بریده‌هایی از کتاب شجاع باش دختر

مارتا گفت: «حتی الان با ۳۲ سال سن، باید به‌طور خودآگاه به خودم یادآوری کنم که ارزش من فراتر از بدنمه، که اگه یه شلوار جین اندازهٔ من نیست، عوضش هنوز هم یه شغل باارزش و دوستان و خانوادهٔ دوست‌داشتنی دارم که اون‌ها هم من رو دوست دارن. باید این مسائل رو به خودم یادآوری کنم و این دیوانه‌واره.»

«به قدردانی از هر اتفاق خوبی که برای‌تان رخ می‌دهد، عادت کنید و همیشه شکرگزار باشید و چون همهٔ این موارد در پیشرفت شما سهمی داشته‌اند، باید همه‌چیز را در شکرگزاری خود در نظر بگیرید.»

مشاغل چشم‌نواز هرگز آن‌طور که به‌نظر می‌رسند، نیستند

هر زنی که می‌شناسم خسته است. ما کارهای بسیاری انجام می‌دهیم و مسئولیت‌های زیادی به عهده می‌گیریم: کار و مادری، دوست، دختر، مربی، محافظ سلامت خانواده، مراقب حیوان خانگی، طراح مسافرت و استاد برنامه‌ریزی بودن. همهٔ این امور را به استرس انجام بی‌نقص‌شان و داشتن تمایل عمیق به اولویت‌دادن به نیازهای دیگران نسبت‌به نیازهای خودمان اضافه کنید تا دستور ایجاد فرسودگی بیش‌ازحد را به دست آورید.

طنز قضیه در این است که کمال‌گرایی درحقیقت مانع تعالی می‌شود. باعث می‌شود بیش‌ازحد فکر کنیم، بیش‌ازحد تجدید نظر کنیم و بیش‌ازحد تجزیه و تحلیل کنیم: بیش‌ازاندازه به کمال‌گرایی می‌پردازیم و به‌اندازهٔ کافی عمل نمی‌کنیم.

زمانی که سطح انتظار ما از بی‌نقصی خودمان بیش از اندازه بالاست، درحقیقت مفهومی به‌نام «موفقیت» وجود ندارد؛ زیرا هیچ‌چیز هرگز کافی نیست.

«زندگی، متناسب با شجاعت انسان، کوچک یا وسیع می‌شود.»

دختران و زنان زیر ستم کمال‌گرایی بوده‌اند

زمانی که سطح انتظار ما از بی‌نقصی خودمان بیش از اندازه بالاست، درحقیقت مفهومی به‌نام «موفقیت» وجود ندارد؛ زیرا هیچ‌چیز هرگز کافی نیست.

شجاعت موضع‌گیری در زمانی است که از شما توقع می‌رود با برنامه همراه باشید و بعدازآن نیز تسلیم نشوید.

آناییز نین نوشته است: «زندگی، متناسب با شجاعت انسان، کوچک یا وسیع می‌شود.»

درحالی‌که آقایان قاطعانه به زمینه‌های ناشناخته وارد می‌شوند، بدون آن‌که سر سوزنی بابت شکست‌خوردن یا احمقانه به‌نظررسیدن نگران باشند.

همواره قصد داشتم بهترین باشم. هر کاری که انجام می‌دادم تلاشی بود به‌منظور باهوش و شایسته به‌نظررسیدن من و ایجاد فرصت‌هایی که من را باهوش و کارآمد جلوه دهند.

«نه» گفتن در ابتدا سخت است؛ صادقانه می‌گویم. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که در راه رسیدن به شجاعت با آن روبه‌رو می‌شویم؛ اما همچنین یکی از لذت‌بخش‌ترین چالش هاست. اولویت‌دادن به زندگی شخصی در برابر مهربان‌بودن به‌خاطر دیگران، به‌شدت به انسان آزادی عمل می‌دهد.

شجاعت عاشق‌شدن را ممکن می‌سازد. شجاعت لازم است تا اجازه دهید یک فرد خود واقعی‌تان را با همهٔ عیوب موجود ببیند و شجاعت لازم است تا کسی را که مانند خودتان عیب‌ونقص دارد، بپذیرید.

برای خودتان جشن ترحم به پا کنید. به خودتان زمان محدودی برای عزاداری برای آن‌چه از دست داده‌اید، بدهید

در هر صورت موفقیت‌های خود را به اشتراک بگذارید؛ اما اشتباهات خجالت‌آور و لحظات افتضاح به‌بارآوردن را هم که باعث شدند به آن مرحله برسید، نشان دهید.

خیلی بهتر است در حین تلاش زمین بخورید تا این‌که هرگز تلاش نکنید.

شجاعت عاشق‌شدن را ممکن می‌سازد. شجاعت لازم است تا اجازه دهید یک فرد خود واقعی‌تان را با همهٔ عیوب موجود ببیند و شجاعت لازم است تا کسی را که مانند خودتان عیب‌ونقص دارد، بپذیرید.

شجاعت همان چیزی است که ما را به دانشگاه یا مکانی دور از خانه می‌فرستد که آشنایی در آن نداریم. شجاعت همان چیزی است که ما را تشویق می‌کند علاقهٔ خود را به حرفه تبدیل کنیم