره می‌کرد، «رفیق ستوان، صدا را شنیدی؟»
mhasadi78
اخیراً چند جوان را دیدم که تی‌شرت‌هایی با تصویر داس و چکش و پرترهٔ لنین پوشیده بودند. آیا آن‌ها واقعاً می‌دانند کمونیسم چیست؟
mhasadi78
نظام سوسیالیستی تمام جان و جهانشان بود و راه را بر هر چیز دیگری، حتی بر زندگی خودشان می‌بست. آن‌ها نمی‌توانستند از تاریخ پا پس بکشند، نمی‌توانستند تاریخ را رها کنند و یاد بگیرند بی‌آن زندگی کنند
mhasadi78
قربانی و جلاد هر دو به یک اندازه فرومایه‌اند؛ درس عبرتِ اردوگاه‌های کار اجباری، درس برادری در فرومایگی است.
HeLeN
حتی نمی‌توانید به عمق نفرتم از آن کشور پی ببرید...
شقايق بانو
روی درهای اردوگاه زندان سولووکی شعاری بلشویکی نوشته بودند: «با مشت آهنین نوع بشر را به سوی خوشبختی سوق خواهیم داد.» هیچ دستورالعملی برای خوشبختی انسان وجود ندارد.
شقايق بانو
مردم همیشه ناگزیرند میانِ برخورداری از آزادی یا بهره‌مندی از ثبات و موفقیت یکی را انتخاب کنند؛ آزادیِ با رنج یا خوشبختی بدون آزادی؛ اکثر مردم دومی را انتخاب می‌کنند.
شقايق بانو

حجم

۶۷۵٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۷۶۰ صفحه

حجم

۶۷۵٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۷۶۰ صفحه

قیمت:
۳۸۰,۰۰۰
۳۰۴,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد